دختر منم شش ماه تمام کولیک داشت افسردگی گرفتم صبح تا شب جلوی شومینه میشستم دخترمم کنارم دوست نداشتم کسی بیاد دوست نداشتم جایی برم
خونه پدرمم میرفتم سفره جمع نشده بدو بدو میومدم خونه ام انقدر که گریه میکرد
الان وارد 12 ماهگیش شده بازم سختیای خودشو داره همش دنبالمه میچسبه بهم
وقتی بچگیای خودم یادم میاد که چقدر مادرم از اینکه بهش میچسبیدم ناراحت بود بهش حق میدم
کلا تو این یه سال دو ماهشو راحت بودم بقیه اش همیشه کمبود خواب و مشکل اعصاب....
الانم قرص ضدافسردگی میخورم