خیلی داغونم شوهر قبل از من با یه دختر ۲سال دوست بود، بعد اون با من آشنا شد و الان ۲ساله ازدواج کردیم، بیشتر از همه از این ناراحتم که واسه دختره گل فرستاده بوده، اخه شوهر من اهل این چیزا نیست واسه منم فقط یه بار گل داده، میگه اهل این چیزا نیستم، الان انتقالی شوهرم و دادن شهرستان خودشون، منم زیر تخت وسایلارو جم میکردم یه قوطی بود که توش یه دستگاه مربوط به تلوزیون بود زیرش یه شکل قلب بود وقتی برگردوندم دیدم عکس دختره روش چسبیده و زیرش نوشته بود اون گلای سفید و که بهم فرستاده بودی بهت برگردوندم و زیرش یه شکلک خنده بود و نوشته بود که به امید یک شروع زیبای جدید...و عکس خودش و روش چسبانده دختره، شوهرم یادش رفته اونو بندازه دور و من پیداش کردم، درسته مربوط به گذشتش، اما داغونم، ۲سال دوستی کم نیست، و قبلا وقتی تازه عروسمان شده بود عکس دختره رو تو تب لت شوهرم دیده بودم و انکار کرده بود که دوست دختر سابقشه، الکی گفت از همکلاسیهامه از فیسبوک ذخیره شده...دختره رو از اونجا شناختم الان وقتی زنگید شوهرم بهش گفتم از زیر تخت یه چیز مربوط به تو پیدا کردم عصری بیا حرف برنیم، بچه ها چی بگم بهش
میشود روزی دوباره از ته دل بخندم!؟ چشمانم هر روز نبارد...ای روزگار فقط زندگی آرام و کنار مادر میخاهم، مرده متحرک نمبخاهم...شاهزاده رویاهام زندگیم را سیاه کرد...
من چند وقت پیش خونه مادر شوهرم اینا دفتر خاطرات قدیمی شوهرم رو پیدا کردم کلی راجه به دوست دخترش نوشته بود در تب عشق سوزانش طفلی میسوخت عکس قلب وتیر واینا هم گشیده بود منم دفتر اوردم خونه باهاش کلی سربه سرش گذاشتم دوتایی خندیدیم بیخیال سخت نگیر
اگرپیوسته بگی اتفاق بدی خواهد افتاد شانس پیشگو شدن رو پیدا میکنی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دوست دختر فرق داره با زن ادم اگه برا اون کاری کرده همش یه بازی بوده نه دوست داشتن
نه، دوستش داشت و برای ازدواج میخواست، اما دیده دختره گمونم با یکی دیگه هم بود یا به این میگف نمیتونی من و ول کنی تو، شوهر منم آدم غدیه بخاطر اون حرفش ولش کرده، بخاطر بی اعتمادی به اون دختره دوران دوستی من و خیلی عذاب داد، با اینکه دختر قابل اعتمادی ام همش بهم شک میکرد و دنبال بهونه بود
میشود روزی دوباره از ته دل بخندم!؟ چشمانم هر روز نبارد...ای روزگار فقط زندگی آرام و کنار مادر میخاهم، مرده متحرک نمبخاهم...شاهزاده رویاهام زندگیم را سیاه کرد...
من تجربش کردم درکت میکنم فقط اون وسیله رو بنداز اشغالی و ا ن دخترو دوباره براش یاد اوری نکن توروخدا ...
قبلنم چن بار بحثمون شده درمورد این و گفت با حرف زدن از اون هم خودت و هم من و ناراحت میکنی، چرا باید از کسی که تو گذشتش بوده ناراحت شه؟!پس حتما خیلی دوستش داشته...اون عشق اولش بود اما من نبودم ، دختره هم از من خوسگلتره، چشاش رنگیه
میشود روزی دوباره از ته دل بخندم!؟ چشمانم هر روز نبارد...ای روزگار فقط زندگی آرام و کنار مادر میخاهم، مرده متحرک نمبخاهم...شاهزاده رویاهام زندگیم را سیاه کرد...
پس من چی بگم اون ارشد داره من دیپلم اون تهرانه من شمال اون سفیده من سبزه بخای بهش فکرکنی د ...
میدونم گذشته، اما دست خودم نیست
وقتی عکسش و رو قلب دیدم و نوشته عاشقانش و داغون شدم، عصری به شوهرم گفتم داد زدم همه چی و پرت کردم، گفتم به من میگی اهل گل خریدن نیستی به اون دم در خونش گل گیفرستادی، پس عاشقش بودی از من بیشتر...گفتم بی ارزش شدی پیشم دروغگو...زنت اندازه اون ارزش نداشت...
میشود روزی دوباره از ته دل بخندم!؟ چشمانم هر روز نبارد...ای روزگار فقط زندگی آرام و کنار مادر میخاهم، مرده متحرک نمبخاهم...شاهزاده رویاهام زندگیم را سیاه کرد...
خوب.اون مال گذشته است خودتو الکی اذیت نکن گذشته ها گذشته اونم نمیره دنبالش دیگه برا منم چند مورد ب ...
اه، دست خودم نیست داغون شدم، من از این ناراحتم که واسه من ۱بارم گل نفرستاده اما واسه اون فرستاده....
میشود روزی دوباره از ته دل بخندم!؟ چشمانم هر روز نبارد...ای روزگار فقط زندگی آرام و کنار مادر میخاهم، مرده متحرک نمبخاهم...شاهزاده رویاهام زندگیم را سیاه کرد...