*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

دوستان شاید مطالبی که میذارم ربط به هم نداشته باشن. چون هر پاراگراف رو از یه جا کپی میکنم. فقط از مطالب مفید نت برداری میکنم

برای کودک چیزی رو تعیین نکنید❌

مثلا نگو لیوان رو بر ندار میندازی میشکنه یا....

👈حالا باید چیکار کنیم تا به کودکمون کمک کنیم تا هیجانات و استعدادش رو سرکوب نکنیم

اگر  ظرف دستمال کاغذی از جنسی هست میشکنه، اینو ور میداری. دستمال کاغذی با جعبه ی ساده میاری.

👈اگر این گلدونه خاکش غیر مفیده،مضره،گلدونه رو ور میداری

👈اگر لیوان آب  رو میز شکستنیه،  لیوان پلاستیکی می زاریم  رو میز بمونه.

🌸یعنی برای محیط باید ونباید تعیین می کنیم،نه برای بچه.🌸

🙈اونایی که خیلی بچه رو تو هفت سال اول کتک می زنن،یا باید ونباید زیاد بهشون می گن،بچه های اینا

شب_ادراری می گیرن و ناخن می جوند.

🔔ما یه دونه روایتم نداریم بچه ها هفت سال اول #ناخن_جویدن، شب ادراری داشتن، چیکار کنید.

♦️چون اصلا طبق این سیستم بره جلو اصلا بچه به چه چیزا که مبتلا نمیشه.🙈

😔 بچه ای که تو هفت سال اول کتک می خوره، هفت سال دوم پدره پدر ومادر رو در میاره.

👦 اگر پسر باشه تو کارای اقتصادی ریسک پذیر نیست.میخواد یه پراید بخره،همه باید بیان نظر بدن،نمیتونه تنهایی یه کاراقتصادی بکنه.

👧 دختره میخواد یه مهمونی بگیره، مادر و خواهراش باید بیان کمکش کنن.

❌پس اگر بچه ای تو هفت سال اول کتک بخوره،خورد میشه از نظر اعتماد_به_نفس.😔

👇👇👇👇👇👇

📣📣

💐رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند👈 اگر بچه 7سال اول بازیگوشی و کنجکاوی بلد نیست تو یادش بده.

🌈 مثلا توی یکی از پارکهایی که خیلی محیطش خوبه قشنگ می تونید بابچه تون با اسباب بازی ها بازی کنید باهم برید سرسره بپرید، رو تاب سوار شید و...

📛خطرناکترین بچه ها بچه هایی هستند که آسته میرن آسته میان

❓❓ چه جوری یادش بدم❓❓

♦️♦️♦️ #کتاب_بازی_بازوی_تربیت نوشته آقای عباسی

(کارشناس برنامه گلبرگ) ♦️♦️♦️

👈از بچه ی 1روزه بازی تواین کتاب هست تا بچه ی7سال و3سال بازی های فردی، بازی های گروهی، بازی های3نفره2نفره ✅

👌هرچه قدر بابچه تو خونه7سال اول بازی کردی بیرون آبروتو نگه میداره

❌هرچه قدر بچه رو تو خونه کتک زدی پس زدی بیرون آبروتو میبره

❓❓پس من چه کار کنم ❓❓

🌸 #سایت_سفیرشادمانی این بچه ش ۴ سالشه، تو خونه از گل، گلاب درست کرده، چای ذغالی درست کرده ،کوبیده درست کرده،نون درست کرده سبزی کاشته، گل کاشته بچش بسیار قدرتمند و قَدَره.

قشنگ تو هیاتها کارای پذیرایی مردونه رو خیلیشو این میکنه، چون خیلی زبروزرنگه.

💑 این جور بچه‌ها وقتی ازدواج میکنن امتیاز برای پدرومادر حساب میشه.

🎾 تو این سایت نوشته مثلا بازی های3سال چه بازی هاییه به شکل تصویری قشنگ با تصویر نشون میده.

🎡 هرچه قدر بچه تو7سال اول #بازی کنه 7سال دوم عبد میشه 7سال سوم وزیر میشه.

