سلام دوستان.
امروز صبح علی جون مدرسه نداشت ولی بازم صبح زود بیدار شد و اقای مهدی هم بیدار شد و روز شروع شد😁.
علی چون به صورت خودجوش شروع کرد پتوها رو چم کرد گذاشت کمد دیپاری
صبحانه رو اماده کردم و با پسرا خوردیم.
شروع کردم حال رو مرتب کردم و جارو کشیدم، تراس رو تمیز کردم و جاذو کشیدم و میوه و صیفی جاتی که اونجا بود رو سر و سامون دادم(تراسمون تو زمستون نقش انبار سبزیجات رو بازی میکنه،)
پیاز خریده بودیم نم داشت یکم، تو تراس پهن کردم تا خشک بشن.
داخل کمد دیواری یکم بهم ریختگی دلشت مرتبش کردم و جارو کشیدم.
اشپزخونه رو اساسی تمیز گردم تمام بی نظمی های ایجاد شده تو کابینتها رو مرتب کردم. چدنهای گاز رو شستم
کلی خرید دیشب انجام داده بودیم همه ذو شستم و به ترلس منتقل شدن.
ظرفا رو شستم
شلغم بار گذاشتم
چایی دم کردم
اتاق و راهرو رو جارو کشیدم و کلی کار خورد ریز.
بالخره کل خونه مرتب شد
نواحی باقی مانده شامل اتاق خودم، سرویس و حمام شسته بشه. و داخل یخچال و فریزر
در ادامه:
چایی بخورم
نمازمو بخونم
نهار سیب زمینی سرخ کرده با تخم مرغ میخوام اماده کنم.
حمام و سرویس رو بشورم و دوش بگیرم
اتاق خودم رو مرتب کنم
امروز میخوام یکم خیاطی کنم(خورد ریز خیاطی دارم).
و اگه قسمت بشه روبالشتی ها رو بدوزم.
و با علی جون یکم تکالیفشو کار کنم