زن داداش من قبلا دختر درستی نبود حتی زندگی اول برادرم به خاطر ایشون بهم خورد و بعد هم زن داداش من شد ( میدونم داداشم مقصر بوده و نمیخواد ازش دفاع کنید)
ما هم قبولش کردیم ولی خیلی هم ازش حمایت کردیم حتی چند وقت پیش ب ما گفت داداشم بهش خیانت میکنه من و مادرم خیلی شدید ازش دفاع کردیم با برادرم حرف زدیم اونم واقعا همه چیزو گذاشت کنار
اینم بگم این خانوم هیچ خانواده یا دوستی نداره .... هیچی همه ترکش کردن
چند وقت پیش ک خونمون بودن برادر و مادرم رفتن بیرون خرید کنن من دیدم که گوشیش دستشه و داره تند تند اس ام اس میده و اس ام اس براش میاد
فکر کردم برادرمه و مثلا یک ساعتی که تنها بودیم شاید در حد دو کلمه صحبت کرد
منم اصلا دخالت نکردم فکر کردم دعواشون شده یا حرفی داشتن نخواستن پیش ما بزنن
شب ک با مامانم حرف میزدیم گفتم امروز حامد پیام میداد گفت نه اصلا گفتم اصلا اس ام اس نمیداد رفتین خرید؟ گفت نه اصلا
گذشت منم هیچی نگفتم