سلام دوستان.
امیدوارم خوب و خوش باشید، تابستون مدتی اینجا فعال بودم که باید برای یه امتحان مهم آماده میشدم و زمان کمی داشتم و با یه پسر یکساله برام سخت بود. خلاصه همت کردم و ساعت هایی که پسرم خواب بود یعنی صبح ها و شب ها تا دیر وقت بیدار میموندم و خوشبختانه نتیجه ای که میخواستم رو گرفتم، بعدش درگیر کارهای بعد ازمونم بودم و هنوز هم کامل به نتیجه نرسوندم ولی نود درصد انجام شده. دعا کنید کارم خوب پیش بره.
پسرم الان هفده ماهه شده و فوق العاده شلوغ. اصلا به هیچ کاری نمیرسم. این مدت دوباره از خودم ناراضی هستم، صبح ها با پسرم میخوابم و شب باز دیر خوابم میبره و فقط اخبار چک میکنم.
دوباره یاد اینجا افتادم و امیدوارم با دلگرمی حضور شما دوباره بتونم از وقتم درست استفاده کنم.
دوست عزیزی که پسر سه ماهه داری و ارشد میخونی، آفرین خیلی قوی هستی، خدایی من یه امتحان دادم کلی بهم سخت گذشت.
برای شروع میخوام باید یه دفتر برنامه ریزی بردارم و کارهای فردا رو توش یادداشت کنم.