مرسی عزیزم
ناامیدی ام بیشتر بخاطر شوهرم هست که همه راهها رو برام بسته
وگرنه من حاضرم برای مادر شدن هر کاری بکنم
مری جون کی زایمان کرده بودی ؟ چرا اینقدر دیر میخوای اقدام کنی ؟تا اردیبهشت که خیلی مونده
من اواخر تیر سزارین شدم بخدا دست خودم بود الان اینماه اقدام میکردم
سلام بچه ها سعی کنین بیرون برین تو اجتماع باشین اینجوری خیلی بهتره حال وهواتون عوض میشه سرتون گرم میشه من از روزی که میرم سرکار خیلی بهتر شدم اگه خدا بخواد میخوام اینماه اقدام کنم..
من ۲۹ اردیبهشت ۹۸ سزارین شدم.آخه هنوزم احساس می کنم که آمادگی جسمی و روحی برای بارداری مجدد و استرس هاشو ندارم.میخوام یکم به بدنم فرصت بدم خودشو بازسازی کنه.الانم نسبت به قبل بارداری ۵_۶ کیلو اضافه وزن دارم که بیشتر از اینکه شکمم شل و اویزونه بدم میاد به خودم قول دادم تا شکممو پهلوهامو مث قبل نکنم و تا روحیه قوی و جنگنده نداشتم دوباره باردار نشم.اگر الان ۳۶ سالم نبود دو سه سال دیگه اقدام میکردم.ولی خب بخاطر سنم اردیبهشت ۹۹ اقدام می کنم به امید خدا.اخه همسرمم همونم به زور راضی شده که سال دیگه اقدام کنیم.
سلام دوستان .نمیدونم بگم خوشحالم که باهتون آشنا شدم یا بخاطر این غم سنگین ناراحتم😔😓😓😢
منم پسرمو ۱۸مرداد تو ۳۷هفته دقیقا فردای روزی که رفته بودم سونو از دست دادم.شبش تکون نخورد صب رفتم بیمارستان صدای قلبشو بشنوم ولی سکوت.... سکوت....😢
رفتم سونو گفتن مرده .بندناف دیده شده
بستری شدم شیاف زدن ۲ساعت بعدش زایمان طبیعی کردم😭الان دارم تایپ میکنم تک تک لحظه هام جلو چشممه.انگار همین الان دارم زایمان میکنم حسش میکنم
.۱۵تا بخیه زدن بهم.حال روحیم داره کم کم بهتر میشه یعنی دارم خودمو میزنم به خوب بودن.همش تظاهر پیش بقیه پیش شوهرم پیش دخترم... شبا تا صب کارم گریس.
خیلی روزای بدیه .همش دوس دارم تنها باشم.فقط بخاطر دخترم سرپام.
روز ۱۴رفتم دکتر برام ویتامین دی و امگا۳ و قرص آهن و زینک و اسیدفولیک نوشت گفت ۲ماه دیگه اقدام کن
قراره شوهرم بره پیاده روی اربعین بعده اینکه برگشت اقدام میکنم به امید خدا.انشالله زود جواب بگیرم.
سلام هدانا جان.پیاماتو تا یه جایی خوندم و با تک تکتون گریه کردم .بخاطر پسرت متاسفم.انشالله زودی دامنت سبز شه عزیزدلم.بله عزیزم شوهرم موافقه اون از منم بدتره روحیه ش ولی جفتمون داریم ظاهرسازی میکنیم بخاطر اونیکی
