دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
و بعضی وقتا که اصلا گوش نمیدن و دائم سرزتش میشم چه به خاطر کارای مدرسه چه به خاطر کارای خونه اصلا نم ...
فقط تو امروزت باش،نه آینده نه گذشته.خوابت اومد بخواب،.....هرکاری ک حالت و خوب میکنه انجام بده،بدون اینکه ب فکر آینده باشی،آینده و گذشته خودش ساخته میشه با امروزت...
عزیزم،بزرگش نکن اینا مشکل نیست .انشاالله هیچ وقت مشکل نداشته باشی.
من دوست دارم وارد هنرستان بشم اگه مجبور باشم درس بخونم و دیپلم بگیرم و وارد بازار کار بشم اما امان از دست مادر و پدر که هر چه کشیدم از این دو هست نمیگم که خوبیمو نمخان اما بعضی وقت ها افراط میکنن و واقعا احساس میکنم انگار زندگی اوناست نه زندگی من!
حالا با این حال افسردگی حتی کتاب درس رو هم نمیخام باز کنم هر چه قدر که میگم این همه ادم لیسانس دارن به کجا رسیدن البته نمونش داییم که لیسانس ریاضی و مهندسی کامپیوتر و فوق لیسانس دارو سازی داره اما الان تو خونه نشسته و لم داده به مبل و تو کار بورسه به کجا رسیده مگه؟ چه کاری داره؟ موقعیتشم خیلی معمولیه و اون زندگی عالی که پدر و مادرم وصفشو میکنن نداره یه خاله دیگمم لیسانس مدیریت بازرگانی داره ولی الان تو دفتر بیمه ایران کار میکنه وحقوقش خرج زندگی خودش که تنها و مجرده رو هم نمیده و دائم دنبال کاره عموم که فوق لیسانس هوا و فضا داره مدرک خلبانی داره ایلتس و تافل داره اما کار نداره و گوشه خونه نشسته تا دانشگاه دوباره باز شه و برای دکترا اقدام کنه و بعدش ببینه چی میشه اما فقط عمم که وکیله شغل خوب و پر درامدی داره اما بقیه اصلا
کتاب؟ رمان؟ موسیقی؟ خوشی؟ یه مدت چه قدر عاشق این چیز ها بودم ولی بابام میگفت جای کتاب درسی رمان میخونی مامانم میگفت جای حفظ مطالب درسی اهنگ میخونی حفظ میکنی؟ رشته زبان انگیلیسی خیلیدوست دارم و هنوز دنبال میکنم اما باز هم از نظر مامان و بابام باید اولویت فقط درس باشه من پدر و مادرم رو جلوم نمیبینم کنارم میبینم دوستشون دارم اما با اصرار هاشون خیلی اذیت میشم دختر عمه ندارم دختر خالم هفت سالشه تازه کلاس اول میره پسر عمم کلاس چهارم میره دختر عموم 5 سالشه دختر داییم4 ماهشه و کلا خیلی تنهام اما مرسی از کمک ها و حرفهاتون ارامش بخشه
اره میدونم تو دکتری تخصص خیلی مهمه من دکتری رو دوست دارم اما توان این همه سختیش رو ندارم و اصرار از کسای دیگه ای پدر و مادرم میخان تجربی تجربی تجربی مدرسه اصلا خوشبختی بدون مدرسه غیر ممکنه؟
حتی یه بلدرچین دارم که میگن فصل مدرسه هاست و دیگه نباید سرتو با اون گرم کنی میخان بندازنش تو کوچه تا بره هر چقدر میگم گناه داره گربه میخورتش اما مگه گوش میدن حالا هم دیگه نمیدونم کجاست مثل دیونه ها پر هاشو میگیرم و گریه میکنم