🙅هرچه قدر بچه تو7سال اول مادرش وسواسی باشه ترمز اینو بگیره نزاره.👈 بچه تو7 سال دوم وسوم ترسو میشه مادرای وسواسی بچه های ترسو تحویل اجتماع میدن وسواس فکری وعملی .

🔴 این نکته‌ی خیلی مهمیه👈 اگر مادر 2سال اول افسردگی نگیره،

یعنی؛

👈از کارای بچه لجش نگیره😬

👈 ارتباط زناشوئی شو با همسرش کم نکنه🙅

👈خوش تیپی شو آرایشگاشو ول نکنه👱♀💄👗

👈اون ورزشی که قبل از بارداریش میکرده، اون روحیه شو از دست نده🏊♀😄

👈 مادر بعد دو سال اول عالمه‌ی غیر معلمه میشه یعنی بدون اینکه دنبال علم بره عالم میشه.✅

👇👇👇👇👇👇

✅

🔸ما تا ماه دیگه یه دونه هم قهر نداشته باشیم.(تمرین برای #زندگی_متکامل)

🔴 وقتی شما با شوهر تون دعوا و قهر میکنید، شیطون می‌ره تو گوشه ی خونه کف میزنه،سوت میزنه،لذت میبره.میگه خب تو این خونه خیالم راحت شد.برم بیت بعدی.بیت بعدی،بیت بعدی.....😭

🔴 معمولا دعواهایی که اتفاق می افته تو خانواده های متزلزل ماندگاره.

مثلا مادره میگه از جوونی خواهر تو این کار رو کرد.بچه اش سی و خورده ای سالشه و نوه هم داره،ولی چون این دعوا تو ذهنش مدام گردش پیدا می‌کنه زندگی پایه هاش متزلزل میشه.

✅ توی خانواده‌های متکامل اگه دعوایی بشه تو همون جا خاک میشه حل میشه.

🔴 خانواده های متکامل اصلا دعوا نمیکنن که بخواد حل بشه.

تازه هر کی هم بخواد دعوا کنه در خونه ی اینهارو میزنه. اینهارو حکم انتخاب میکنه،

به اصطلاح میگن اینها ریش سفیدن،حتی اگه سنشون کم باشه.

✅ یعنی شما آنقدر رابطه‌تون با شوهرتون از این ماه خوب بشه.

خودتون بشید مشاور هر یه دونه قوم تون.

دیگران تو مسائل به شما مراجعه کنند،

🔸خانواده هایی که قهرشون صفر باشه،این روابط عالی باشه ،

محل رجوع دیگران میشن.

نوش جونتون🥰❤️

سلام

این دو سه روز یکم زیادی بدو بدو داشتیم

همسرم تصمیم گرفتن برن کربلا

پریشب بعد از شیفت یکی از دوستان مون ما رو رسوند خونه ،سر راه رفتیم همگی بستنی خوردیم

رسیدیم خونه شروع کردم جمع کردن وسیله، چقدر سخته سعی کنی هم همه چی برداری هم سبک‌ترین حالت باشه. کوله شو آماده کردم. رفتم سوپری یکم براش خرید کردم

شام رو همسرم آماده کرد

بعدشام دیگه توانم تموم شد و زود خوابیدیم

دیروز

صبح رفتم محل کارم

ظهر اومدم خونه نهار خوردم

نیم ساعتی خوابیدم

بلند شدم وسایل خوردنی رو که دیشب نبسته بودم جم کردم و آبجوش و آب یخ آماده کردم همسرم اومد نهار خورد و برای خونه خرید کرده بود

وسایلش رو بستیم و راهی شد انشالله همه مسافران به سلامتی برن و برگردن💝💝💝

پسرا یکم خوابیدن

یسری وسایل سرگردان تو کمد دیواری مونده بود تکلیفشون رو روشن کردم

پاکسازی کل لباسهای خونه رو گذاشتم وقتی اتاق پسرا هم خونه تکونی شد بعد تمام لباسها رو تفکیک کنم و خروجی ها و بایگانی ها مشخص بشه

