2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043435 بازدید | 88177 پست

سلام دخترا❤️

از دو روز گذشته بگم

سه تا مریض چالشی دیدم،داستانش مفصله،خیلی عصبیم کردن

بقیه کاره یه مریض انجام شد و این هفته تموم میشه انشالله،بگم بیاد برای تحویل و تسویه❤️

مجبور شدیم وسایل دو تا اتاقو عوض کنیم و در همین راستا باید پاروان یا پرده بگیرم،که اونم وقتم رو خواهد گرفت❤️

دستگاه cnc بهره برداری شد،عیب و ایراداشو گرفتیم،برطرف بشع و بریم برای تولید انشالله❤️

آب مقطر ریختیم داخل دستگاه❤️

وایت برد نصب شد❤️

جلسه های تک نفره داشتم با هر سه تا پرسنل❤️

از پروانه ها و کارت های نظام کپی گرفتم❤️

اصل هاش قاب شد❤️

دوسری فیوز پرید،دهنم سرویس شد تا عیب یابی اش کردم،یه مهتابی کامل تعویض شد و لامپ سوخته دم درب هم تعویض شد❤️

پلو درست کردم با ماهی،کلینیک خوردیم،ظرفاشو شستم،چایی دم کردم دو سری،فنجوناش رو شستم❤️

یه دفترچه ام رو پاکنویس کردم،کلی وقت گرفت❤️

یسری کار رو دادم آقای دکتر و خانم دکتر پیگیری کنن چون حجم کار من زیاده❤️

لیست کارهای باقیمونده رو نوشتم❤️

واتس آپ و تلگرام و اینستا بدون از دست رفتن دیتاهاش نصب کردم❤️

نصب دوربین ها و تست شون انجام شد،چند ساعت وقتم رو گرفت❤️

یه جارو و تی نیاز داره کلینیک❤️

پرونده های بیمار و فرم هاش رو پرینت گرفتم❤️

دو تا تخت جدید گرفتم،پیچ های اونا نصب شد❤️

کلی خسته و کلی له ام ولی این آبان لعنتی باید خوب تموم بشه...

و ادامه کارهای امروز:

-ناهار خوردن و استراحت.

-دو تا بدهی پرداخت شد.

-چهار ساعت وقت صرف شد تا به جمع بندی نسبی ای در مورد موضوعی برسیم.

-پیش پرداخت را واریز کردم.

-تعدادی فایل،تایید نهایی شد.

-بخشی از کارهای پایان نامه انجام شد-هرچند کوچک ولی همین که استارت خورد باز هم خدا رو شکر.

-به استادم در مورد کارهای پایان نامه ام پیام زدم.

-مجبور شدم دوباره وقت بذارم و در مورد چالشی که یک نفر برام درست کرده مشورت بگیرم.

-یه کم سبزی خوردن بود شستم.

-یه سر رفتم بیرون ولی چیزی که می خواستم رو نداشت.

-کار یه نفر رو انجام دادم.

-یه موضوعی باعث شد دلخوری قبلی یادآوری بشه و دیگه انرژی ام صفر شد و روز تموم شد...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام 

روزتون بخیر کدبانوها

دیروز با کمک همسرم کلی کار کردیم و امروز در حد روتین های روزمره کار دارم

خب امروز ان شالله

صبحانه آناجون رو بهش بدن

آبچک جمع بشه

ظرفها شسته شه

سینک و نهار خوری دستمال کشی شه

لباسهای بند رخت جمع و تا بشن 

ماشین یدور لباس بشوره و آویزون بشن

واسه نهار زرشک پلو بامرغ درست کنم

آنا رو ببرم حموم و خودم هم دوش بگیرم و حموم رو بشورم

اتاق خوابمون و اتاق آنا رو مرتب کنم

تخت ها و روتختی ها مرتب بشه

اسکنر رو ب لپ تاپ وصل کنم و کلی برگه اسکن کنم و بفرستم بره

همسرم بیاد و نهار بخوریم و ظرفهاشو بشورم و برم کلاس رانندگی

احتمالا شب هم خونه بابام اینا بمونم

من هیچکدوم رو قبول ندارم عزیزم

چه جالب پس چرا من وقتی ویس های رایگان شونم گوش میکنم از این رو به اون رو میشم شما تابحال ویس های استاد عرشانفر و گوش دادین ؟

بحَقّ الحُسَین                                                                             اللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّكَ الفَرَج                                                                   🖤🖤🖤🖤                                                                              دعای من در روضه                                                                 اباعبدلله الحسین علیه السلام                                                                        فقط ظهور امام زمانم
چه جالب پس چرا من وقتی ویس های رایگان شونم گوش میکنم از این رو به اون رو میشم شما تابحال ویس های است ...

نه متاسفانه

ویدئوهای قانون جذب رو دیدم. در مورد فنگ شویی مطالعه کردم

کلاس یوگا سه چهار سری رفتم 

و عقیده دارم که صاحبان این ایده ها بایستی الان در ایده آل ترین شرایط می‌بودند اگه تئوری هاشون کاربردی بود 

سلام دوستان خوبم ♥️

من زود رسیدم یه ربعی هست. 

