کیا سریال سیب ممنوعه رو تااخر دیدن بیان؟

بچه هالیت و ایلدیز ؟ بچه ندارن اونا اصلا 

فقط نشون میده ک اندر از دوست پسر قبلیش یه پسر دانشجو داره ، اون پسره اومده مامانشو پیدا کردح ازش انتقام بگیره اخرم همون اندرو هول میده تو آب میکشش ، البته واضح نشون نداده ، تو فصل سه مشخص میشه کی کشتش 

من اعصابم از دست زینب خورد میشه 

خودش خط قرمز رد کرده با علی هان خوابیده اونوقت گیر به ییلدیز میده 😑

دلیل عصبانیت هالیت از ییلدیز رو نمیدونم اما ییلدیز حامله میشه و به خاطر بچش هالیت نگهش میداره اما شک داره بهش که بچه خودشه یا نه .هالیت هم یه زنه دیگه به اسم شایکا میگیره که خیلی موزیه و با یه مقصود خاصی از طرف یه نفر میاد تو خانواده هالیت اما هالیت خیلی عاشقشه بعد میفهمن اندر زندس و یه پسره دیگه قبلااااا داشته که نمیتونسته بزرگش کنه و میده اونو به یه خانواده پولدار و اون پسرش قبل از ارین بوده حالا اون پسره به کمک شایکا اندرو پیدا کرده و میخواسته اندرو بکشه بابت انتقام اما موفق نمیشه خیلی طووولانیه نمیدونم چطور تایپ کنم

بعدشم اندر و ییلدیز باهم خوب میشن علیه شایکا چون شایکا به ارین پسر اندر دارو میده تا دیوونه بشه و موفق هم شده

ببین میگم ک هنوز نشون نداده دقیقا چ اتفاقی افتاده فقط نوشت چندسال بعد ، بعدم ی همچین سکانسی رو نشون داد ک ایلدیز صاحب اموال شده و هالیت فقیره ، بعدم فصل دو تموم شد 

بچه اولیه اندر هم از عشق قبلیش یه مردی به اسم کایا بوده که این کایا میشه برادر شایکا نامزد جدید هالیت

نه خییییلیییی با هم بد میشن وقتی ییلدیز حامله میشه و هالیت به خاطر زن جدیدش ییلدیزو میندازه تو انبار و درو روش قفل میکنن

عهههه با شایکا ازدواج میکنه؟؟؟؟

پس اون سکانسی ک نشون میده ایلدیز با ماشیج میره سراغ هالیت تو ایستگاه اتوبوس چیه؟

اونجا شو ندیم شاید من از وسطاش شروع کردم از اینترنت دیدن

آخه من چند قسمت قبل شمام ، هنوز ب قسمت حاملگی ایلدیز نرسیدم تا آخر فصل دو دیدم

بعد وقتی بچه ییلدیز به دنیا میاد ییلدیز خودش مطمئن بوده بچه از هالیته اما شایکا هی روی هالیت کار میکرده که بچه از هالیت نیس و هالیتم شک داشته وقتی بچه به دنیا میاد شایکا میره بچه رو عوض میکنه که وقتی ازش ازمایش میگیرن همه فک کنن بچه هالیت نیس و هالیت باورش میشه بچه ییلدیز از اون نیس اما اندر میفهمه شایکا بچه رو عوض کرده و با هززاااار زحمت بچه اصلی رو پیدا میکنه 

من اخرای فصل سه هستم