با پسرا شام خوردیم

مهدی یکم تب داشت بهش دارو دادم تا صبح دو بار دیگه هم بیدار شدم دارو دادم بهش

صبح دیگه خداروشکر تب نداشت

امروز : تا ۳ سرکارم

برگردم نهار بخوریم با پسرا بخوابیم

عصر اسنپ بگیریم بریم خونه پدر همسرم

علی خیلی دلش میخواست با باباش بره بهش قول دادم اگه باباش نبردش این چند روز تفریحاتمون بیشتر بشه تا بهش خوش بگذره تا انشالله باباش برگرده

امروز هم گوشی میزارم کنار و به کارهام میرسم.دیروز با اینکه گوشی کنار گذاشتم باز شد ۲ ساعت

حواسمون به گوشی باشه 

گوشی بزاریم کنار به طور اتومات کارها انجام میشه 

از دوستمون هم به خاطر یاد داشت هات ممنون اسکرین گرفتم بخونم 

سلام 

امروز ساعت هشت بیدارشدم باصدای گریه ی دخترکوچیکم دلپیچه وکمردردداشت بخاطر پریودی براش دمنوش چای کوهی دم کردم و کاچی باگرمیجات درست کردم خداروشکرخوردبهتره 

بعدهم قالیشویی اومدفرشاروبردبراپذیرایی فرش اضافه دارم کف پذیرایی وچنباری طی ودستمال کشیدم فرش تمیزانداختم 

ریشه های فرش چسب زدم نهار درست کردم برنج ومرغ 

دوستان وچنباری هست برنج وباکینوا دم میکنم خیلی خوبه حتی دخترم مشکل یبوست داشت برطرف شده خیلی عالیه

الانم نهارخوردیم ظرفاروشستم یکمی استراحت کنم پاشم مبلای ی طرف پذیرایی وبچینم تابعدش ی طرف دیگشم تمیزکاری کنم 😊

سلام و روز بخیر

گزارش روز قبل

ساعت 6 از خواب بیدار شدم. 

طبق معمول اول ب پوست و موهام رسیدگی کردم و همسرجان صبحانه رو آماده کردن و باهم خوردیم. 

ایشون و راهی کردم و دفتر شکر گزاریمو باز کردم و شکرگزاریمو نوشتم و با خدا صحبت کردم. 

اول از همه اتاق خوابمو مرتب کردم، آنا جون طبق معمول تموم رخت خوابها رو از کمد ریخته بود بیرون، اتاق و کمد تمیز شدن. 

اتاق بچه ها جمع و جور شد. 

لباسشویی یدور حوله ها رو شست و آویزون شدن. 

اتاق مطالعه رو تغییر دکور دادم ک دوباره شروع کنم ب خوندن و جنگیدن برای هدفم.( با تراز 10068 و رتبه 4 از 3 متاسفانه پذیرش نشدم🤕) 

آبچک رو جمع کردم، آشپزخونه رو مرتب کردم، ظرفهای سینک رو شستم. 

گاز و چدنهاش سیف کشی شدن. 

جامایعی ها پر شدن. 

بارون شروع ب باریدن کرد، حوله ها رو از روی بند رخت جمع کردم. 

بچه ها بیدار شدن، دست و روشونو شستم، لباسشونو عوض کردم ب دخترم صبحانه و ب پسرم شیر درست کردم و دادم. 

شیشه شیر های پسرمو گذاستم آبجوش. 

هال رو مرتب کردم. 

نهار دمی گوجه با سالاد شیرازی و دوغ محلی داشتیم، جاتون خالی. 

آشپرخونه رو جارو کشیدم و گلهامو آب دادم. 

همسرجان اومدن و نهارمونو خوردیم. 

همچنان بارون ادامه داشت و برق قطع شد، چند دقیقه ای خوابیدیم . 

برق وصل نشد تصمیم گرفتیم بریم بیرون دور بزنیم زیر بارون. 

ب پبشنهاد همسرم رفتیم خونه بابام و بچه ها رو گذاشتیم و با همسرم رفتیم دوتایی بیرون. 

سوپرایزشدم با سالگرد ازدواجمون😍 من یادم نبود اما همسرم کاملا آماده بود و کلی خوشحالم کرد. 

تا آخرشب بیرون بودیم و خوش گذشت. 

