2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  دوران بارداری
  3.  پدران آینده
  4.  عروسهای حاضر جواب بیاین به ما عروسهای بی زبون یاد بدین چطوری جواب بدیم به خوانواده شوشو
2789
عنوان

عروسهای حاضر جواب بیاین به ما عروسهای بی زبون یاد بدین چطوری جواب بدیم به خوانواده شوشو

| مشاهده متن کامل بحث + 333835 بازدید | 1754 پست
1391/11/07
|
16:33
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین
ناهید جون اگه مسافت طولانی همین حرفا رو بهش بگو و دلیلتم این باشه که الان جاده ها نا امنه اونا خواستن تنها نباشن مارو به اجبار بردن.بازم هرجون صلاحه عزیزم.انگار باید این دفه رو تحمل کنی





آفرین رونی مامان جون.غصه نخوریا همه برو بچ نی نی سایت پشتتیم



سلام آذینا جون.ای خواهر همه اینجا باهم هم دردیم.ولی قراره به هم یاد بدیم که چطوری حالشون رو جابیاریم
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
1391/12/21
|
15:47

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ببخشید
عاطی جون
من با راهکارایی که میدید موافقم ولی به نظر من نباید دروغ توش باشه.این پست آخریتون پر از دروغ و دورنگیه. بهتر نیست همین کار رو بکنند ولی دروغ توش نباشه تا اونا هم از ته قلب ناهید خبر دار بشن تا دیگه برا دفعهه های بعد حواسشون جمع تر باشه؟
من خودم هیچ وقت تظاهر به هیچ چیزی که نیستم یا ته قلبم نیست نمیکنم .چون اینجوری هم خودم راحتترم و هم دیگران از احساساتم و خواسته هام باخبرترن.
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
1391/12/21
|
15:58
ناهید جون به نظر من مادر شوهر شما محبت زیاد داره به شما ولی شما باید اونو متوجه نیازهاتون بکنید و خیلی رک وئ مودبانه بگید نه مامان جان اگه خدا بخواد دوست دارم امسال پیش خانوادم باشم.
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
1391/12/21
|
16:01
صدف جون منم کاملا مخالفم اما حقیقتا من از پس این اخلاق مادر شوشوم بر نمیام.رسما میگیم آقا ما میخواییم تنها بریم.میگه خوبه خوبه مگه قرار من چیکارتون کنم ما باهم میریم ولی کاری به کارتون ندارم.فقط کافیه بریم بهاشون.باورت میشه از دختر دوم راهنمایش میپرسه به نظرت عاطی اینا کجا بخوابن.اون میگه فلان جا .آسمون به زمین بیاد ما باید حرفش رو گوش کنیم.
وقتی باهاشون میریم بیرون به شوشو میگه دست خواهرتم بگیر و ببر.وقی میخوابیم من یه طرف شوشوام خواهرش یه طرفشه.
نمیزاره تنها باشیم یا حتی به حال خودمون باشیم.
بااین اوصاف من اگه قرار باشه بهش راستش رو بگم چیزی از زندگیم نمی مونه.من از دروغ متنفرم به هیچکسم دروغ نمیگم.به ایشونم نمیگفتم اما وقتی دیدم داره رابطه ام با شوشو سر اخلاق بدش به هم میخوره یه چیزای که مربوط به زندگی خودمه میگم.
اگه قرار بود مادر شوشوم اینقدر با شعور باشه که با گفتن این موضوع که دوست نداریم با ما بیاین بفهمه مثلم من اینجا نبودم
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
1391/12/21
|
16:12
به نظر من اینا از محبتشه.بگو مادر جون اصلا مساله بزرگی و کوچیکی نیست اونا پدر و مادرم و خونوادم هستند همونطور که شما دوست داری بچه هاتون عید کنارتون باشند هم من و هم خونوادم دوست داریم پیش هم باشیم روزای اول .هر چیزی جای خود داره
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
1391/12/21
|
16:14
راست میگی عاطی جون خیلی سخته.ولی به خاطر اینکه گناه دروغ رو انجام ندی زیرکانه حرف بزن که دروغ هم نباشه.
فکر کنم اگه شوهرت محکم و مودبانه حدود رو مشخص کنه دیگه برا آخرین بار میشه فوقشم شیش ماه قهرن بعدش دیگه میفهمن.لازم نیست اینقدر استرس برای هر مسافرت
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
1391/12/21
|
16:22
نه صدف جون من به گور هفت پشتم میخندم به مادرشوشو اینقدر رک بگم.اگه بگم الان تو کانون طلاقیا بودم.
این که نمیخوایم با ما بیای رو شوشو میگه ولی ایشون لجبازین که حد نداره.اگه بهش بگم من دارم میرم مسافرت چیزی نمیگه فقط میپرسه کی.صبح همون روز وقتی در خونه رو باز کنی میبینی نشسته تو ماشین وسایلشم آماده است.
منم یکی از شرایط ازدواجم دروغ نگفتن بود.ولی به نظر شما راهی برام مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
1391/12/21
|
16:25
وقتی کسی اینجوریه شما کار خودتو بکن و نگران نارحتی اون نباش یه بار ناراحت بشه بعدا دیگه نمیشه.اولش سخته.هر کسی باید خودش برا خودش حرمت بذاره.اصلا نیاز نیست شوهرت بگه "زنم گناه داره مدام تنهاست و خیلی براش سخته اونم حق وحقوقی داره " مگه باید یرای مهمترین نیازت اونا رو توجیه کنی؟کار خودت رو بکن اگه خدا و پیغمبری درسته
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
1391/12/21
|
16:33
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خیلی ناراحتم

mahtab1390 | 21 دقیقه پیش

چگونه غیبت و بدگویی پشت دیگران رو ترک کنم

نورای_خدا | 4 ثانیه پیش

شام امشب عکس گذاشتم

عاطفه1400 | 11 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

وجدانا میشه نظر بدید براتون صلوات میفرستم

مخالم ازدواج یعنی یکی از اعضای خانواده ط...
17 ثانیه پیش

بیایین پیام عشق سابق ببینید اسکرین

ممنون
17 ثانیه پیش

لطفا فقط حس ششمی ها بیان

میشه یکم از خصوصیات ظاهریشو بگی
18 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
دوقلو دارم یکی از قل ها رو دادم مامانم
توسط   مامان_اینده  |  19 ساعت پیش
با شوهرم بحثم شد
توسط   دخترپاییزی8608  |  17 ساعت پیش
بیایید عکسای عقدمونو بزارم
توسط   4321dela  |  19 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

بیاید تک نیت 🧜🏻‍♀️⛅️🤍🌬

مرلین_هستم | 1 روز پیش

فوبیای عجیییب

khatounmf | 1 روز پیش

هرجا میرم تعریف از خوشگلیمه بیاین عکس بزارم❤️🥰

_1111rozalia | 19 ساعت پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
■■ تاریخ تولدتو بگو شخصیت و استعدادتو میگم ■■
توسط   sarina12345  |  14 ساعت پیش
کارت دعوت از طرف یک دوست
توسط   پیتزا1403  |  5 ساعت پیش
خیلی از وابستگی شوهرم به مادرش حالم بهم میخوره
توسط   مرگ،خاموش  |  14 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک