2733
عنوان

بیاید عکس های دهه ۶۰ و ۷۰😍😍😍😍نوستالژی بازی😍😍

| مشاهده متن کامل بحث + 103491 بازدید | 1416 پست
یادمه😍😍😍😍 من یادمه خیلی بهونشو گرفتم تازه اومده بود بازار مادرم سر اون با بابام دعواش شد چون با ...


خخخخخخ

پس موفق نشدی

مقنعه ات باهاش خیس کنی


زندگیم نیاز به یه معجزه داره. یه(صلوات)برام از ته دل بفرست اگه امکان داره.ممنون.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

آن مان نَواران، دو دو اسکاچی، آنا مانا کَلاچی


یه بی بی دارم کوره، آش می پزه شوره، می گم چرا شوره، می گه چشام کوره، می گم برو به دکتر، می گه پولی ندارم، می گم برو گدایی، می گه خودت گدایی!...



پشت درای بسته، زیزی گولو نشسته، آقا جمالی می خونه، آقا مهندس می رقصه!




  کوکاکولا پپسی، من آدمم تو خرسی، من سفیدم تو مشکی، کی خوبه، خدا، کی بده، تو تو ، من بدم؟!، اومدم. . .





ده بیست سه پونزده - هزار و شصت و شونزده - هرکی می گه شونزده نیست - هیفده - هیژده - نوزده - بیست




دیشب پریشب اشکنه داشتیم، رفتم بخورم قاشق نداشتیم، رفتم بخرم ماشین زیرم کرد، آقا پلیسه دست تو جیبم کرد، یه زاری برداشت، هیچی نگفتم، دوزاری ورداش،هیچی نگفتم،پنج زاری برداش، زدم تو گوشش، گوشش خون اومد، بردمش دکتر، دکتر دوا داد، آب انار داد، دوا نخورده، افتادش و مرد!

تو یه طوفان من جزیره   من ناپلئون تو دزیره    جز تو کی میتونست از من همه دنیا رو بگیره    نقطه تسکین محضم نقطه آرامشم بود   اسمتو زمزمه کردم این تمام شورشم بود   تو هوای تو که باشم صاحب کل زمینم   من همه دنیامو دادم زیر چتر تو بشینم   شوق تسلیم تو بودن لحظه لحظه تو تنم بود  بهترین تصویر عمرم عکس زانو زدنم بود

مقنعه ها رو بگو

یه عالمه چونه داشت

بعضیها بهش کش میزدن


برای بعضیها که موقع تعطیلی مدرسه؛چونه مقنعه میرفت دم گوششون


زندگیم نیاز به یه معجزه داره. یه(صلوات)برام از ته دل بفرست اگه امکان داره.ممنون.
کلاسهای شلوغ  پلوغ  امتحان هایی که مینشستیم  روی زمین داغ صندلی های آهنی  تخت ...

‌کیفامون یادته وقتی موقع امتحان میذاشتیم وسط🤣

زندگی با عشق زیباست😍بعد ۴ سال به عشقم رسیدم😃

دهه شصت :

یعنی شیفت صبح مدرسه آخر حال و شیفت بعد از ظهر ضدحال

یعنی عشق زنگ ورزش و با زیرشلواری مدرسه رفتن

یعنی بخاری نفتی و مکافات روشن کردنش

یعنی از این تمبر کوچیکا بسته ای 10تا تک تومن

یعنی بوی نارنگی و سیب قاچ شده توی کیف

یعنی بستنی خوردن و تکرار “بستنیش خوشمزه تره مامان !”

یعنی ویدئو قاچاقی کرایه کردن و یواشکی دیدن

یعنی صف طولانی شیر ، از اون شیشه ای ها که خامه اولشو با انگشت پاک می کردیم !