آخر شب رفتیم دنبال بچه ها، همسرم اصرار کردن و دوتا داداشمو اوردیم خونه و تا 5 صبح فیلم دیدیم. 

بنده هنوز نخوابیدم😄

بسلامتی عزیزم✨

پر از شادی و برکت😍

امروز یه دور لباس انداختم ماشین بعد حساب کتاب پیش بینی مخارج ماه انجام دادم رو برگه.بعد ناهار گرم کردم خوردیم.رفتیم یکم پیاده روی برگشتیم میوه خوردیم.بعد سیر خشک داشتم پودر کردم بعد سیر دوباره برش زدم گذاشتم خشک بشه.شام درست کردم.فیلم دیدیم.چایی ریختم تو بانکه چایی

من بعد یکشبانه روز نخوابیدن اومدم بخوابم، حالا پسرم دنده لج افتاده و نمیخوابه🥲

سلام عزیزان شب تون بخیر❤

گزارش امروزم🥰

صبح ساعت ۸ بیدار شدم . صبحانه درست کردم با تزیین گذاشتم رو میز .در اتاق رو بستم همسر بیدار نشه . پسرم رو بیدار کردم .با هم صبحانه خوردیم.صبحانه همسر رو گذاشتم توی سینی بیدار شد بخوره.☺

ما هم حاضر شدیم رفتیم باشگاه. ساعت ۱۲ داشتیم برمیگشتیم که توی مسیر پسرم از یه گلسر خوشش اومد گفت مامان اینو بخر قشنگه. گلسر رو خریدم یه شال هم خریدم. برگشتیم خونه

همسر ظرفای صبحانه رو شسته بود.😍

خورشت قیمه  دیشب درست کرده بودم . فقط برنج دم کردم.   سالاد شیرازی درست کردم. سبزی شستم. غذا رو تزیین کردم گذاشتم رو میز. ناهار رو خوردیم. جمع کردم و همون لحظه ظرفا رو شستم

چند تا هویج و فلفل دلمه داشتم شستم خرد کردم گذاشتم فریزر

همه یه چرت عصرونه زدیم.قبل از خواب نیم ساعت با پسرم توی رختخواب بازی کردیم خسته و کوفته خوابمون برد. بعد از یکساعت بیدار شدم .آرایش کردم. موهامو با همون گلسر بستم

میزها رو گردگیری کردم. خواستم برم پیاده روی که برقا رفت.🙁 آسانسور خاموش شد نتونستم برم

چای هل دم کردم با بیسکوییت رژیمی آوردم خوردیم. ساعت ۷ برق اومد. پسرم رو آماده کردم رفتیم حیاط نیم ساعت با دوستاش بازی کرد بعد کلاس کاراته شون شروع شد

به گربه های حیاط غذا دادم. با یکی دو تا از همسایه ها حرف زدیم تا کلاسشون تموم شد. همسر رفته بود پیاده روی و ورزش. میوه هم خریده بود

اومدم خونه میوه ها رو شستم جاساز کردم یخچال

برای شام سیب زمینی خلال کردم با پیاز داغ و گوشت چرخی و ناگت

شام رو آماده و تزیین کردم خوردیم. ظرفا رو سریع شستم

آشپزخونه رو کامل مرتب کردم. گاز تمیز شد. روی اپن و کابینت ها رو دستمال کشیدم. ظرفای آبچکون جمع شد

چای سبز دم کردم ریختم توی فلاسک .هندونه برش زدم

خوردیم و فیلم دیدیم

دوش گرفتم. موهامو ماسک زدم و سشوار کشیدم. صورتم رو با روغن سیاه دونه ماساژ دادم.

نت گردی مفید کردم

یکم گپ زدیم و الانم در خدمتتونم

یکم دیگه پاشم مسواک بزنم و کرم دست و پا و موهام روببافم و لالا شیم

سلام. امروز شلوغ ترینم 

باید امار کفشا رو در بیارم. همه تو خونست 

وسیله ها و رو ببریم مغازه 

مغازه رو تمیز کنیم. کمکی گرفتم. باز ریخت و پاش شد 

ظرفا رو بشورم 

لباسا رو بشورم 

پذیرایی مرتب بشه 

گاز و کنار گاز مرتب بشه

 نهار و شام بیرون. وقت نمی کنم 

فردا می خوام مغازه رو بچینم    هر موقع چیدم عکس میزارم.

