واااااای وااای الهام جان من الان رفتم به تاپیکت سر زدم از گریه به هق هق افتادم جیگرمو آتیش زدی بخدا..قربون اون دل سوخته ات بشم عزیزززم الان صدای اذان داره میاد خیلی خدا رو قسم دادم به حق آبرو و عزت امام حسین به زودی دلتو شاد کنه انشالله.آمین ای خدایی که بسیار شنوایی..
السا جانم حرفاتو خوندم خیلی روزهای سختی داشتی و هیچ کس تا تجربه نکرده باشه نمیتونه درک کنه..خیلی ناراحت شدم و از طرفی هم به امید و انگیزه ای که داری غبطه خوردم.خیلی دختر با اراده و قوی هستی .
یکی از دوستای دوستم ۶ بار باردار شد و بچه تا ۶ ماهگی تو شکمش میمرد و هر جا میرفت و هر پزشکی بگی تهران و یزد سردرنمیاوردن و خلاصه همه کاری کرد حتی بارداری ششم میخواستن بخاطر هونریزی زیاد رحمش دربیارن یه تیم پزشکی بالا سرش بود.تا بالاخره بارداری هفتمش بچش موند و هفته ۳۶ به دنیا اومد خدا واسش حفظ کنه. بعد که من بچمو از دست دادم زنگ زد و کلی بهم انرژی داد میگفت ما زنا قوی ترین موجودات دنیاییم خدا ما رو اینجوری آفریده..میگفت بارداری هفتمم به دکترم گفتم من خیلی میترسم گفت دخترم از چی میترسی؟؟دیگه تو ۶ بارداری قبلیت بلایی نبوده که سرت نیاد پس دیگه واسه تو ترس معنا نداره..گفت واقعا حرفش انگار تو ذهنم حک شد و هر روز به خودم میگفتم تو میتونی ادامه بده و این دنیای ظالم و نامرد رو شکست بده و آخر سرم موفق شد.الهی خدا واسش دخترشو حفظ کنه
اصلا پرچونگی نبود .اتفاقا ممنون که پیش ما درد دل کردی عزیز دلم.به ما تلنگر زدی و یادآوری کردی که بزرگتر از غم و مشکل ما هم هست و آدمای قوی تر و امیدوارتر از ما هم وجود دارن که خدا از دیدن همچین انسان هایی به خودش میباله🌺🌺🌺🌺امیدوارم خدای بزرگ زودتر دلتو شاد کنه.آمین
ممنونم نظر لطفته. هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.باور کن هر حرفی اینجا میزنم فقط از دل شکسته ام میاد و دلم میخواد حالا که کاری از دستمون برنمیاد لااقل مرهم دردهای هم باشیم هر چند خیییلی کم♥️
چقدر خوب خدا رو شکر که بالاخره به آرزوش رسید
راست میگه ما زن هالوین هستیم مخصوصا وقتی پای مادر شدنمون در میان باشه
کاش شوهر منم اینقدر خودخواه نبود میذاشت بازم حامله بشم من حاضرم اینقدر حامله بشم بیارم تا بالاخره یکیش برام بمونه
از ته ته دلم برات دعا میکنم که دوتا بچه ی قد ونیم قد صحیح و سالم وشیطون داشته باشی اونوقت بیای همین جا بگی وای خدا کلافم کردن کل خونه رو ریختن به هم.....بخدا شیطونی بچه به دنیاااااااا میارزه بعضی مامانا از دست شیطونی های بچشون کلافه میشن ولی نمیدونن که همین شیطونیا بزرگترین نعمتیه که خدا میتونه به یه نفر بده آدم تا وقتی یه چیزیو داره قدرشو نمیدونه وقتی از دستش میده اونوقت تازه به خودش میاد.....مثل من که بعضی وقتا بچم انقد شیطونی میکرد که کلافه میشدم همش میگفتم اگه یه ساعت بخوابه به کارام میرسم ولی الان میگم کاش بود و فقط منو اذیت میکرد چقد این اذیت کردنا شیرین بودنو من نمیدونستم خدایا
بچه ها ببخشید اینجوری میگم الان ۳ ماه و ده روزه عمل شدم از امروز ترشحاتم یکم رگه خونی داشت و بعدش یکم مثل لک اومد یعنی میخام پریود بشم ؟ بعد اومد یه دارو گیاهی خیلی قوی داشتم دم کردم دیگه بعد اون انگار بدتر قطع شد