یعنی ته کلاس بچه تنبلا ، ردیف جلو خرخونا

یعنی صدآفرین ، هزار آفرین ، کارت تلاش

یعنی زنگای اول ریاضی ، زنگای آخر انشا و تعلیمات مدنی

یعنی از این بستنی توپیا که شکل زی زی گولو بود

یعنی مشق شب نوشتن فقط با دوتا مداد :سیاه و قرمز

یعنی تلویزیون سیاه و سفید که فقط دوتا کانال می گیره

یعنی بوی رب گوجه همسایه توی حیاط ، لواشک پهن کرده تو سینی و سفره رو پشت بوم

یعنی کلاسی 45نفر هر نیمکت سه نفر

یعنی میکرو ، سگا ، آتاری کرایه کردن ساعتی 20تومن

یعنی دوست داشتن ، دوست داشته شدن ، صفا ، صمیمیت ، عشق

تو یه طوفان من جزیره   من ناپلئون تو دزیره    جز تو کی میتونست از من همه دنیا رو بگیره    نقطه تسکین محضم نقطه آرامشم بود   اسمتو زمزمه کردم این تمام شورشم بود   تو هوای تو که باشم صاحب کل زمینم   من همه دنیامو دادم زیر چتر تو بشینم   شوق تسلیم تو بودن لحظه لحظه تو تنم بود  بهترین تصویر عمرم عکس زانو زدنم بود
مقنعه ها رو بگو یه عالمه چونه داشت بعضیها بهش کش میزدن

وای من همیشههههه همیشهههه خط مقنعم کج بود نمیدونم چرا اینقدر شلخته بودم

گل قرمز گوشه مقنعه کلاس اول وای خداااا

زندگی با عشق زیباست😍بعد ۴ سال به عشقم رسیدم😃
آن مان نَواران، دو دو اسکاچی، آنا مانا کَلاچی یه بی بی دارم کوره، آش می پزه شوره، می گم چرا شوره ...

عالیییییییییی محشررررر😍😍😍😍😍😍😍

زندگی با عشق زیباست😍بعد ۴ سال به عشقم رسیدم😃
وای من همیشههههه همیشهههه خط مقنعم کج بود نمیدونم چرا اینقدر شلخته بودم گل قرمز گوشه مقنعه کلاس اول ...


خخخخ

پستم‌ ویرایش داشت

پس شما هم یکی از اونا بودی

زندگیم نیاز به یه معجزه داره. یه(صلوات)برام از ته دل بفرست اگه امکان داره.ممنون.

ی چیز بگم ابرو خودم میبرم

ولی بخاطر نوستالژی بودن و استارتر محترم میگم...

کوچیک ک بودم جلو تی وی ، بالشت زیر سر آدامس تو دهن برنامه میدیدم ....خابم میبرد آدامس از دهنم میوفتاد رو بالش بعد تو عالم خاب سر میچرخوندم ، دست اخرم مادرم با قیچی از سرم می برید...موهام چ وضعی میشد....

.

.

.

خیلی ک شب زنده داری می کردیم و قلندر میشدیم ، نهایت تا ۱۱ شب بود، الان همه شب پر شدن.


.

واسه ی عروسی یادمه با ژاکت وسط تابستون رفتم، چون خوشگل بود ...مادرم حریفم نشد

چقد ب من خندیدن...


.

.پلاستیک پام میکردم و اسکی میرفتم.


.

موقع فرش شستن تو حیاط هم رو فرش کف ریخته شده اسکی میرفتم.

.

.




https://abzarek.ir/service-p/msg/1855615
عالیییییییییی محشررررر😍😍😍😍😍😍😍

خیلی دلم گرفت😢انگار همین دیروز بود این شعرها رو سر هم میکردیم،بعد امسال پسر من میره کلاس اول.چقدر زود بزرگ شدیم

تو یه طوفان من جزیره   من ناپلئون تو دزیره    جز تو کی میتونست از من همه دنیا رو بگیره    نقطه تسکین محضم نقطه آرامشم بود   اسمتو زمزمه کردم این تمام شورشم بود   تو هوای تو که باشم صاحب کل زمینم   من همه دنیامو دادم زیر چتر تو بشینم   شوق تسلیم تو بودن لحظه لحظه تو تنم بود  بهترین تصویر عمرم عکس زانو زدنم بود
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687