همتون بیایید نظر بدید لطفا....خیلی مهم😭😭😭😭😭😭😭😭

منم همينو ميگم 

دیگه باید دعا کنه ک بمیره😬😬مردک

منو هم اذیت می کردند البته نه پدر شوهرم منم ماه تا ماه خونه شون نمیرم. دیشب رفتم خونه مادرشوهرم قبل از اون آخرین بار مرداد رفته بودم. از گل نازکتر بهم نگفت. نزدیک شدن به خانواده شوهر فاجعه است فقط دور خیلی دوووووور

معلم

پس حسودیش میشه

من معلمم

میگن معلم گوهه!!!

بعد دخترشان استخدامی که اخیرا هست ثبت نام کرده

هر روز بهش میگن بخون تا قبول شی، معلمی شغل زنه

حتی دخترشان مدارس غیر دولتی میرفت کار میکرد با یک سوم حقوق من

باز میگن برا اون خوبه برا من میگن گوهه

ناگفته نماند همین قدر که شوهرت پشتته خیییییلی شانس آوردی و کلی جای شکر داره. بعضی مردها تو رذالت با خانواده شون مسابقه میذارند. پدرشوهرت هم یه چیزی تو وجود تو دیده که تو وجود بچه های خودش نیست. طبق برنامه و علاقه خودت پیش برو و سعی کن رو برو نشی تا حرفاش روحیه تو رو خراب نکنه

تا وقتی معیارت برای دوست داشتن خودت ، تایید پدرشوهرت باشه ، حتی اگه پروفسور هم بشی حس خوبی پیدا نمیکنی

من یه بار چند سال پیش سر ماجرایی مشابه همچین حسی داشتم ، بعد از مدتی با خودم صادقانه فکر  کردم و دیدم بیشتر تلاشی که دارم برای رسیدن به موفقیتهای خاصی میکنم فقط برای کور کردن چشم بعضی آدمهاست ، در حالی که خواسته اصلی خودم از زندگی اون مسیری که پیش گرفته بودم نبود برای همین اصلا احساس خوبی و لذت برام دوام نداشت به بهترین چیزا هم میرسیدم یه هفته بیشتر آرومم نمیکرد

چون رسیدن به اون موفقیت ها برای دل خودم نبود اصلا قانعم نمیکرد ، تنش و ناراحتی درونم بابت جنگی بود که با اون اشخاص داشتم نه با جایگاه خودم در زندگی 

وقتی با خودم کنار اومدم و انتظارم از جایگاه اجتماعی خودم رو از نظر درسی ، کاری و هر چیزی فقط و فقط بر اساس خواسته ها و توانایی خودم تنظیم کردم به آرامش بینظیری رسیدم به طوری که اکثر اطرافیانم در همون اولین برخورد بهم میگن که چقدر آروم و با ثبات و با اعتماد به نفسی 

کار خوبی کردی مگه از خانواده شوهر واسه آدم کس و کار درمیاد؟ به خیلیاشون که نگاه کنی واسه پسر خودشون هم خانواده خوبی نیستند چه برسه به اینکه با عروس مهربون و دلسوز باشند

قطعا همینطوره متاسفانه ما خیلی تحت تاثیر حرفهای منفی اطرافیان و خیلی محتاج و تشنه تایید دیگرانیم باید خیلی روی خودت کار کنی بتونی از این وضعیت رها شی

از حسودیه