مری جان انشا...نتیجه میگیری
انشالله امروز حالم خوب بودا..خانوم دوست همسرم که با من باردار بود و چند هفته دیگه بچش به دنیا میاد بهم زنگ زد..چند بار زنگ زده بود جواب ندادم.دیگه امروز مجبور شدم..بعد اینکه باهاش حرف زدمو تلفنو قطع کردم دوباره بهم ریختم😔واقعا نمیتونن خودشونو به جای من بزارن اصرار اصرار که بیا پیش من و ... بابا به کی بگمممم نمیتونم خانوم باردار تو هفته های آخر ببینم یا نوزاد ببینم و صداشو بشنوم
اخ راست میگی خیلی سخته خودشونم درک نمیکنن که چه به سرمون میادمنکه تمام طول روزم وبادلشوره میگذرونم واقعاخستم کرده
منو بگو که هی میرم ملاقات و کادو میدم به خدا برام آسون نیست میمیرمو زنده میشم نرمم میگن از حسادتشه یه چیزهایی میبینم که نگو ولی بروی خودم نمیارم مثلا دعای چشم زخم میبندن بچشون وقتی رفتم آخه نمیشه که با فامیل نزدیک قطع رابطه کرد .چه میشه کرد.فامیل درجه یک شوهرمن ... ارزومه دنیا به عقب برگرده. دیروز روغن بدن بچمو دیدم تو کشو دلم میخاست بمیرم فقط آه کشیدم خیلیا نمیتونن مارا درک کنن نمیتونن ....من میدونم با دیدن زن باردار و نوزاد چه میکشین چقدر سخته
بمیرم براتون خیلی سخته باباهداناومری که بچه داریدچشم زخم چرااجاقتون که کورنیست اتفاق که افتاده بازم بچه دارمیشیدهداناجان انشا...زودباردارشی دلت اروم بگیره من اینارومیگم ولی خودم ازهمه داغون ترم
یکی ازفامیلامون بچش بدنیااومددیروزعکسشودیدم داغون شدم درحالی که قبل این بچش یه بچه ۶ماهش مردسقط کرد خیلی راحت کناراومدماهاچرااینجوریم چقدرضعیفیم
