من دارم سرترالین مصرف میکنم یکم آرومم والا تا الان دق مرگ شده بودم
همسایه بالاییمون نوزاد داره شبا صدای گریش که برا شیر خوردن بیدار میشه دیوونم میکنه
واااای خدای من چه بد!!😔😔😔من که الان گفتی سرم تیر کشید بخدا..خانوم دوست همسرم با من باردار بود ماه دیگه زایمانشه.زنگ میزنه گوشیو برنمیدارم واقعا حوصله ندارم نمیتونم نه نوزاد ببینم نه باردار..حالا میدونم میخوان بگن حسادت میکنه ولی بخدا واسشون دعا میکنم فقط کشش یاذاوری خاطرات بارداری خودمو ندارم
من دیروز عصر تو خواب دیدمش ولی اصلا صورتشو ندیدم دیدم که خودم رو تخت دراز کشیدم بچمم گذاشتن بالای سرم بی جون..
خواهرم میگه شب و روز که بهش فکر میکنی برا همون دیدیش
حتی یبارم خواب دیدم مادرم تو بغلش بود میگفت بیا بگیر شیرش بده میگفتم نه بچه من مرده
مادرم میگفت انقد که گریه کردی خدا برگردونده ولی من میگفتم نه دروغه
من لیاقت اون فرشته رو نداشتم خدا خوب داغی به دلم زد لیاقتم همین حسرت به دل موندن تا قیامت بود و چشمای گریون
من بدبختو بگو کی هی باید برم ملاقات نوزاد و زائو...بر خلاف میلم فامیل شوهرن اصلا دلم نمیخاد بدم براشون دعا ی سلامتی میکنم اگه بدونی تو این شش ماه چقدر عداب کشیدم پیش من میگن وای بچم اذیت میکنه نق میزنه گریه میکنه وای سرما خورد وای پوشک گرونه وای خسته شدم از بیخوابی. الان چهار پنجتا نوزاد تو فامیل شوهرمن نزدیک نزدیک هیچ کس منو درک نمیکنه فقط خانواده خودم
