اومده بود براش مسئله های ریاضیشو حل کنم حل نکردم عصبانی شد. به رو خودش نیورد رفت.موقع رفتن به مدرسه تو راهرو اول گریه کرد بعدم کلی فحش و بد و بیراه گفت. برادر کوچکترشم اومده تو راهرو سر و صدا راه انداخته.
من معلمم ماشین حل تمرین نیستم اونم ساعت ۱۲ ظهر. ۴ صب تازه از راه رسیدیم.خستمه.درس عبرتی باشه براش.