مادرهایی که بچه از دست دادین والان دوباره یا اقدامین یا باردارین و یا هم دوباره مامان شدین بیان با

توکلت به خدا باشه و بعدش تحت نظر دکتر باش، ان شااله که اتفاقی نمی افته.

لطفا به چیزهای بد فکر نکن.

ان شااله🙏🙏

من هم خیلی دلم میخواد مادر بشم، ولی بزور از خدا نخواستم، به شرط عافیت هر وقت صلاح میدونه، نصیب من هم بکنه.😔😔

فداتشم عزیزم ممنونم میشه آدرسش رو بهم بدی هرچند مریضی من درمان نداره من میتونم بارداربشم اما بارداری ام خیلی پرخطره دیشل کلی گریه کردم خدا امن همه ارو سبز کنه

الهی من دورت بگردم.واسه خدا هیچ کاری سخت نیست.عمه ی منم 9 ماه تمام روزی دوتا امپول زد.یک میلیون و دویست تا امپول زد تا تونست بچشو نگهداره.حتما برات میفرستم چشم.الان میپرسم ازش

من هر سه ماه یکبار چکاپ میدادم آخرین بارم مشکلی نداشتم و این بود که اقدام داشتم اما اینسری بعد از آخرین بار کبودی رو دستام ایجاد میشد که رفتم دکتر معلوم شد آنزیمام بالاست و همزمان باردارم شدم.خودمم خیلی تگرانم یکسال و نیم نمیشد الان تو این وضعیت...سپردم بخدا 

ممنون باران جون.ان شاءالله بزودی  شما و بقیه دوستان خبر بارداریتونو بدین. 

باران جان تو رو خدا برام دعا کن من دیگه طاقت ندارم.اصلا میترسم برم دکتر نمیدونم چی میخواد بگه.اصلا باید چیکار کنم منی که اینقدر منتظر بودم و اذیت شدم حالا اینجور شده

میشه ان شاءالله خدا جواب صبر و دعای همه رو میده

خدا بزرگه .ان شاءالله که به خواسته دلت برسی

بچه ها میشه تو بارداری کاسنی حالا سبزیشو یا عرقشو مصرف کرد؟

من یه مادر داغون دلشکسته ام.

یه خارج رحم داشتم توی لوله راست .....داغون شدم گفتم حکمت خداس

رفتم واسه ای وی اف دوبار تخمک کشی و انتقال داشتم نتیجه منفی..... ۳۰ میلیون خرج کردم بی فایده...گفتم باز حکمت خداس

دوسال بیخیال بچه شدم و فقط گوشه و کنایه شنیدم حتی از مادرم.

طبیعی حامله شدم کلی ذوق کردم رفتم سونو خارج رحم بود دوباره از لوله راست.اینبار لوله و جنین رو برداشتن..... گفتم بازم حکمت خداست الهی شکر😭😭

۶ ماه بعد حامله شدم باجیغ و گریه رفتم دکتر میترسیدم باز خارج رحم باشه ولی توی رحم بود .خدا و امام رضا یه پسر بهم دادن یه رضا طلا .عاشق رضا شدم عاشق تکوناش و شیطونی هاش . امید زندگیم بود ..جونم در میرفت واسش .تمام از غربالگریها خوب بود .سونو ها عالی .تا اینکه رفتم انومالی لعنتی لعنتی لعنتی

هنوز صدای خانومه تو گوشمه ..... گفت ....یه قسمت از مغزش تشکیل نشده😭😭😭😭همونجا من مردم و تموم شدم...

بچه ای که تو شکمم تکون میخورد و زنده بود و با زایمان طبیعی به دنیا اوردم ۱۹ هفته.پسرم تپل و قد بلند بود .الهی من بمیرم برات مادر داغت تا ابد روی دلمه

دوهفته هست رضای من اسمونی شده

اصل قضیه رو به همه نگفتم .گفتم سقط شد.

یکی میگه بچه بعدی سرکلاژ کن یکی میگه رحمت نمیتونه بچه نگه داره هرکس یه چیزی میگه .....

خسته شدم داغونم نفسم بریده .کاش با بچم مرده بودم

انشاالله که بسلامتی بدنیا میاری. راستش من بخاطر بالا بودن آنزیم هام بچمو از دست دادم. ولی شما مداوم تحت نظر دکتر باش سهل انکاری نکن.. بودن آنزیم درمان قطعی نداره انگار منم خسته شدم دیگه فعلا تحت نظر دکتر هستم.مواظب بباش انشاالله که هیچی نمیشه . دکتر به شما نگفت از چی میتونه باش؟ 

جانم ناراحت نباش. درکت میکنم منم همین روزها رو گذروندم. صبرکن امیدت بخدا باشه مصلحت خدا به این بوده

اخ عزیزم بمیرم چقدر بد منم خارج از رحم داشتم درد روخی وجسمی ک داره از هر چی زایمان و سقطه بدتره منم پسرم ۳۳ هفته فقط بخاطر بند ناف لعنتی از دست دادم و شد شروع مصیبتام بعد از اون یه سقط،ک خطای پزشکی بود بعد اون بازخارج از رحم و برداشتن جنین سالم و لوله همزمان خیلی خیلی تو این سال ها زجر کشیدم درکت میکنم الان ۶ ماه از عملم میگذره و جای لوله ک برداشنم درد دارم ولی از بس دیگه زجر کشیدم نمیرم حتی ببینم چیشده نمیدونم منم هی گفتم شکر ولی واقعا ۳ تا هیچکدوم قسمت نبود چی بگم من موندم یه کوه درد و غصه و آرزوهای ک همینطور ناتمام موند