2777
2789

خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم 

خیلی ها فکر میکردن من بچه دار نمیشم توی این سه سال و نیم و دایم میگفتن بچه دار شو 

ولی واقعا روحم خسته بود احتیاج به زمان داشت 

بعد سه سال ‌ و نیم با هزار خواهش تمنا شوهرم رو راضی کردم شانس آخرمون رو امتحان کنیم 

سنم بالا رفته بود با خودم میگفتم اینبار دیگه حداقل یکسال طول میکشه باردار بشم 

ولی ماه دوم اقدام اونم فقط با یک شب باردار شدم 

باز من خوش خیال فکر کردم خدایی که همه اش میگن مهربونه و مصلحتش هست اینبار دیگه قراره سختی هاش رو برام تموم کنه و این کابوس سقط تموم بشه

قبل مثبت شدن بی بی چک هزاران بار از خدا خواستم اگه اینبار نمی مونه برام اصلا مثبت نشه و اصلا باردار نشم دیگه 

اونقدر التماس خدا کردم حد نداشت ولی در کمال ناباوری دیدم بی بی چک مثبت شده 

از طرفی ته دلم پر از ترس و دلهره و استرس بود از طرفی دکترم با عملی که کرده بودم بهم قول صد درصد داده بود که اینبار بچه ام سالم میاد بغلم و توی اون گروه سه هزار نفره ای که عضو بودم هر روز چندین مادر بودن که با وضعیت مشابه من و حتی بدتر هم باردار شده بودن و میومدن خبر بدنیا اومدن فرشته اشون رو میدادن که سالم بدنیا اومده بود . وقتی اونا رو میدیدم ته دلم خیلی امیدوار میشدم که منم بزودی میام خبر بدنیا اومدن فرشته  زمینی ام رو بهشون میدم 

هر شب از خدا التماس میکردم فقط بچه ام سالم بدنیا بیاد بعدش هر بلایی خواست سر خودم بیاره حتی بدترین بیماری ها رو بهم بده مث سرطان یا جونمو بگیره . هر شب بخدا میگفتم مردن بهتر از تکرار اون تجربه های سخت و اون روزهای وحشتناک هست ولی انگار خدا صدای منو اصلا نمیشنوه 


حاملگی آخرم توی هفته هفتم خونریزی شدید کردم بازم از خدا خواستم اگه نمی مونه توی همون هفته هفت سقط باشه ولی با وجود اون همه خونریزی و هماتوم قلب کوچولوش میزد . حاملگی سختی داشتم کلی استراحت و از طرفی هم کلی استرس بخاطر تجربه های تلخی که این سالها داشتم . اینبار چون سنم هم زیاد بود آزمایش غربالگری خوب نبود مجبور به امینوسنتز شدم ولی بعد گفتن بچه سالمه . 

فرشته آخری دختر بود بخدا میگفتم خدا جون بازم شکرت دختری که قرار بود نه سال پیش بهم بدی داری الان میدی ولی بازم شکرت . میخواستم همه اون خاطرات تلخ رو فراموش کنم با وجود آخرین شانسم ولی بازم خدا نخواست 

تپی هفته ۲۲ دچار انقباض شدم ترس زودرس شدن داشتم سریع رفتم بیمارستان . اصلا فکر نمیکردم اینبار قلبش از کار بایسته 

خدایا شکرت هر چی رو برام درست میکردن دکترا باز تو یک مشکل جدید سر راهم میذاشتی 

تپی سونو بهم گفتن قلب دختر کوچولوم نمیزنه . دنیا روی سرم خراب شد آخرین شانس و امیدم هم دیگه از بین رفت و منو تنها گذاشت و من شدم تنهاترین مادر دنیا 

دیگه برای همیشه با مادر شدن وداع کردم 

چون خدا برای من نمیخواد فقط و فقط باید اون بخواد و بس 

اگرم نخواد مث من هر چی تلاش کنه بنده ای هر چقدر زمین بخوره و دوباره باز بلند بشه فایده نداره که نداره 

اینم سرگذشت تلخ من 

امیدوارم هیچ کدوم از شما دیگه هرگز هرگز طعم تلخ شکست رو تجربه نکنین چه برسه مث من که چندین بار بشه 

ببخشید طولانی شد 

دلم بدجور گرفته بو.د 

حسابی پر چونگی کردم 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
نه عزیزم،  تاپیک شما فقط بهونه ایی بود که واسه اشکام خواستم. من هر روز با مامانم حرف میزنم و ب ...