بسلامتی انشالله پر برکت باشه♥️

سلام روز جمعه تون پر از خبرهای خوب

امروز:

صبح بیدار شدیم با پسرا صبحانه خوردیم

برای خودم چایی دم کردم توش دارچین و زنجبیل هم ریختم

در مسیر خونه تکونی خواستم اتاق پسرا رو تمیز کنم

لباسهای پسرا رو آوردم وسط ، زمستونی تابستونی ذخایر😅 و خونگی و بیرونی هر چی داشتن آوردم دسته بندی کردم، یسری که مناسب فصل نبود رفتن بالای کمد دیواری بقیه هم داخل کمد منظم چیده شد، کلا سه تیکه هم خروجی شد.

خمیر درست کردم گذاشتم آماده شده

لباسشویی میخواستم روشن کنم پودر نداشتیم، سفارش دادم اومد دو سری لباس شستم و پهن شد

اتاق خودم رو مرتب کردم جارو کشیدم

آشپزخونه مرتب شد و جارو شد

هال. مرتب شد و جارو شد

برای پیتزا یکم وسیله لازم داشتم سفارش دادم اومد.

پیتزا رو آماده کردم گذاشتم ماکروفر

رفتم دوش گرفتم

با همسرم تلفنی صحبت کردیم . سفرشون با مشکلاتی همراه شده انشالله که به سلامت برن، انشالله تمام مسافرها به سلامت سفرشون رو پشت سر بگذارند

در ادامه:

نهار بخوریم

یکم استراحت کنم

اتاق پسرا هنوز ترکیده هست باید بعد برم سراغش

یکم لباس اتو بزنم

یسری لباس تو حمام هست باید دستی شسته بشه بعد بره لباسشویی

پسرا رو هم بفرستم حموم

انشالله سفرشون بی خطر. زیارتشون قبول

🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴

دوستان ما قرار شد که برای خودمون چالش بذاریم تا به عنوان خانم خونه بهترین باشیم. همیشه وقتمون رو به کار خونه و تمیز کاری و شستشو نذاریم. اولویت خودمون باشیم بعد بقیه چیزا. وقتی ما به خودمون احترام بذاریم قطعا اطرافیان مون هم خودشون رو موظف میدونن که احترام ما رو نگه دارن خواسته های ما هم برای اونا پر اهمیت بشه

حالا بیایم در کنار کدبانو بودنمون خودمون رو بندازیم توی چالش

مثلا بگیم این ماه من فلان کار رو انجام میدم.یا فلان کار رو حذف میکنم. همه چی در راستای بهتر بودنمون باشه. بعد آخر هر ماه خودمون رو آنالیز کنیم ببینیم چقدر تغییر داشتیم و این تغییرات چقدر توی زندگی مون موثر بوده

❤❤❤❤❤

من از خودم بگم که این ماه چه تغییراتی داشتم. البته بعضی نکات رو همیشه اجرا میکردم ولی از این ماه یا بهتر بگم از اول سال سعی کردم بیشتر عملی کنم

✅ سعی کردم همیشه خونه مرتب باشه

✅ همیشه غذا رو تزیبن کردم حتی اگه نیمرو بوده

✅ همیشه مرتب و تمیز و خوشبو بودم

✅ همیشه آرایش ملایم داشتم

✅ برای بستن موهام هیچ روزی یکنواخت نبودم 

✅ احترام خانواده همسر رو بیشتر از قبل نگه داشتم

✅ توی حریم شخصی همسر اصلا وارد نشدم

✅ موقع غذا خوردن همیشه از همسرم تشکر کردم

✅ لباس های شاد توی خونه پوشبدم

✅پس انداز ناچیز داشتم

✅توی مرداد ماه اصلا عصبانی نشدم

✅ برای خودم وقت گذاشتم پیاده روی کردم . با دوستانم ساعت ها همصحبتی کردم

✅ با پسرم کلی بازی کردم و سرگرم بودیم

✅شبا با تکرار جملات آرامبخش پسرم رو خوابوندم