مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

سلام برو بچم

منم امروز رفتم اکو قلب پیش فوق تخصص قلب کودکان که خداروشکر خوب بود 

خیلی متاسفم برات 

خدا صبرت بده 

به نظرم سزارین نشو اصلا که یه فرصت زایمانت رو از دست ندی طبیعی زایمان کن 

کدوم شهری 

منم پسرم هفته 39 از دست دادم و مجبورا سزارین شدم اورژانسی

خیلی سخته خیلی روزای سختی داری خدا صبرت بده 

ان شاءالله بعد یه مدت مجدد اقدام کن و باردار شو و اینبار حتما 18 هفته اکو قلب برو پیش فوق تخصص قلب کودکان 

هدانا مشکل قلبی با اکو قلب مشخص میشه و حتی تو سونو انومالی هم نوشته که ناهنجاری های قلبی در انومالی قابل تشخیص نیست 

گاهی اوقات سونوگراف شک کنه میفرسته اکو خیلی وقتا هم نمیفهمه 

و بهترین زمان اکو قلب بین 22 هفته تا 24 هفته اس ولی خوب به خاطر جریان مجوز سقط 18 هفته میفرستن و اگر 24 هفته هم تکرار بشه عالیه

اره سعیده جون اصلا تو انومالی مینویسه که شامل ناهنجاری های قلبی جنین نیست 

یعنی حتما اکو قلب باید انجام داد

ممنون گلم خداروشکر یه مقدار نگران اکو بودم که خداروشکر امروز انجام دادم 

تو خوبی چه خبر حسابی مواظب خودت باش 

ان شاءالله به سلامتی زایمان کنی

اره متاسفانه الان سونوگراف ها اصلا وقت نمیزارن سریع انجام میدن اگه دقت کنن بلاخره باید بفهمن یا حتی شک کنن

ممنون 

نه فعلا جدیدا کسی باردار نشده 

ان شاءالله به زودی همه بچه های گروه و تایپیک دامنشون با بچه هایی صحیح و سالم سبز بشه

حالا برا سوراخ بودنش باید چیکار کرد 

فک کنم شاید بعد تولد بسته بشه

هدانا جون خیلی سعی کردم باقضیه کنار بیام و حداقل ی رفت و امد بدون صمیمیت باهاشون داشته باشم ولی هر وقت میخواستم به شوهرم بگم همون روزش مامانش ی جریانی برام درست میکرد...‌ مثلا روز مادر واسه مامانم کلیپ درست کردم استوری کردم دختر برام کردش ی شری که با شوهرم دعوامون شد حسابی...خیلی کارا کرده از همون راه دور که بخوام بگم از حوصلتون خارجه... نه عزیزم اصلا نیومدند حتی وقتی شوهرم رفت کربلا به خودم گفتم میان واسه ولیمه و کدورت از بین میره نیومد که هیچ همون شب مهمونی باز به شوهرم‌گفته بود من که نمیومدم ولی اون زنت دعوتم میکرد.. مثلا انگار خونش تو شهرمونه ....۵ ساعت فاصله داره در صورتی که شوهرم بهش گفته بود بیا و خلاصه منم که باهاشون حرف نمیزدم این هم کرد واسم ی دعوا .... عزیزم اصلا صداشون رو میشنوم حالت تهوع میگیرم خصوصا پدر شوهرم و خواهر شوهرم.... دست خودم نیست خیلی منو رنج دادن😔😔😔😔 من کاریشدن ندارم کاش اونا هم به زندگی من کاری نداشته باشن... به شوهرم‌گفتم هر کی میخوای بری برو اونا هم اومدن من هیچ موقع بی احترامی نمیکنم و ازشون پذیرایی میکنم .. ولی چه فایده ... نمیتونن بپذیرند ... تازه اگرم بخوام برم میدونم اذیتم میکنن منم بشدت روحیم حساس شده و خیلی دل نازک شدم 😔😔 

انشالله همچی برات بخیر خوشی تموم شه عزیزم

سلام عزیز دلم .... خدا نکنه مهربونم... دعا کن عزیزم به آرامش برسم  خیلی خستم