ممنون که درکم میکنی گلم امیدوارم که خدا دلتو آروم کنه و یه بچه بده بهت که بشه همه کست برات بشه هم مادر هم پدر

میدونی من روزی هزار بار بچمو میزاشتم جلوم قربون صدقش میرفتم بهش میگفتم هم مادرمی هم پدرمی هم خواهرمی هم برادرمی تو همه کس منی....

بچه میشه همه کس آدم وقتی بیاد دیگه جای همه رو برات میگیره عزیزم

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



باشه عزیزم میخونم.ببخش ناراحتت کردم

نه نه این چه حرفیه عزیزم من با حرف تو اصلا ناراحت نشدم من شب وروز به یادشم تو ذهنم زنده نگهش داشتم فقط از بیان خاطراتش عاجزم

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
من اوایل اونقدر گریه میکردم و ازش میخواستم منو به خاطر  تمام لجبازی های بچگانه ام ببخشه. یه شب ...

وای چه خواب قشنگی عزیزم هیچ وقت یه مادر نمیتونه از بچش کینه داشته باشه

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
سلام به همه دوستان خوب و گلم  من تقریبا دو ماه هست با شما عزیزان آشنا هستم و خواننده خاموش این ...

سلام عزیزم واقعا خیلی متاسفم انشالله که دامنت به زودی سبز بشه خیلی سخته میفهمم چی میگی

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
میخوام از خودم یکم براتون بگم که بدونید من چقدر سختی کشیدم توی این سالها  پس خدا رو شکر کنید&n ...

وای خدای من بمیرم برای دلت چی کشیدی تو

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم  خیلی ها فکر ...

دلسا جان، سرگذشت شما واقعا غمگینم کرد.

فقط خدا می دونه که حکمت این سرگذشت چیه، من فقط میتونم بگم شما خانم خیلی قوی و صبوری هستی. 🌹

اما اگه ناراحت نمیشی، ممکنه بگید چند سال دارید که دیگه بیخیال بارداری شدید

خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم  خیلی ها فکر ...


😭😭😭😭بمیرم برات فقط همینو میتونم بگم ولی نا امید نشو 

عروس عمه ی منم مثل شما بود حتی اون بچه هاشو تو نه ماه به دنیا میاورد ولی ده دیقه بعدش آسمونی میشدن مثل تو یه بار دچار زایمان زودرس شد یه بار قلب بچش تو شکمش وایساد یبار که بدنیا اومد گفتن قلبش طرف راسته همون موقع تموم کرد یبارم بچش سالم سالم بود ولی ده دیقه بعد....دو بارهم تو هفته های پایین بچه هاش سقط شدن ولی الان خدارو هزار بار شکر که الان یه دختر سالم و ناز و خوشگل داره اون هیچوقت نا امید نشد دست نکشید

لطفا برای واقعی شدن تیکرم یه صلوات مهمونم کنین🙏
دلسا جان، سرگذشت شما واقعا غمگینم کرد. فقط خدا می دونه که حکمت این سرگذشت چیه، من فقط میتونم بگم شم ...



عزیزم ۳۹ سالم شده 

شاید هنوز هم خیلی ها توی این سن باردار بشن ولی مشکل من اینه دیگه شوهرم گفت باید قید بچه دار شدن رو برای همیشه بزنی حتی به رحم اجاره و فرزند خوانده هم فکر نکنی 

کاش حداقل خدا یک در و برام باز میذاشت 

میرفتم رحم اجاره میگرفتم یا حداقل فرزند خوانده 

ولی شوهرم مخالفه بشدت 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
😭😭😭😭بمیرم برات فقط همینو میتونم بگم ولی نا امید نشو  عروس عمه ی منم مثل شما بود حتی اون بچ ...

