خواهرم می ره کلاس زبان .نمی دونست من می رم دنبالش . من تو کلاس منتظر بودم تا تموم شه کلاسش .چون یک ساعت قبلش رفته بودم کلاس زبانش .تو کلاس بودم دیدم از یک کلاس دیگه اومد بیرون که زنگ بزنه بابام.بیاد دنبالش .بعد یک پسره رد شد خواهرم میخواست نخورده به پسر .پسر خندید خواهرم خندید .من هم برگشتم بهش گفتم بی ادب الان دعوتش کردم خوابید .میگه خنده ام گرفت خوب منظور نداشتم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
منم یه ابجی کوچیک دارم ولی همیشه جوری رفتار کردم که خودش میاد برام همه اتفاقات روز رو تعریف حتی چیزایی که نمیتونه به مادرم یا بقیه ابجیام بگه میاد به من میگه منم همیشه سعی کردم با تجسم اتفاقات بهش بفهمونم چی درسته چی غلط حتی خیلی وقتا شده که اشتباهات خود منو تکرار کرده منم براش تجربیاتمو گفتم با دعوا چیزی درست نمیشه زیاد سخت بگیری برعکس میشه
اگر فکر کنم بحث کردن با یک کاربر به جایی نمیرسه جواب نمیدم. بنابراین این جواب ندادن رو کم آوردن درنظر نگیر دوست عزیز. تا زمانی که حرفات عاقلانه باشه به نظرم لایق گفتگو هستی. هرجا هم فکر کردی من دارم اشتباه حرف میزنم با دلایل منطقی من رو مجاب کن. من با کمال میل عذرخواهی می کنم. با کاربرای کم سنی که خودشون رو عقل کل میدونن که کلا بحث نمیکنم چون همین نشونه ی بی عقلی شونه.