2777
2789
عنوان

خاطرات بارداری و زایمان پرماجرای من

21944 بازدید | 124 پست

سلام

امشب یهو دلم خواست خاطرات دوران بارداری و زایمانم رو بازگو کنم

اگه یکم طولانیه ببخشید

از قبل نوشتم فقط براتون میذارمشون😄😄

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

حدود ۳ سالی بود که عروسی کرده بودیم و من از همون اول دلم بچه میخواست که شوهرم مخالف بود

البته منم شاغل بودم و خیلی تنهایی اذیتم نمیکرد

ما تصمیم گرفتیم اقدام کنیم و بعد از ۸ ماه اقدام های ناموفق باردار شدم

خدا فقط میدونه که اون روز چه حالی بودم

دو روز از موعد پریودم گذشته بود و بی بی چک زدم که بعد از ۸ ماه برای اولین بار مثبت شد

همون وقت رفتم آزمایشگاه و جوابش رو ظهر گرفتم که خداروشکر مثبت بود

جواب آزمایش رو کادو کردم و توش نوشتم ... جون باباشدنت مبارک

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



وقتی شوهرم اومد گوشی رو گذاشتم رو ضبط فیلم و کادو رو دادم بهش تا بازش کرد اصلا شوکه شد گفت یعنی چی

گفتم بابا شدی اصلا یادم نمیره اشگ تو چشماش جمع شد و منو بوس کرد😍😍

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

ولی شاید خواست خدا اینطور بود که این بچه برامون نمونه😔

رفتم سونوگرافی برا تشکیل قلب گفت بچه تو ۴ هفته رشدش متوقف شده و بارداری پوچ هست و باید سقطش کنی

شوهرمم بیرون منتظر بود

مستقیم از در رفتم دستشویی و کلی گریه کردم وقتی اومدم پیش شوهرم واقعا خیلی سخت بود گفتن این خبر

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

با کلی من و من گفتم بهش

از رو ناراحتی همون جا گوشیش رو انداخت زمین و رفت تو هم

ولی به خاطر من گریه نکرد

بگذریم از سختی هایی که کشیدم برای سقط و ناراحتی های بعد شوهرم

( تا چند وقت سیاه میپوشید و ریش میگذاشت تا با یه دعوای درست و حسابی به خودش اومد)

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

دست نگه داشتیم تا ۴ ماه بعدش و دوباره اقدام کردیم

بعد از ۸ ماه و این سری با دارو باردار شدم

خاطره بارداری قبلم خیلی اذیتم میکرد

ولی خداروسکر این سری قلب جنین تشکیل شد😍😍

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من

من از بدو تولد مشکل قلبی دارم و تو ۱۳ سالگی عمل قلب باز کردم

قبل از اقدام و تو بارداری خیلی تحت نظر متخصص قلب بودم

و البته دکتر زنانم هم تنها کسی بود که میتونستم پیشش برای زایمان برم

خدا جونم خودت حافظ پسر کوچیکم باش. برای سلامتیش لطفا صلوات بفرستین😍😍 خاطره بارداری و زایمان من
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز