توکل به خدا .من دوماهه از زایمانم میگذره نتونستم نماز بخونم .همش خونریزی داشتم.ولی قران میخوندم این مدت.
بعد از این عمله هم ممکنه مدتها لکه بینی داشته باشم.
خدا منو دوست نداشت که نماز و قران‌بخونم و یادش کنم. دوسم نداشت که با هر بار که دست به شکم حاملم میکشم بگم خدایا شکرت بچه دادی بهم.
از من بدش میاد.....ظهر خیلی التماس شوهرم کردم میگم بیا جدا شیم. ۵ ساله عروسی کردیم دایم تو اتاق عملم ....هر رابطه جنسی واسش ۱۵ ۲۰ میلیون اب میخوره.خدا به شوهرم صبر بده با داشتن زنی مث من
مادرمم خیلی بی عاطفه هست مراقبت هم نمیاد ازم بکنه.غذا هم خوابیدنی دهنم میکنه شوهرم.
وای از دلم.... تو این چند وقت تمام پوستم داغون شد از اشک....
یه لوله رحم ندارم .ای وی اف بی نتیجه و از دست رفت ۳۰ تومن پول . پسرم مرد .اینم از رحمم .مادرمم بی عاطفه .پول هم نداریم
واسه کدومش اشک بریزم😭😭😭
بچه ها دست و دلم به هیچ کاری نمیره انگیزه هیچی ندارم من ک هر جوری بودم خونه زندگیم تمیز میکردم همیشه در حال بشور بساب بودم چند روزه دست به هیچی نزدم رنگم کلا زرد شده وزن کم کردم تو این دو هفته ۶ کیلو اصلا انگار فراموشی گرفتم کلا بدنم سست شده وای من داغ آرسام باخودم به گور میبرم وای داغ بچه هام به گور میبرم چقدر خوش خیال بودم گفتم شاید آدمم تو تاپیک میگفتم من براتون آرسام و مهرسا میارم 😔 دو قلو کلا همه ارزوهام به باد رفته از سال ۹۵ گیرم هنوز هیچی به هیچی روز به روز بدتر نازا بودم دردم کمتر بود تا اینکه هی باردار بشم نشه نشه هی بهم بگن تا ۳ نشه بازی نشه اینو راحت میگن ولی نمیدونن برا یه مادر چقدر سخته اینکه فقط،منتظر یه امید باشی و نشه روزی ک آرسامم بدنیا اومد تنها بچه های بود ک تو زایشگاه اونروز تو سکوت بدنیا اومد همه نی نی ها گریه کردن پسر من مظلوم اومد و رفت 😔 بردنم تو یه اتاقی ک همه نی نی بغل بودن و تخت من پایین پای اونا بود گفتم خداحفظشون کنه و بهشون ببخشه و بیصدا اشک میریختم ک مادرای ک روز خوشخالی شون من خراب نکنم 😢 سر بارداری دومم دقیقا همون ماه و روز باز باردار شدم گفتم خدایا تو دوباره همون روز منو خوشحال کردی و هی ارزو و ارزو نشد نشد نشد بازم بردنم تو زایشگاه کنارم یه خانمی بود تازه زایمان کرده بود و نینی رو اوردن تمام تنم پر از خون بود و حالم خیلی خراب بهش تبریک گفتم و کلی ارزوی خوب ولی اون چکار کرد داد زد به پرستارا گفت بیاین پرده رو بکشین نمیخام این منو بببینه دقیقا میگفت این😔 اون لحظه قلبم گذاشته بودن زیر پا داشتن خرد میکردن صدای خوردشدنش ثانیه به ثانیه میشنیدم چقدر زجر کشیدم بازم نشد،طبیعی و رفتم برا عمل دیگه بارداری سومم اصلا نمتونم بگم چی به سرم اومد خدایا من انقدر دل شکسته بودم دیدی روز و شب صدای هق هق و ضجه هام دیدی کاش رحمت میومد کاش نگاهم میکردی من چه گناهی کردم من م دلی نشکستم من ک .... دیگه زجر کش هم نکن خدایا بچه ام و جنینام ک دادم انواع ازمایش از منم سالم تر بودن چرا چقدر بگم قسمت نبود یکیش نبود دوتاش نبود یعنی هیچکدوم قسمتشون نبود
وای من هی میگم هی مینوسم ک خالی بشم بدتر جیگرم میسوزه
سلام مریم جونی . خوبی عزیزم؟
الهیییی❤❤❤❤انشاله بزودی زودی دردات کمتر و برطرف میشه ..
نمیدونم خدا درد رو میده طاقتشو نمیده😕😕 انشاله سلامتی کاملتو رو بدست میاری قربونت برم ..
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم🙏🙏🙏
من میخام اقدام کنم
ولی از بس استرس زایمان دارم فک‌نکنم ۹ماهو بتونم تموم کنم😓😓
سلام منم چند ماه پیش پسرمو از دست دادم الان میخوام واسه بارداری اقدام کنم بهم کنید وبگید چطوری میتونم زودتر باردار شم