خدارو شکر اون بالاخره سختی هاش تموم شد و مادر یک فرشته زمینی شده که غم گذشته رو براش کمرنگ کرده 

کاش برای من هم امیدی بود کاش حداقل یک در بروم باز بشه 

اما تمام درها بسته هستن و من هستم و ناامیدی و تجربه چهار شکست و داغ و حسرت مادر شدن تا آخر عمرم 

امیدوارم هیچ مادر دلشکسته ای تا آخر عمرش مث من دلشکسته نمونه و خدا دلشو شاد کنه 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 

[QUOTE=106151330]خدارو شکر اون بالاخره سختی هاش تموم شد و مادر یک فرشته زمینی شده که غم گذشته رو براش کمرنگ کرده  ...[/QUOTEعزیزم اصلا نا امید نشو از خدا میخام یه فرسته ناز سالم ودصالح بهت هدیه بده. الهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 

خدایا دل مامان دلسا را بزودی شاد کن

عزیز دلم خیلی خیلی ناراحتت شدم 

حتما حتما تو دعاهام یادت میکنم 

💫خداوندا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم  در دانستن تو آرامشی ست ودر ندانستن من تلاطم ها خدایا با آرامشت تلاطم هایم را ارام ساز  خدایا اونی که میخام بهم بده دلمو اروم کنسلامتی امام زمان وتعجیل ظهورش صلواتی بفرست 💖الهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💖 خدایا ارامشی بهم بده از جنس خودت  آمیییین
عزیزم ۳۹ سالم شده  شاید هنوز هم خیلی ها توی این سن باردار بشن ولی مشکل من اینه دیگه شوهرم گفت ...

ای خدا😭😭😭😭😭😭

💫خداوندا تو میدانی آنچه را که من نمیدانم  در دانستن تو آرامشی ست ودر ندانستن من تلاطم ها خدایا با آرامشت تلاطم هایم را ارام ساز  خدایا اونی که میخام بهم بده دلمو اروم کنسلامتی امام زمان وتعجیل ظهورش صلواتی بفرست 💖الهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💖 خدایا ارامشی بهم بده از جنس خودت  آمیییین
عزیزم ۳۹ سالم شده  شاید هنوز هم خیلی ها توی این سن باردار بشن ولی مشکل من اینه دیگه شوهرم گفت ...

سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم

واقعا خیلی سختی کشیدی

عزیزم شوهر منم بعد سقط،دومم گفت اصلا دیگه حرف بچه دار شدنو نزن حتی ازمایشگاه گفته بود اگه میخواین رپ نمونه ؟مینوسنتز آزمایشای بیشتری انجام بدیم واسه بچه بعدی شوهرم اجازه نداده بود گفت دیگه بچه نمیاریم

اما الان که یک سال گذشته باخاش صحبت کردم دارم راضیش،میکنم

شما هم ناامید نشو الان داغش تازه س یکم که بگذره انشا... راضی میشه و به امید خدا دیگه مشکلی براتون پیش،نمیاد


عزیزم بچم۱۶ ماهش بود.... ببخش ‌واقعا نمیتونم توضیح بدم توانشو ندارم تواین تاپیک نوشتم خواستی بخون ...

عزیز دلم فقط میتونم بگم که خدا بهت صبر بده

انشا... با یه بچه ی دیگه دلت شاد شه و یه ذره از غمت کم شه

خلاصه بعد سه و سال و نیم از آخرین بارداری ام تصمیم گرفتم شانس آخرم رو امتحان کنم  خیلی ها فکر ...

خدا بهت آرامش بده خیلی سخته منم کشیدم میدونم درد بزرگی

 منم  خیلی سختی کشیدم ۴تا سقط داشتم که دوتاش توهفته های بالا بود یکی تو۲۱هفته زایمان زودرس شدم یکی تو ۱۷هفته مجبور به ختم بارداری شدم به خاطر کم شدن آب دور جنین یعنی صفرشده بود آبش واقعا روزای سختی هیچکس ماهارو درک نمیکنه تا خودش تجربه نکرده باشه منکه جیگرم سوخته واقعا آتیش گرفتم 

خیلی سخته 

امیدوارم هیچ زنی این تجربه رولمس نکنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  12 ساعت پیش
توسط   ابروکمونی۳  |  4 ساعت پیش