🌖 قسمتی از هدفِ زندگی بایستی در راستای فعالیت های انسان دوستانه و‌کمک به دردمندان و از پا افتادگان سپری شود.
🌖 احساس میکنم هدفِ من، بعد از تجربه ی نزدیک به مرگ، این است که در ارتباطاتِ انسانی با هر فرد و هر موردی، به بیشترین حدِ کارآیی و بهره وری برسم.
🌖 خودکشی، نوعی جنایت علیه طبیعت تلقی میشود.
من به این مطلب ایمان دارم که زندگی هدیه ای الهی است. این نهایتِ بی حرمتی است که این هدیه ی گرانبها پس داده شود.
اسپنسر کریستین، از تجربه کنندگان نزدیک به مرگ
IranNDE
💢 چطور است که در تجاربِ مسلمانان، مسیحیان، بوداییان و یا افرادی بدون دینِ مشخص، جوهره های نورانی که با افراد ارتباط برقرار می کنند، با آنها حرف می زنند و یا به مدد آنها می آیند، متفاوت هستند؟
- برخی مسلمانان می گویند قدیسین خودشان را دیده اند و برخی می گویند نمی دانم که بود و برخی مسیحیان می گویند مسیح بود. آیا یک حقیقتِ یکسان در سراسر جهان حاکم نیست؟
آیا اینها همه تناقضات عظیم نیستند؟
- اطلاعاتِ ما هنوز محدود است ولی احتمالا طبق مطالعاتی که دکتر نیکولای بر ما گزارش می دهد, نور با توجه به انس آنها, وابستگی‌ها, علاقمندی ها و آشنایی‌های مطلوبِ هر دینی که تجربه کننده داشته و یا در افرادِ بدون دینِ مشخص حتی به حالتِ طرحی بسیار صمیمی و قابل اعتماد جلوه هایی را برای فرد پدیدار می کند که به شرایطِ آگاهیِ فرد نزدیک است و آن فرد خواهان آن هست.
ولی نکته ی🔴🔴 بسیار مهم این هست که اکثرِ این افراد، از آن طرح های نورانی نپرسیده اند که کیستند؟ 🔴🔴فقط خودشان می گویند:
من فکر می کنم و یا ایمان دارم که آن جوهره نورانی که با من گفتگو کرد و یا کمکم می کرد این شخص... بود.
@Nahtoderfahrung
🔴 مصاحبه ی ورنا هوما (کانال معنویت سویس) با دکتر شمیت کنیتل جامعه شناس، در موردِ تحقیقِ بسیار جامعی که او و تیم پژوهشی او بین 2000 نفر از آلمان غربی و آلمان شرقی از سال 1998 تا کنون انجام داده اند( این تحقیقات، فوکوسِ خاصی بر روندِ تجارب، بینِ افرادِ خداباور و خدا ناباور داشته اند ) :
💢 او بیان می دارد که این تجارب، هیچگونه ارتباطی به جنسیت و مذهب و فرهنگ افراد نداشته اند (یعنی هر کسی با هر دین و فرهنگ و نژاد، اگر اراده ی خدا تعلق بگیره، این تجربه رو خواهد داشت )
💢 دکتر کنیتل در مورد نتایجِ تحقیقات گسترده اش اعلام می دارد:
یک سوم از این افراد، تجاربِ منفی داشته اند و اکثر آنها افرادی بوده اند که اعتقادی به خداوند نداشته اند و متاسفانه ساکن آلمان شرقی بوده اند و هرگز خداوند را نمی شناخته اند.
او و تیمِ تحقیقاتی اش در این تحقیقِ بسیار جامع و پر ارزش به همراه روانشناسان و روانپزشکان، به مدت بیست و دوسال در انیسیتو * فقای بورگ * فرم‌های پرسشنامه ی کاملی به این افراد داده اند تا هر آنچه دیده اند را شرح دهند.
او می گوید تجاربِ صلح آمیز و آرام بخش، حدودِ دو سوم ( وبیشتر) در بین آلمان غربی تجربه شده بوده است که خداوند را می شناختند.
🔴 تا کنون من از محققی در آلمان نشنیده ام که آمارِ تجاربِ نزدیک به مرگِ منفی را قاطعانه در افرادِ خداناباور اعلام دارد.
# گلاره - سادات اخوی
عضو محققين تجارب نزدیک به مرگ آلمان - برلین
@Nahtoderfahrung
در واقع ، نتایجِ این تحقیق👆👆👆 بر این اساس هست که یک سوم از کلِ تجارب، منفی و بیشتر، متعلق به افرادِ کافر و منکرِ خداوند بودند.
🌺🍃خودِ من هم به شخصه تجاربِ منفی که خوندم یا دیدم، به این صورت بوده که خارجی ها اکثرا مربوط به افرادِ کافر و خدانشناس بوده و ایرانیها هم اکثرا مربوط به حق الناس بوده. 🌺🍃
سلام سپاس عزیزم حال دلتون بهتر شد؟
خوبین؟😍
سلام مهربون
ممنون از احوالپرسیت 💖💖💖
به لطفِ خدای مهربون و انرژی‌های مثبت و دعاهای دوستانِ خوبی مثل شما، در این لحظه که این پست رو می نویسم حالِ دلم عاااالیه. 💚💚💚
اون مساله ای که حالم رو بد کرده بود هنوز در واقعیتِ بیرون، وجود داره ولی من توی ذهنم برای خودم حلِّش کردم و رهاش کردم و دیگه منو آزار نمیده در واقع من از اون مساله عبور کردم.
خداروشکر توی این مدت، برادرِ کوچکم ( ته تغاریمون) با دخترِ مورد علاقش نامزد کرد، هرچند که جای پدرم توی مراسم خاستگاری خیلی خالی بود ولی ان شاءالله که دعای خیرش پشت و پناه زندگیشون باشه. 🙏
همین مراسم خاستگاری باعث شد که خواهر و برادرهای دیگرم رو بعد از چند ماه ببینم و دیدارمون تازه بشه.
نکته ی جالب و تاثیرگزارِ این نامزدی، مهریه ی دختر خانم بود که خودش پیشنهاد داد :
💚💚14 سکه ی بهارِ آزادی + هزینه ی تحصیلِ یک کودکِ بی سرپرست از ابتدایی تا دانشگاه 💚💚
خدای مهربون ان‌شاءالله خوشبختشون کنه 🙏🙏🙏
امروز هم یکی دیگه از برادرهام عملِ جراحیِ دیسکِ کمر داشت که خدارو شکر با وجودیکه عملش زیاد طول کشید ولی با موفقیت انجام شد و چند دقیقه پیش با برادرم که همراه‌شه تماس گرفتم، گفت حالش خوبه، مُسکن تزریق کردن خوابیده.
خدارو صد هزار مرتبه شکر 🙏🙏🙏
خوشحالی یعنی، اطمینان درونی به اینکه درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ، جزء لاینفک زندگی است. اما هیچ کدام از آنها نمی تواند، مرا از پا بیاندازد.
خوشحالی یعنی، میل به زندگی، علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز.
خوشحالی یعنی، در سختی ها لبخند زدن.
خوشحالی یعنی، آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات.
خوشحالی یعنی، بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم، و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم.
خوشحالی یعنی، حضورِ کاملِ ما در جهان هستی.
خوشحالی یعنی، همچون رودجاری بودن، و در حرکت بودن، عبور کردن، و به عظمتی بی پایان چشم دوختن.
خوشحالی یعنی، توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی.
