سلام شب تون بخیر قشنگ ها
گزارش امروزم
صبح ساعت ۹ بیدار شدم که مثلا برم پیاده روی. پسرمم با من بیدار شد
خلاصه منصرف پیاده روی شدم
صبحانه آماده کردم
یه بسته جوجه کباب از فریزر در آوردم برا ناهار
صبحانه خوردیم جمع کردم . ظرفا رو شستم
لیست لوازم تحریر رو که مدرسه فرستاده بود رو نوشتم با پسرم رفتیم به سلیقه خودش براش خریدم. بعد بردمش گیم نت
همسر برنج دم کرده بود
برگشتیم خونه. کلی با لوازم تحریر کیف کردیم و پسرم ذوق کرد
تراس رو تمیز کردم جوجه ها رو سیخ زدم و همسر برد تراس درست کرد
ناهار خوردیم و از همسر بابت ناهار خوشمزه ای که درست کرده بود کلی تشکر کردم
سفره رو جمع کردم. ظرفا موند توی ظرفشویی
با مامانم تلفنی حرف زدم
یه دور لباسشویی رو روشن کردم
دارو و پماد هامو استفاده کردم
همگی یه چرت زدیم
بیدار شدم هوا عالی بود ولی به همسر گفتم بخاری یکی از اتاق ها رو روشن کنه که اونجا لباس ها رو خشک کنم
ظرفا رو شستم و آماده شدم رفتم پیاده روی
توی مسیر چند تا مغازه سر زدم. خرید هامو کردم. دو سه قلم لوازم آرایش خریدم. برای شام حلیم هم گرفتم برگشتم خونه
همسر نسکافه درست کرد خوردیم
لباس ها رو پهن کردم
پسرم با دوستاش قرار گذاشته بود ساعت ۷ برن گیم نت
سر راه پسرم رو گذاشتیم گیم نت با همسر همون اطراف زیر نم بارون قدم زدیم و گپ زدیم
ساعت ۹ برگشتیم خونه حلیم رو خوردیم ظرفا کم بود شستم
آشپزخونه رو حسابی تمیز کردم
گاز برقی بورقی شد
یه سری دیگه لباسشویی رو روشن کردم
همسر پفیلا درست کرد. با تخمه و چایی آوردم خوردیم و فیلم دیدیم
رمان خوندم و نت گردی مفید کردم
الانم براتون مینویسم
خدا رو شکر امروز با همه تلاش هام سه ماه هست که اصلا عصبانی نشدم.🥰
اخم نکردم.🥰
کوچکترین دعوایی با پسرم و همسر نکردم. 🥰
کارهامو با علاقه انجام دادم. 🥰
همیشه مرتب و تمیز بودم🥰
از کوچکترین چیزها لذت بردم حتی از خوردن یه لیوان چای🥰
در همه حال خدا رو شاکر بودم🥰
احترام همسر و خانواده شو خیلی زیاد نگه داشتم🥰
حریم شخصی همسر رو حفظ کردم🥰
هر کاری کردم بی منت بوده و توقع جواب نداشتم🥰
به سلامت خودم و خانواده اهمیت دادم🥰
به روابط سالم با دوستانم دقت کردم🥰
حسابی برای همسر و پسرم وقت گذاشتم🥰
هنرم رو تا اونجا که میشد توی آشپزی و تزیین غذا و نوشیدنی ها به خرج دادم🥰
خونه حسابی تمیز و مرتب بود🥰