خب کار زیادی ندارم 

شستن سرویس 

شستن ظرف 

جمع و جور کردن 

چای دم کردن

شام هم الویه درست میکنم

تخم مرغ نمیزنم چون همسرم دوست ندارن 

یه کم روغن زیتون میزنم که لطیف بشه با یه کم لیمو ترش 

سس و ماست هم با هم قاطی میکنم  


دیروز قورباغه م رو شروع کردم به خوردن 🤢🤢🤢

30 تا لقمه در نظر گرفتمش 😖

لقمه اول خورده شد. 

ببخشید ولی هر بار میام میگم لقمه چندمم بود 🤭😑🤭😑

راستی دیروز یه کم ترشی درست کردم ترشی مخلوط و ترشی پیاز  😬😬😬

مادر همسرمم زحمت سالاد فصل کشیده بود دیروز برامون 

ما بیشتر ماست و سبزی میخوریم 

ولی ترشی زمستون کنار سیب زمینی کوچیک ابپز شده، ابگوشت می‌چسبه 😋😋😋😋

یه کم با بچه ها درس کار کنم

فیلم ببینم 


الهی شکرت بابت همه داشته ها و نداشته هات 

خدای مهربونم هر چی دارم از لطف تو هست و بس 

هر چی ندارم هم حکمت تو هست و بس 

خدای مهربونم به همه دوستان گلم تن سالم دل خوش و جیب پر پول بده 😍😍

التماس دعا 



درست مثل خواب دخترم و تا الان نشده تنظیمش کنم . زود بیدارش کنم ظهر میخوابه باز شب نمیخوابه. دیر بی ...

دخترت چند سالشه دختر من تا سه سالگی اینجوری بود تازه سه چهار ماهه خوب شده واقعا درکت میکنم😪😪

سلام روز و روزگارتون خوش

امروز صبح ساعت ۶ و نیم پاشدم. خیلی دلم میخواست بخوابم ولی نشد . یکساعتی نت گردی کردم. آشپزخونه مرتب کردم. صبحونه خوردم 

یه چهل دقیقه ای مکالمه تلفنی با خواهرم داشتم 

بعدش دوجا کار اداری داشتم تا اومدم دیگه ساعت نزدیک دوازده بود. سر راه سوپری خرید کردم و اومدم

دیشب خرید لوازم ترشی کرده بودم . گل کلم و کرفس رو شسته بودم و پهن کرده بودم. صبح هم قبل رفتن بیرون هویج رو خرد کردم و ریختم رو پارچه

دیگه ظهر تا رسیدم ترشی درست کردم . ناهار خوردم . یه سری ظرف شستم. حبوباتی که دیشب خیسونده بودم رو بار گذاشتم برا آش 

بعدش خواب مرا در ربود البته کمتر از یک ساعت 

بعد خواب حمام کردم . یه کم لباس داشتم که باید دستی میشستم

بعدش یه فایل باید آماده میکردم نیمساعتی ازم زمان برد تا ارسال کردم

چایی دم کردم .

ادامه آش رو پختم

ظرفهای قبلی رو از آبچکون جمع کردم . دوباره ظرف شستم 

اتاق خواب رو مرتب کردم

ادامه به گل ها آب بدم

دیشب بادمجون خریدم اگه امشب سرخ کنم خیلی خوبه چون فردا احیانا خسته تر باشم 

ناهار فردای خودم و همسر آماده کنم 

باز ظرفهای شام بشورن


سلام دخترا❤️ از دو روز گذشته بگم سه تا مریض چالشی دیدم،داستانش مفصله،خیلی عصبیم کردن بقیه کاره یه ...

چه جالب شما کادر درمان هستید کلینیک توانبخشی دارید؟ ماشاالله خیلی از پیام هات انرژی میگیرم خودمم قبلا مثل شما بودم ...

سلام شبتون بخیر

امروز روز پر استرسی بود و همچنان استرسش باقیست،ممنون میشم برام دعا کنین دوستای خوبم.

صبح فایزه اومد پیش مهدی موند، منم رفتم دنبال کارای داریم تا نزدیک ظهر بیرون بودم

برگشتم خونه یکم خیاطی کردم.

لباس دستی شستم دوش گرفتم 

لباسشویی روشن کردم و لباس پهن شد.

یه چایی خوردم

با فایزه و پسرا نهار خوردیم


یه ساعتی خوابیدیم

بیدار شدم بهم ریختگی های خونه رو جم کردم

علی جون بیدار شد کمکش کردم تکالیفش. رو انجام داد

کیفش خیلی بهم ریخته شده بود خالی کردم براش مرتب کردم

پسرا یکم ماکارونی خوردن

اسنپ گرفتیم رفتیم حرم

همسرم پسرا رو نگه داشت من رفتم زیارت، قصدم زیارت ضریح نبود ولی بی اختیار رفتم تو صف زیارت ،تایم نسبتا طولانی تو صف بودم و بالاخره زیارت کردم❤️❤️❤️❤️.

بعدش با همسرم و پسرا رفتیم چایخانه حرم و یه چایی مهمون شدیم


یکی از دوستامون زنگ زد بریم سینما، همسرم خسته بود، قرار شد فردا شب بریم.

برگشتیم خونه، تو مسیر یه سر خرازی رفتم.

رسیدیم خونه ،شام املت درست کردم

صرف شد و جم شد

الانم خاموشی زدیم انشالله بخوابیم‌


ممنون میشم برام یه صلوات بفرستین تا موضوعی که امروز مطرح شد به بهترین شکل پیش بره💝💝💝💝

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز