2777
2789
عنوان

جیگرم برای پسرم آتیش گرفته .........

2611 بازدید | 128 پست
تازه 16 ماهش شده من خودم 4 ماهه باردارم دکترا بهم توصیه کردند بهش شیر ندم هر کاری کردم نتونستم از شیر بگیرمش مجبور شدم به توصیه پزشکش کمی از خودم دورش کنم برای همین چند روزی از صبح تا شب پیش مادرم میذاشتمش عصرها میرفتم بهش سر میزدم ولی سعی میکردم شیرش ندم مامانم روزا حسابی سیرش میکرد و شب بعد یه شام مفصل میداد ببرمیش خونه اما شبا تا صبح شیرمیخورد چندوقت پیش اینجا یه تاپیک زدم و یه عده سرزنشم کردند و گفتند اینکار خیلی بده فعلا کوچیکه بهش شیر بده و خودتو تقویت کن یا اینکه یه دفعه از شیر بگیرش و ازخودت دورش نکن خلاصه من هم دوباره بعد از اینکه از کار برمیگشتم میاوردمش پیش خودم متاسفانه دیگه غذا نمیخورد وقتی پیش من بود فقط شیر میخورد حتی شام هم نمیخورد من هم گفتم اشکال نداره فعلا بهش شیر میدم تا اینکه دو روز پیش رفتم دکتر زنان و زایمان دکتر بهم گفت که بجای افزایش وزن کاهش وزن هم داشتی گفت نباید دیگه شیر بدی هم خودت رو از بین میبری هم بچه تو شکمتو جریان رو بهش تعریف کردم گفت اشکال نداره این دوری موقتیه سعی کن از خودت دورش کنی و تلخک رو هم امتحان کن من دیروز صبح سرکار بودم عصر رفتم خونه مادرم اینا بچه خواب بود تا 5 وقتی بیدار شد چند ساعتی باهاش بودم اما هر چی سعی کرد شیر بخوره بهش ندادم بجاش مادرم بهش آب میوه و شیر و غذا میداد بعد برای شام رفتم خونه خودمون و بعد شام با شوهرم برگشتیم پسرم خوشحال بود و داشت بازی میکرد مامانم گفت که شیر و غذاشو خورده نگران نباش تصمیم گرفتم شب اونجا بمونم اما بهش شیر ندم اما چون هر شب پسرم بعد خوردن شیر میخوابید طبق عادت اومدو یقه لباسمو گرفت بعد دستشو تو یقه ام کرد من قبلش تلخک زده بودم برای همین گفتم باشه بیا بخور اما اخ شده مامانم گفت نده بهش نده پسرم داشت هر دومون رو نگاه میکرد بعد شروع کرد به مکیدن با اینکه تلخ بود خورد اصلا به روش نیاورد موقع خوردن چنان معصومانه زیر چشمی منو نگاه میکرد که جیگرم کباب شد تو دلم گفتم با اینکه تلخه بخاطر عطشش داره میخوره بعد مادرم دوباره گفت بهش نده مگه نمیگم بهش شیر نده یه دفعه پسرم یه نگاه به هردومون کرد لب پایینشو بیرون آورد و چشماشو پر ا شک کرد و زد زیر گریه نمیتونستم تحمل کنم اون خیلی کوچیکه اما همه چی رو می فهمه با خودم گفتم طفلی حاضره شیر تلخو بخوره اما بخاطر حرف مادرم که میگفت بهش شیر نده حس کرد این شیر تلخ رو هم ازش داریم دریغ میکنیم زد زیر گریه جیگرم کباب شد خلاصه هر جور بود مادرم خوابش کرد ساعت 2 نصف شب بیدار شد شیر میخواست مادرم بغلش کرد آروم نمیشد خودم گرفتمش تو بغلم آروم شد اما عطششو حس میکردم وقتی کنار خودم رو تخت خوابوندمش صورتشو به صورتم چسبونده بود و هر چند دقیقه ای یه بار نفس بلندی شبیه آه می کشید وای چقدر یادآوریش هم وحشتناکه خلاصه دیشب هر طور بود بهش شیر ندادم اما از صبح تا حالا جیگرم کبابه از یادآوریش هم ضجر میکشم
دوستان این عکس عشق زندگیمه که تو مسابقه تابستانی کودکان شرکت کرده بود اما با وجود اینکه بیشترین رای رو آورده بود به لطف برگزار کنندگان مسابقه حذفش کردم و از مسابقه انصراف دادم http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014090210061719123 این عکس شاهزاده کوچولوی شیطون ماست اگه طرفدار پسرای شیطون و بلا هستید لایکش کنید http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014041607113708801 فوتبالیست کوچولوی ایرانی عضو تیم رئال مادرید http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412334737222 یه عکس خوشگل از خوشگل مامان http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412375478865 موسقین بزرگ ولی کوچولو http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412351796158 مهندس کوچولو http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412343156710 اینم یه عکس از شیطون کوچولوی ما در حال مکیدن شست پاش http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014051907453632514
دوستان این عکس عشق زندگیمه که تو مسابقه تابستانی کودکان شرکت کرده بود اما با وجود اینکه بیشترین رای رو آورده بود به لطف برگزار کنندگان مسابقه حذفش کردم و از مسابقه انصراف دادم http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014090210061719123 این عکس شاهزاده کوچولوی شیطون ماست اگه طرفدار پسرای شیطون و بلا هستید لایکش کنید http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014041607113708801 فوتبالیست کوچولوی ایرانی عضو تیم رئال مادرید http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412334737222 یه عکس خوشگل از خوشگل مامان http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412375478865 موسقین بزرگ ولی کوچولو http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412351796158 مهندس کوچولو http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014072412343156710 اینم یه عکس از شیطون کوچولوی ما در حال مکیدن شست پاش http://photo.ninisite.com/Showphoto.aspx?vid=2014051907453632514

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

آآآآخی، اللللهی بمیرم کوشولو خب نمیشه خودتو بیشتر تقویت کنی هم بتونی به اون شیر بدنی هم بچه تو شکمت آسیب نبینه خوب اینم گناه داری طفلی!!!! من بودم دلم نمی‌یومد، بگو بهت مکمل و ویتامین بده ، خودت هم تا می‌تونی خوراکی‌های مقوی بخور به این طفلی هم شیر بده خب
2805
***** مـــــــــعجزه زمانی اتفاق می افتد که تو به جای انرژی بخشیدن به ترس هایت، به رویاهایِ زیبایَت انرژی بدهی، به جای باور کردنِ ترس هایت، رویاهایت را بـــــاور کنی. همه ی زندگی روی همین دو واژه استواره : بــــــــــــــــــــــاور ، تمـــــــــــرکز
بمیرم براش منم که مادرش نیستم اشکم در اومد
خداوندا خودت مواظب فرشته های کوچولوت که سپردیشون دست من باش.خدایا خیلی دوست دارم تو همیشه و همه جا هوامو داشتی دوسسسسسسسسسسست دارم خدا
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792