مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

ان شاءالله. خداهرچی ببخشه ازدرگاهش چیزی  کم نمیشه.

با هر جمله و نوشتتون گریه کردم و قلبم به درد اومد از ته ته دلم از خدا مبخوام بهتون ارامش بده 

سلام گلم، به کار خدا صبر میکنم جرأت گله هم ندارم کاش آدما هم دست از سرمون بردارن، خیلی دلم پر از دست این به ظاهر همه چی دونا یا دلسوزا، کاش کسی به کارم کار نداشته باشه، اصلا همین کلمه «بازم» منو آتیش میزنه، خیلی داغونم داغونم هم میکنن، دعا کن صبر کنم.

ببخش عزیزم که قلب شکسته تو درد آوردم، ممنون شاید خدا به دل شکسته شما گره از زندگی منم باز کنه

آیجهان عزیزم،  ان شااله که خدا جواب تمام صبرت رو به زودی بهت میده و دلت رو شاد میکنه. 

آیجهان جونم پیامت رو همون روزی که گذاشتی دیدم... ولی بقدری گریه کردم و حالم بد شد که نتونستم برات پیام بزارم ... همین الانم دارم با اشک برات مینویسم... نمیدونم چرا حس میکنم خیلی مظلومی نه بخاطر این اتفاقا کلا حسم بهت اینه.... کامل حالتو میفهمم هر چند درد تو خیلی عمیق تر از درد منه.... هیچی نمیتونم بگم  قبلا هم گفتم من حتی از دلسوزی بقیه نسبت به خودم حالم بهم میخوره... از اینکه مدام ازم میپرسن  حامله نیستی؟... آیجهان جونم فقط دلم میخواد بغلت کنم و گریه کنم... فقط همین....😭😭😭😭😭  دلم برا تو و زهرای عزیزم خونه.... خدا جون نظری کن... 😔😔😔😔😔😔😔

سلام عزیزم بهت از صمیم قلبم تبریک میگم.. تونستی این راه پر خطر رو پشت سر بزاری و به امید خدا نور چشمت بدنیا اومد ... بحق امام علی که پسرت نامدار و سلامت باشه و عمری طولانی با هم دیگه پیش رو داشته باشید🌹🌹🌹

سلام عزیزان به حق آیه آیه های قرآن به دریای رحمت و وسعت بی کران الهی به حق ائمه خداوند به تمام مادران باردار کمک کنه که به سلامتی بچه هاشون رو تو بغل بگیرن و اونهایی که اقدام هستن خداوند یه فرزند صالح وسالم بزاره تو دلشون و اونهایی که نی نی هاشون رو به هر دلیلی از دست دادن خداوند صبر آرامش بهشون بده و تو اولین فرصت یه نی نی سالم بزاره تو دلشون و دامن همگی سبز بشه و دل همه ی عزیزانم دلهاشون سرشار از لطف و رحمت خدا بشه 

الهی آمین ین الهی آمین 

بچه ها من بچه اولم‌بود که ۳ روز پیش‌مرده به دنیاش اوردم! کلا دختر قوی‌هستم‌ولی بعضی‌موقع ها کم میارم. فکر اینکه دیگه باردار نشم‌و بقیه بارداری هامم این اتفاق بیوفته امونم رو بریده٫ کسی بوده تو این تاپیک بعد از مرده زایی دوباره باردار شده و بچش رو سالم بغل گرفته باشه؟؟؟ چون تعداد صفحات زیاد هست نتونستم‌همش‌رو‌بخونم

الهی قربون دل نازکت بشم، ببخشید گلی.منم همین حس رو با نوشته ات پیدا کردم، ندیده می بوسمت.

واقعیت همینه عزیزم، همیشه همه میگن و خودم کلا آدم ساکتی ام، حتی حقمم جلو چشمم بخورن می ترسم، چیزی بگم. آدینه جون تو زندگی متاهلیم از همون اول اذیت شدم همشم بخاطر تک پسری همسرم و وابستگی بینشون بوده، اما هم خودم هم خانوادم سکوت کردن، بخاطر احترام و... و کلا بابام همیشه میگه خدا بالا هست، کلا دیگه کاری به کارشون نداریم، رفت و آمد معقول اونم فقط از طرف ما بدون چشم داشت،چون خواهر بزرگترش هست میگه من میرم بذار اون نیاد من دعوت می کنم بذار اون نیاد، من خیلی به بابام یقین دارم و به حرفش اعتماد می کنم، از اون طرف خانواده همسرم هر آنچه خواستن با من و زندگیم و خانوادم کردن، یادته دفع پیش گفتم بچم و از دست دادم نه بیمارستان اومدن نه خونه مون، نه بارداری یه تبریک خالی بهم گفتن، فقط بعد زایمانم زنگ زدن کلی بارم کردن که حالا بچت مرده چی میکنی،حتی بارداریم کلی اذیت کردن، این دفعه هم انگار نه انگار،انگار من مردم براشون، باور سنگدلی یک نفر برام سخته، پیش همه از من یه وحشی ساختن انقد ازم بد گفتن، بابام میگه کلا جواب نده بالاخره یه روز حقیقت معلوم میشه،حالا اون روز بابام گریه میکرد نه بخاطر این اتفاق، بخاطر مظلومی و این همه بلا، میگه دلم برا مظلومیت میسوزه، ولی بازم میگه صبور باش کار خدا بی حکمت نیست راستش دیگه کم آوردم دیگه میترسم نتونم بر بیام چطور که به سرم میزنه حالا که اینقد بد شدم حالا که این اتفاق ها بد بودن منو تایید میکنه بذار بد باشم، آدینه من آدم خوبی نیستم خیلی گناهکارم خیلی به خدا طلب دارم اما اون غولی که ازم ساختن نیستم، حالا حتی جرات ندارم با خدا درد و دل کنم می ترسم ازش خیلی، این همه سختی کشیدم یه بچه بشه مرهم دردم حالا بچه هم شده نمک رو زخمم. 

