2777
2789

من که همشون دوست دارم عاشقشونم جونم براشون میره انشالله ک اونا ادم های خوبی بشن تو جامعه تا ملت بنده رو مورد عنایت قرار ندن چون یدونه ام برادر زاده ها زیادن در تدانم نیست تنهایی😂😂😂

همیشه مراقب اشتباه دوم باش، اشتباه اول حق توست.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه گلم اینجوری نیس  عمه بچه من که با یه غریبه هیچ فرقی نداره


والا چی بگم من از زمان بارداری زن داداشم دیگه ارامش نداشتم تا دنیا بیان شیرخشکی هم بودن دیگه کلا پیش خودم بودن 🤩🤩🤩

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام

خیلی ،

عاشق برادر زاده هامم اونقدر قربونشون میرکه گاهی حسادت شوهرم رو تحریک میکنه و اونقدر دوستم دارن که وقتی از هم دور میشیم کلی گریه میکنند و آرومشون میکنم وقتی ناراحتن میان بغلم،،با هام درد دل میکنند ،،میگن عمه تو غذا بده ،عمه موهام شونه کن ،،عمه میدونیم تو ما رو از همه بیشتر دوست داری،،،الهی دلم تنگ شددد😊

خواهی که ز هیچ کس به تو بد نرسد،،،،بد گوی و بد آموز و بد اندیش مباش😊
چیکار براشون می کنین


من 23ساله عمه ام بابرادرزاده ای اولیم خیلی خیلی خوبیم خیلی دوستشون داریم امانمیدونم چراازاونهایی که مادراشون اخلاقشون بهتره ازخودشون هم بیشترخوشمون میادمثلاعروس اولی ماخوب بودماهم عاشق خودش بودیم هم بچه هاش 

آخری یه کم مارموزوبدجنسه زیادبابچه هاش هم جورنیستیم احساس میکنم بعضی مادرابچه هاشون روهم مثل خودشون تربیت میکنن

اماخانواده شوهرم عاشق دختربزرگم هستن درحدپرستش دوستش دارن امادختردومیم رودوست دارن امانه به اندازه اولی 

دیدمت درحریری زمهتاب سردوخاموش خفته بودی       (عزیزم )

من دوتا برادر دارم یکیش ازدواج کرده ویه دختر داره منو برادرم از خانوادمون دوریم من بخاطر درسم وشغل شوهرم برادرمم بخاطر زنش که گفته باید پیش خانوادم باشم .داداشم لیسانس نفت داره ولی سرکار نبود تا اینکه شوهرم دستشو پیش خودش بند کرد با اینکه رشتش به کارش نمیخورد ولی شوهرم هرجور شد خودش یادش داد خونه هامون تاهم نیم ساعت فاصله داره ولی دوماه یک بار میریم پیش هم البته دفتر کار همسرم نزدیکه برادرم میاد پیشم و منم تلفنی حال زنشو میپرسم اونم همینطور وقتی چیزی از شهرستان بیارم یهمشونو میدم شوهرم تاکید میکنه فراموشت نشه سهمشونو بده .اولین کلمه ای هم که به دخترشون یاد دادن عمه بود و زن داداشم میگه وقتی باردار بودم نگاعکست میکردم که بچم شبیه توبشه .الان ۶ساله ازدواج کرده تا الان یک بار باهم به مشکل بر نخوردیم .امیدوارم عمه ی خوبی باشم😊


وزن فعلی۷۳ .هدف اول ۶۸  هدف دوم ۶۵...امروز۹۹/۸/۱۱تصمیم جدی و دوباره برای لاغری دارم الهی شکرت که یه نی نی سالم بهم دادی ...برای خوشبختیه خودم دست بکار میشم تلاش میکنم و خوشبخت میشم ...خوشبختی حق منه و بالاخره منم لاعر شدم وزن ۶۰کیلو 🤩🤩🤩دلم نیومد قسمت اول امضامو پاک کنم ...بماند به یادگار...نی نی دومم هم بدنیا اومد الان دوتا گل پسر دارم ...خدایا شکرت که همیشه هوامو داری .هرچی خواستم بهم دادی ...کاش لیاقت بندگیتو داشته باشم😍واما پروسه ی لاغری من دوباره شروع شد شروع کاهش وزن :۲۶ /۱۱،وزن اولیه ۷۱😪😪۲۶ /۱۲ وزن:۶۶.۵😍😍ورن هدف ۵۸
اخی الهیا خدا برات حفظشون کنه خدا لعنت کنه اون مادر بی لیاقتو


ممنونم از دعای خیرت 💞💞💞. بهر حال اون خانمم یه جورایی حق داشته دیگه عشق و علاقه که به زور نمیشه خدا کنه خوشبخت بشه و پشیمونی سراغش نیاد

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز