اره واقعا چیز بدی هست خواهرم میگفت از بس حالش بد بوده ترسیده میرفته دست پرستارارو میگرفته دست دکتر میگرفته میگفته نجاتم بدین دارم میمیرم از اینکه عضلاتش میگرفته بیشتر ترسیده خواهرم میگفت یکبار دستش یکبار پاش یکبار فکش عضلاتش میگرفته تب شدید جون نداشته راه بره چهارتا سرم از صبح تا شب بهش زدن
من زیاد انفولانزا یا سرما نمیخورم هر چند سال یکبار پارسال از اون سالها بود وحشتناک گرفتم فک میکنم مقصر شوهرم بود اورد خونه از بیمارستان چون همزمان باهم گرفتیم خیلی بد بود نمیتونستم راه برم نفس بکشم یکذره هوا میرفت تو ریهام میسوخت اتیش میگرفت یعنی جفتمون افتاده بودیم تو خونه باز من باید با اون حالم مراقب شوهرمم میبودم تب بالای ۴۰ بود الان یادم میاد تنم میلرزه تو عمرم اینجوری انفولانزا نگرفته بودم درست ده روز طول کشید
هدانا جون شماها که باردارین خیلی مواظب خودتون باشین چون هر دارویم نمیتونین بخورین
رومینا جان تبریک میگم مامان شدنت رو 😊عزیزم بهتر بجای فکرای پوچ و ناراحت کننده به این فکر کنی که همه کارها و افکار و چیزهایی که میخوری تاثیر مستقیم روی بچه ات میگذاره پس موظفی که ازین هدیه خدا به نحو احسن مراقبت کنی و فقط به سلامتیش فکر کنی .خودت رو مشغول کن کتاب بخون اگر کار هنری بلدی انجام بده هر کاری بکن که این افکار و استرس ها رو از خودت دور کنی .آروم باش و به تودلیت ثابت کن که بهترین مامان دنیایی
