2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043630 بازدید | 88179 پست
شادی جانم بحث من با همسرم بعد از اومدن از ویلا و در راه شهرمون بود نه قبل از ویلا.  ما تو راه ...

نه می دونم موقع رفتن اکی بودید منظورم این بود شما که ازشون شناخت دارید از اول نمی رفتید این بحث نرفتن تو خونه اتفاق می افتاد بهتر بود تا می رفتید واون خانم بافث رنجش خاطر شما می شد.

در مورد اختلاف نظرمون در مورد اقایون به نظر خودم وشما احترام می ذارم.

حالا امروز که مرخصی گرفتید امیدوارم روز خوبی پشت سر بذارید.

شادی صدام کنید

خوب برنامه امروز من:بعد از صبحانه همسرم پیشنهاد داد بیایم‌متزل پدرشون که من کمی استراحت کنم.دوست داشتم یه کم خونه مرتب کنم ولی کار خونه که تموم نمیشه بنابراین اومدیم اینجا.دخترم خوابوندم رفتم بیرون یه کم قدم زدم یه رژلب خریدم.

حالا یا بعد از نهار یا عصر بر می گردیم خونه ببینم وقت میشه ارایشگاه برم هم اصلاح ابرو هم وقت اکی کنم برای جشن اخر هفته

خونه هم برم مرتب کردن خونه واماده کردن مانتو شلواری که می خوام برای جشن بپوشم.تمیز کردن کیف وکفش برای همون مراسم.

شادی صدام کنید

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

لطفا دستور خمیر پیتزا و ماست سنتی رو میدی سوسن جان ♥️

من چشمی درست میکنم
اید طوریه که
آرد ۳ لیوان    روغن اندازه ی یه نعلبکی
خمیر مایه ۱ قاشق غذاخوری خشک
شکر ۱ قاشق غذا خوری مهمه
نمک یه مقدار
همه رو با آرد قاطی  می کنم
و با آب ولرم  خمیر درست می کنم همین  میزارم  ۱ تا ۲ ساعت  بمونه



ماست هم  کدو حلوایی رو پوست می کنم  با شکر مثلا برای دو کیلو کدو  حلوایی ۱ لیوان  و نمک میزارم بپزه  یه نعلبکی هم توش اب میریزم و با شعله ی کم له له بشه  باید اون قدر بپزه که له بشه 

بعد که خنک شد   با سیر فراوان و ماست  قاطی میکنیم  خیییلی خوشمزه میشه 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
سلام دوستان خوبم ♥️ من دیشب ساعت 12،رسیدم تهران  آنقدر این چند روزه پر از چالش و بحث و جدل بو ...

به نظرم کار خوبی کردی که برگشتی   منم جات بودم برمیگشتم 

و اینکه این دفعه اومدی شمال  بیا خونه ی خودم ❤❤❤

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام برنامم برا امروز

تا ۱۲ و نیم خواب بودم

نهار پسرم داشت  سریع گرم کردم

خودمم هوس همبرگرای دیروز کردم پختم و یه گاز داغووون تحویل گرفتم


پذیرایی مرتب بشه

باشگاه برم

دوش بگیرم

ظرفای اخر شب دیشب و دیگ های دیشب شسته بشه

ظرف خشک ها جا به جا بشه

لباس بشورم و پهن کنم

با پسرم درساش کار کنم

اتتق و تختم مرتب بشه

شام و غذای فردای همسرم رو درست کنم

میز نهار خوری مرتب بشه

ابچکون خلوت بشه

آشپزخونه مرتب بشه

گاز تمیییز بشه

نمازا

داروها

نیم ساعت کتاب بخونم

فعلا اینا



من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
سلام رها جان  چه قدر دوست داشتم نظرتون رو بدونم  چون چالش کنترل زبان رو شما پیشنهاد دادی ...

فدات عزیزم

اگه من جای شما بودم شهامت این رو نداشتم که سریع برگردم و سه روز تموم خودخوری میکردم. همسرم هم انگار نه انگار اون سه روز رو خوش میگذروند. 🙃  

پس ببینید بدتر از این هم میشد باشه. 

