2777
2789
عنوان

تذکر در مورد گزارش های کاربران

| مشاهده متن کامل بحث + 15841 بازدید | 378 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


میگن امواج شیطانی شبها بیشتره نگو راست میگن

اصلا منظور من سالی نبودا خخخخخخخ
اینجا در دنیای من، گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل میسپارند و گریه می کنند
مامان گندم جون منم اول فکر شما رو کردم اما بعد دیدم مدیریت اینجا اصلا یک طرفه نیست 50% به عهده کاربراست باید فیس تو فیس باشن اونجوری فقط سایه بودن و مدیریت کردن ماله سایتی مثله مامی سایت خوبه متوجه منظورم میشی که کاربر مفعول واقعیه
این مطلبو رو خیلی دوس دارم ...البته ببخشین بیربطه ولی بخونین لطفا:

نوشته ای از برد پیت در مورد رفتار با همسرش :

همسر من مریض شد.

او همواره به دلیل مشکلات در محل کار ، زندگی شخصی، شکست در زندگی و فرزندان

عصبی بود.

او 30 پوند از وزنش را از دست داده بود و فقط حدود 90 پوند وزن داشت .

او بسیار لاغر شده بود و به طور مداوم و بی اختیار گریه میکرد.

او یک زن خوشحال نبود .

او از سردرد، درد قلب و ناراحتی اعصاب ادامه دار زجر میکشید .

او خواب درستی نداشت ،او تنها در روز کمی میخوابید و

بسیار به سرعت در طول روز خسته میشد .

رابطه ما در آستانه یک شکست و جدایی بود.

او داشت زیباییش را از دست میداد ، او زیر چشم خود کیسه های چربی داشت،

او دیگر از خود مراقبت نمیکرد . او حاضر به بازی کردن در هیچ فیلمی نبود و

همۀ نقشها را رد میکرد. من امیدم را از دست داده بودم و

فکر میکردم که ما به زودی طلاق خواهیم گرفت ...

اما ناگهان

تصمیم گرفتم به عمل کردن .

میدانستم من زیباترین زن بر روی زمین را دارم .

او بت زیبایی بیش از نیمی از مردان و زنان بر روی زمین است، و

من تنها کسی بودم که اجازۀ به خواب رفتن در کنار او و در آغوش گرفتنش را داشتم .

من شروع به سرریز کردن او با گل و بوسه و عشق کردم و

هر لحظه او را سورپرایز و خوشحال میکردم .

من به او هدایای بسیاری میدادم و فقط برای او زندگی می کردم .

من در ملاء عام فقط در مورد او صحبت میکردم .

من او را در مقابل خود و دوستان مشترکمان ستایش میکردم .

شما آن را باور نمی کنید، اما او روز به روز شکوفا میشد .

او هر روز احوالش بهتر شد. او وزن خود را به دست آورد،

دیگر عصبی نبود و حتی بیشتر از همیشه مرا دوست داشت .

من نمیدانستم که او تا این حد توانایی عشق دارد .

و پس از آن متوجه یک مطلب شدم : زن بازتابی از رفتارِ مَردش است .

اگر شما زنی را تا نقطۀ جنون دوست بدارید ،او هم به همان مجنون تبدیل خواهد شد.
آنجلیا جولی رو میگفت؟؟؟ آخییییی یعنی واقعا فقط (برد) کنارش خوابید؟؟؟
اینجا در دنیای من، گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل میسپارند و گریه می کنند
2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز