چند وقته پسرت رو از دست دادی عزیزم ؟
اینقدر دلم میخواست بچه ام زنده می موند پاییز و زمستون رو با بچه ام سپری میکردم همه اش خونه رو گرم میکردم سرما نخوره بعد بهار می‌شد میذاشتمش توی کالسکه میبردمش بیرون
هی روزگار هیچوقت نخواستی به دل من راه بیای
همیشه سرناسازگاری با من داشتی
هنوز مشخص نیست ولی وقتی نمیتونه بدون دستگاه نفس بکشه معلومه نرمال نیست چون نارس که نبوده بچه کامل کامل بوده تازه حدودا یه هفته هم بیشتر تو شکم مادرش بوده که مدفوع کرده و ریه ها و معده اش پر شده..بعد چون کلا بچه رفته بوده دوباره احیاش کردن احتمال خیلی زیاد آسیب مغزی دیده..با مامانم در ارتباطن ولی مامانم میگه من یه کلمه نمیپرسم فقط میشنوم و دلداری میدم چون وقتی تو بچتو از دست دادی توضیح دادنش واسه دیگران اذیتم میکرد.اونم خودشون به مامانم که دختر عمه شونه زنگ میزنن
الهی عزیزم.من تموم وسایل بچمو خریده بودم همه رو پسرم انتخاب کرده بود .از ناخن گیر بگیر تا چیزای تازه مد شده .من برای پسر اولم نخریده بودم.حتی کالسکه هم گرفت. بهش میگفتم الان لازم نیست بعدا میخریم .میگفت نه باید همه چی براش بگیریم.
آذی جون من فکر میکنم اگر شغل همسرم مث همسر شما بود و فست فود داشت الان من چه تپلی بودم!!چه حالی میده غذا درست نکنی😁واقعا بی جنبه ام ..دچار چربی خون و فشار خوک و کلسترول بالا و ..میشدم😙