عزیز دلم😔😔😔😔😔

زندگیت تقریبا شبیه زندگی منه منم خیلی از دستشون عذاب کشیدم با اینکه هیچ بدی در حقشون نکردم...انگار تو این دوره زمونه هر چه سنگدلتر باشی و بد باشی بیشتر احترامتو دارن و دوستت دارن

ولی عشقم نزار بدی اونها تو رو بد کنه منم واگذار کردم بخدا... واقعا دنیا محل آزمایش و گذره... بمیرم برا دلت درکت میکنم چون منم اینا رو کشیدم... متوسل شو بخدا و ائمه و فکر کن این آدم ها اصلا وجود ندارند... بخدا باورت نمیشه با رفتارشون منو تا مرز جنون کشوندن... تا جایی که خواهر شوهرم که بیست سال از من کوچکتره بهم بی احترامی کرد در صورتی که من مثله خواهرم باهاش رفتار میکردم و همه اینها بعد از از دست دادن بچم بود بجای اینکه مرهم باشن واسه قلب شکسته من نمک شدن روی زخمم سوهان روحم شدن عذابم دادن ... ولی خدا ناظر اعمال همه بنده هاش هست ... من جوری شده بودم که به خودم شک کرده بودم .. یعنی خودم رو مقصر همه چیز میدونستم یهو به خودم اومدم با حرف خواهرم که من احمق ۱۰ سال همه چیز رو پنهون میکردم از همه وقتی دیگه قلبم داشت میترکید به خواهرم گفتم گفت یاااا خداااااا... اینا مریض روانی هستن ... بخدا ی آن به خودم اومدم دیدم راست میگه... مگه آدم با شعور و با فهم آدم سالم میتونه با عروسش همچین رفتاری کنه؟.. با این تفکر ی کم حالم بهتر شد.... تو هم عزیزم نه بد باش نه زیادی خوب.. البته منظورم تو روابطت با اوناست... مثله من باش دیگه ازشون امید و توقعی نداشته باش تا به آرامش برسی... بحق جدم بحق جدم بحق جدم سه بار قسم سخت جدم رو بخدا میدم که یاورت باشه به دلت نظر کنه  سختی ها رو پشت سر بگذاری و بهترین ها برات اتفاق بیافته.. شوهرت اگر خوبه فقط بهش محبت کن و اصلا کاری به خانوادش نداشته باش انشالله این دوره رو گذروندی خدا دلت رو شاد کنه... غصه نخور عزیزم... باور کن با فشاری که از درد و غصه روی قلبم هست بازم میگم خدا کارش بی حکمت نیست تو کار ما هم گشایش میشه انشالله😘😘😘😘

عزیزم من از روز ۱۵ تا ۲۴ پری میخوردم و معمولا سه روز بعد قطع دوفاستون پریود میشدم ولی تا ده روز بعدم جا داره ،برا استرومارین یا همون استرادیول هم از بعد تخمک گذاری میخوری تا زمانی ک متوجه بارداری یا پریودی بشی یا مثلا ده تا دونه فقط

فداتشم آدینه عزیزم انشالله خدا به هممون نگاه کنه ، منم واقعا داغونم خیلی کم آوردم خیلی بیشتر از حد توانم نمیدونم کی و کجا به ارامش میرسم ولی میدونم خیلی دیره خیلی 😔😔😔😔😔

آدینه جون با حرفات ارومم کردی، انگار حال منو تعریف کردی چشم گلی. ولی باور کن من کاری ندارم اینم که گفتم همینجا دلم پر بود گفتم، ولی پشت سرم حرف میشنوم ناراحت میشم خانوادم هر چی میشنون نمی گن چی شنیدن،ولی باقی آشنا دوست همسایه تا منو میبینن یا ازازندگیم زندگیم میگن، یا از توقعات بیجای خانوادش یا حرفایی که زدن خلاصه می مونم چی بگم، گاهی دلم پر میشه به خانوادم میگم میگن ما شنیدیم رد شدیم تو هم رد شو ولش کن. تازه منم بیشتر اتفاقات زندگیم فقط تو دلمه کسی خبر نداره، ایناس که دارم می ترکم. مخصوصا الان حالم جوریه تا کسی رو ببینم از دکتر و بابا و دوست، نمیتونم جلو بغضمو بگیرم، اصلا تلفن و گوشی رو نمی تونم جواب بدم، آدینه جون دارم از درد و بغض می ترکم فقط شکر خدا که شما ها رو دارم نمیدونم متاسفانه همدرد یا خوشبختانه از جنس فرشته، فقط خدا حفظتون کنه.