امروز یه اتفاق وحشتناک افتاد میدونم شاید خییلی ها باور نکنن ولی قسم میخورم راست میگم پس لطفا مچ گیری نکنین چون ثابت کردنی نیست فقط اونایی که میتونن راهکار بدن،حدود یک سالی میشه که دم صبح احساس میکردم یه کسی غیر از منو شوهرم و پسرم تو خونه هستین واسه نماز صبح به سختی میرفتم وضو میگرفتم چند دفعه پیش اومد که حس کردم یه سایه سیاه دیدم و قلبم حس سنگینی میکرد ولی سریع بسم الله میگفتم (اینم بگم من اصلا آدم ترسویی نیستم البته خودم نمیگم همه بهم میگن سر نترسی داری)خلاصه تا امروز صبح که حدودا ساعت ۵ صبح بود از خواب بودم یه حسی تو خواب بهم گفت تنها نیستی از اونجایی که گفتم نمیترسم سریع بلند شدم و اطرافمو نگاه کردم البته ساعتشو دقیق یادم نیست چون هوا تقریبا روشن بود خلاصه چیزی ندیدم بسم الله گفتم و خوابیدم تا ۸ صبح که شوهرم یه قرار کاری داشت من از ۷ نیم بیدار بودم ولی چشمامو باز نمیکردم (عادت دارم وقتی بیدار میشم نیم ساعت چشمام بسته اس ولی کاملا هشیارم و حواسم هست بعد از رخت خواب بلند میشم) حتی صدای برداشتن سوییچ از رو اپن رو هم میشنیدم ولی چشمام بسته بود شوهرم حاضر شد داشت از در ورودی خارج میشد ینی در نیمه بسته بود تا صداش اومد دوباره اون حس لعنتی اومد سراغم که کسی نزدیکمه سریع چشممو باز کردم و درو نگاه کردم یهو انگار اون طرف تر از رخت خوابم دقیقا یه سایه سیاه دیدم با خودم گفتم نگاه کنم نکنم سریع تصمیم گرفتم نگاهش کنم وای خدا دیدم یه کسی یا چیزی نمیدونم یه شنل سیاه تنشه با یه عصا از جنس خودش سریع به پاهاش نگاه کردم هیچی دیده نمیشد فقط بی حرکت نگاه میکرد هر کار کردم یه چیزی یادم بیاد بگم نمیتونستم فقط یه نفس نصفه کشیدم با یه صدایه خفه گفتم یااااا خداااا یهو تو هوا پودر شد غیب نشدها پودر شد ذراتشو دیدم به خدا😭😭😭😭ینی چی بوده
گویَند که هَر تیرهِ شَبی را سَحَری هَست🍃🌤 🔴❌️ در خواست دوستی❌️🔴
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
پسر منم چند شب پیش خواب دیده بود یه ادم سبز با لباس قهوه ای تووی ویترینه.انقده ترسیده بود میگف میخواس منو بخوره.ناخوناش دراز بوده.سه سال و نیمشه.خودمم ترسیده بودم نصفه شبی
بعضیا هر کار دلشون میخواد میکنن؛ بعد میگن ما دلمون صافه. انگار دل ما فرفریه!
استارتر من تا حالا تو خونم هيچى نبود اما هفته قبل صبح ك شوهرم رفت سركار من تو خواب بودم يهو نفسم تنگ شد از خواب پريدم يه ادم بالا سرم ميديدم ك صورت نداشت يعنى هيكلشو ميديدم مشكلى بود خيلى بزرگ بود دستمو ميبردم بالا ب طرز عجيبى دستم سنگين بود بخدا داشتم خفه ميشدم يهو اون حس خفگى تموم شد و اون موجود نبود باورت ميشه در كمتر از يك دقيقه اين اتفاقا افتاد ظهر واسه شوهرم توضيح دادم گفت چيزى نگو نذار بفهمن ميترسى😞😞😞😞😞
"درد" يعنى غم دارى بخندى به روت نيارى! "درد" يعنى دورت شلوغِ و كسى ندارى! "درد" يعنى تو خاك خودت غريبِ ديارى! " درد" يعنى شرمنده سفره ى بچه هاتى! "درد" يعنى بدهكار عمر و لحظه هاتى! "درد" يعنى دلتنگ دليل خنده هاتى! درد نون و درد بى عارى!! دردى كه از آشنا دارى!! درد بيخوابى و بيدارى!! باور اينكه خيلى تنهايى...وصله ناجور دنيايى...عمرىِ بيخودى تو رويايى...وقتى كه دست بسته نشستى و خسته اى! حتى به غصه هات وابسته اى!! زندگى تو اين شرايط يعنى "درد"!!! من "درد" مشتركم منو فرياد كن!! همدرد اگه نيستى گاهى ازم ياد كن!! من از خودم بريدمو به انتها رسيدمو از هر غريب و آشنا پُـــرم!!!😔😔😔
نه گاهی از بیرون که وارد خونه میشم هم تقریبا همچین حسی دارم ولی خودمو به اون راه میزدم یا بسم الله ک ...
اگر مواقع خستگی و بعد از بیدار شدن یا قبل از خواب هست
به اختلال خواب مربوط میشه
توهمات قبل و بعد از خواب هست
چون تو این شرایط امواج مغزی متفاوت هستند
احتمال ایجاد توهم وجود داره
نگران نباش...هیچ عامل ماورا الطبیعه ای با شنل نمیاد بالای سر آدم
زنانی که کتاب میخوانندبرای جوامع نابرابر و مرد سالار خطرناکند.زیرا آنها با مطالعه میتواننددنیایی بهتر را تصور و برای به وجود آوردنش مبارزه کنند! (لینک گروه تلگرام مشاوره @visionclinic)
اگه تا حالا پیش فاگیر و دعانویس رفتی یا تو خونت دعا داری بدون که از اونه
من متنفرم از دعا نویس و امثال این چیزا کلا خانوادگی اعتقاد نداریم مادرم همیشه بهم میگه صدای اذان و قرآن رو تو خونه زیاد کنی خوبه من اینکارو هم میکنم ولی نمیدونم چرا اینجوری شد
گویَند که هَر تیرهِ شَبی را سَحَری هَست🍃🌤 🔴❌️ در خواست دوستی❌️🔴