مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

عزیز دلم.بمیرم برات💔

میدونم این روزات سخت میگذره

حالتو میفهمم

چاره چیه

اونی که رفت دیگه بر نمیگرده

من سه تاسقط داشتم

توی سخت ترین لحظه هام

میگم خب منم بندشم دیگه

منو میبینه

اگر میتونی روزا رو حساب نکن

که چقدر گذشته

منم هر بار سقط کردم

گفتم خدا خودش میگه بعد هر سختی اسانیه دیگه

هر سری سخت تر شد ولی اسونی ندیدم

بزرگ شدم.ینی بی حس شدم

هیچی مهم نیس.۸ ماه از زمان از دست دادن پسرم بگذره باز اقدام. پسرمو دیدم.دلم میخاد برگرده بهم. گرچه۹۰ درصد احتمال سقطه ولی من عادت کردم به از دست دادنه💔.شاید خدا بگه بسشه.بزار روی خوشم بیینه

چقدر بهش باهاش حرف میزدم میگفتم عمر منی.الان اون نیست ولی من هستم.روحم مرده ولی جسمم هس💔

وای عزیزم امیدوارم روزای خوبت بیان و تو هم مادر بشی♥😭

منکه دیگه هیچ امیدی ندارم😭😭😭

با مامانم و شوهرم امروز اتمام حجت کردم که اگه باردار شدم و فهمیدم بچه دختره سم میخورم راحت میمیرم چون من پسرمو میخوام😭😭😭 هرچند میدونم هیچکس نمیتونه جای این پسر عزیزمو بگیره اما میخوام این بار جلوی خدا بایستم😭 دیگه نمیخوام مثل بز سرمو بندازم پایین و هرچی سرم آورد بپذیرم و شکرش کنم😭 چهل ساله که جز تسلیم و رضا در برابرش هیچ کاری نکردم عاقبتم شد این 😭 من همچین خدایی نمیخوام😭😭😭 دیگه نمیخوام زنده باشم که خدا یه بلای دیگه به سرم بیاره😭😭😭 یک بار نشد با خوشی امتحانم کنه هرچی حکمت داشت سر من اورد دیگه خسته شدم 😭 یا پسرمو صحیح و سالم بهم برمیگردونه یا میمیرم و از دست خودش و این دنیای چرندی که ساخته راحت میشم

چی بگم.من به این نتیجه رسیدم تا خدا نخاد نمیشه.که اونم......قربونش برم

من دلم مردن میخاد 

که همونم خدا قبول نمیکنه.تو سی سالگی امید نداشته باشی زنده موندن چ بدرد میخوره

کاش خیلی وقت پیش بجای جنگیدن با مشکلات جرات مردن پیدا کرده بودم😭 چه میدونستم که قراره هر روز بدتر از دیروز بشه و خدا چنین داغی رو دلم بذاره😭😭😭

تو ده سال از من جوونتری هنوز خیلی فرصت داری اما من با این تن خسته دردناک حتی میترسیدم سر زا برم و بچم درد یتیمی و بی مادری بکشه😭 حالا خودم موندم و بغل خالی😭

خدا نکنه.ادمی هست وامید

کی میدونه فردا همه چی باز خراب میشه

خدا نکنه.روزهای اول سخت میگذره.انشالله این سری همه چی خوب پیش بره

منی که خدا همه بدبختیهاشو برام در نظر گرفته کاش یه مدت بچم مونده بود با هم عاشقی میکردیم بعدم دوتامونو با هم میبرد😭😭😭 خسته شدم از رنج کشیدن و جون کندن و جون ندادن😭😭😭 

نمیدونم خدا این بار برام چه خوابی دیده😭😭😭

سلام دوستان من م پسر شیش ماه مو هشت روز پیش از دست دادم 

الان ٢ روزه که بچم سقط شده وجونم داره درمیاد 😭😭😢😭😢😢😢😢

من نه ولی خواهرم 17هفته بود شب خوابید صبح خونریزی کرد بچه تو شکمش فوت شده بود پسر بود دلیلش این بودمیگن که خونشون سه طبقه بوده میرفته بالا پایین ولی خب من فکر نمیکنم این باشه چون گوشی خواهرم رو چک کردم ب شوهرش پیام داده بود که تو بچمو کشتی اینا فضولی کردم متاسفانه  الان ی گل دختر دارن ب اسم نازگل 8ماهه 

اخی عزیزم

🥺🥺🥺🥺

به این فک کن بچه حالش خوبه.همین که تو این دنیا نیومد مثله ما گرفتار نشد