امیدوارم دیگه چنین مسائلی براتون پیش نیاد. ♥️

امروز حالم خوب نبود فقط 

خونه رو مرتب کردم ✔️

جارو دستی کشیدم✔️

ظرف شستم✔️

ماشین لباسشویی رو روشن کردم ✔️

خورشت داشتیم، برنج درست کردم ✔️

بعد مامانم اومد گوجه و بادمجون  و سالاد درست کردم که غذا کم نیاد✔️

✨✨✨

نه از پد خوشم میاد و نه کاپ رو میتونم استفاده کنم. چقد قبل زایمانم خوب بود فقط با یه دونه از این پدهای خیلی نازک کارم راه می افتاد و یکی دو روزه تموم میشد. 



من چشمی درست میکنم اید طوریه که آرد ۳ لیوان    روغن اندازه ی یه نعلبکی خمیر مایه ۱ قاشق غ ...

مرسی به خاطر دستور غذا

چقدر تنوع غذاتون زیاد بود واسه مهمانی.

من که دیگه برا مهمانیها بیشتر از دو تا مدل درست نمیکنم. 

از کدو‌حلوایی گفتید امسال هر چی تو شهرمون دنبال کدو‌حلوایی گشتم تا برا بچه ها غذای کودکی درست کنم پیدا نکردم که نکردم. 😪


من حدودا ۴ ساله تو این تاپیکم 😍😍😍😍 این یکی  بهترین تصمیمای زندگیم بود و باعث شد در کنار شم ...

چه حس خوبی از عکست گرفتم سوسن جون😍😍😍

اگر میخواهید خوشبخت باشید، زندگی را به یک هدف گره بزنید نه به آدم ها و اطرافیان...

سلام عزیزان 

دوروزه ک از خونه مادرم اومدم  هنوز گیج میزنم کلی کار خونه دارم  روزی ک رفتیم با کلی بهم ریختگی ولش کردم تو این چهل روزم ک حسابی کثیف شده شوهرمم از اون مردها نیست ک تمیز کنه به قول خودش همین ک دست نزدم خیلیه  فقط حیف خونه تکونی ک قبلش انجام داده بودم این چهل روز چالش های زیادی داشتیم از بچه بگیر تا ...... این دوروز فقط ساک هامونو باز کردم چیدم و کارهای سطحی البته نشستم برنامه ریختم خدا کنه بتونم طبق برنامه پیش برم ک بتونم ب همه جا برسم 

امروز بعد بیداری کارهایی ک کردم 

رسیدگی به خودم (شونه مسواک تعویض لباس )روتین پوستی

عوض کردن پوشک پسر  کوچیکه لباس هاش

شستن دست صورت پسر بزرگم و صبحونه خوردنمون 

جاهارو جمع کردم 

لباس ها رو تا زدم گزاشتم سرجاشون 

ی دور لباس ریختم لباسشویی پهن کردم .ی پتو انداختم 

ی دور ظرف شستم 

اماده شدیم پسرمو بردیم مهد از اونجا هم رفتیم شبکه بهداشت کوچیکه چک شد 

اومدم خونه ماهی سرخ کردم پلو گزاشتم 

ی دور ظرف شستم 

خونه رو جارو برقی کشیدم البته مابینش همش بیدار میشد ارومش میکردم یا شیر میدادم 

الانم شوهرم اومد ناهارشو دادم سرویس حیاط شستم ناهار خودمو خوردم 

منتظرم نی نی بخوابه پاشم ظرف هارو بشورم روشویی سرویس خونه حموم بشورم 

بعدش سینک و با کتری قوری لیوان ها دامستوس بزنم 

اجاق گاز سیف بکشم 

شام نمیزارم دیگه خسته میشم بمونه شب حموم ببریم نی نی

اگه بتونم با پسر بزرگم یکم وقت بگذرونم خیلی ناراحته هم بخاطر وجود نی نی هم بخاطر اینکه این چهل روز حسابی دور برش شلوغ بودبهش خوش میگذشت   

حسابی خسته ام انگار ی کامیون از روم رد شده بی خوابی از ی طرف کار خونه ی طرف 


میشه لطفا برام صلوات بفرستین  ممنونتون میشم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز