2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043681 بازدید | 88179 پست

سلام وقت همگی شما عزیزان بخیر

من از صبح تا حالا:

صبحانه آماده کردم صرف شد جمع شد ظرفا شسته شد

پسر ۶ساله برادر شوهرم دیشب موند خونه ما ،صبحم اول خواهر شوهر کوچیکم اومد پسرشو گذاشت خودش جایی کار داشت رفت پسرش پیش دبستانیه ولی امروز شهر ما به دلیل آلودگی هوا مدارس تعطیل بود

برا بچه ها پفیلا درست کردم ،نهارم سوپ مرغ و برنج درست کردم به همرا سیب زمینی و کشمش سرخ کرده

چند دور ظرف شستم 

ابچکون خالی کردم

یه قسمت از حیاط خلوت رو جوهر نمک زدم و با فرچه سابیدم ،کابینت زیر سینک حیاط خلوتو مرتب کردم و داخل و بیرونشو دستمال کشیدم،یکم از دیوارشم پاک کردم

خواهر شوهرم اومد ولی میخواست بره بیمارستان دیدن پدر شوهرم که اون یکی خواهر شوهرمم از شهرستان اومد اونم دوتا پسراشو گذاشت پیشم و دوتا خواهرا رفتن و من موندم و چهارتا پسربچه شیطون و یک عدد دختر خودم که باید مراقبشون میبودم و دعواهاشونو مدیریت میکردم😅😅و ریخت وپاشا رو جمع

نمازمو خوندم نهار بچه ها رو دادم 

 بزرگترا اومدن برا اونا هم نهار گذاشتم بعدش چایی خوردن و رفتن همسرم گفت برا کارگرش غذا بفرستم که دادم پسر کوچیکه براش برد

و من باز هم ظرف شستم و شستم و شستم

آشپزخونه و هالو یکم جمع کردم 

سرویس حیاطو شستم

اومدم بشینم اون یکی پسرم تازه از سرکار اومد دیگه برا اونم نهار گذاشتم و بالاخره نشستم😅😅

 و اکنون کمرم به همراه دیسکهایش سمفونیه دردناکی را مینوازند

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام به همه. 


یه نیم ساعته اومدم و دوباره باید برم سراغ کارم... تو این بین:


برای شام سوپ گذاشتم چون دخترم یه کم سرما خورده 

دیروز و امروز نتونسته بره مدرسه و فردا امتحان مهمی هم داره به خاطر همین خیلی نگرانه

امشب باید باهاش یه رفع اشکال داشته باشم تا خیال دخترکم بابت امتحان فرداش راحت بشه. 

یه لیست خرید بفرستم برای همسر

پرتقال آب بگیرم برای دختر

آویشن دم کنم براش

و دیگه تا اومدن همسر و بساط شام، بشینم پای کار و لپ تاپ.

 راستی زنگ خونه تکونی سالانه برای من داره به صدا در میاد:

فقط برای کارهای سنگین مثل پنجره ها و پرده ها کمک می گیرم

ولی بقیه ی کارها رو حتما خودم انجام میدم.

چون تو طول روز و هفته، زمان بسیار کمی رو می تونم بذارم براشون، خیلی طول می کشه تا تموم بشه. برای همین زود شروع می کنم. 

طبق روال، اول میرم سراغ گنجه ی اتاق دخترم

 و اگه خدا بخواد، مثل هرسال از اول دی دست به کار میشم. ☃️🌨️⛄🌨️

سلام به همه.  یه نیم ساعته اومدم و دوباره باید برم سراغ کارم... تو این بین: برای شام سو ...

خدا قوت .

انشاءالله دخترتون زودتر بهبود پیدا کنن .

اگر وقت کردید لابه لای کار ها گزارش خونه تکونیتون هم بدید ما هم یاد بگیریم و انجام بدیم 

هیچ گلی بفکر رقابت با گلهای دیگه نیست فقط شکفته میشه ، در مسیر راه بر دستاوردهای دیگران تمرکز نکنید ، به خود بیندیشید....


گزارش امروز 

هشت و نیم بیدار شدم

نماز اول وقت +ذکر یا جواد الائمه ادرکنی ۱۴ مرتبه‌ بعد از هر نماز ✅️

۱۰۰ صلوات +زیارتنامه شهدا ✅️

برم مدرسه کتاب های دخترم رو تحویل بگیرم ✅️

صبحانه حاضر کنم با بچه ها بخوریم و جمع کنم ✅️

خیاطی ✅️ تکمیل لباس مامان 

تکمیل دفتر شعر دخترم‌✅️

دو تا بالایی کلی ازم وقت گرفت .

مرتب کردن خانه ✅️

ناهار و جمع کردن ✅️

جارو برقی سطحی ✅️

مرتب کردن آشپزخونه +خالی کردن سینک و ابچکون ✅️

میوه و تنقلات ✅️

کیسه کردن ماست ✅️


شبتون به عشق .

خدا قوت . انشاءالله دخترتون زودتر بهبود پیدا کنن . اگر وقت کردید لابه لای کار ها گزارش خونه تکونیت ...

ممنونم زهرا جان ❤️

و اختیار داری عزیزم. ماشالا خودت و بقیه ی دوستان، همه کدبانوهای قابلی هستین. 

خوندن این همه برنامه ی پاکیزه و مرتب از همگی تون، برای من خیلی خوشاینده. 💐

سعی می کنم هر بخشی از کار خونه تکونی که به سرانجامی رسید، درباره اش بگم، ولی بی نهایت خورد خورد انجام میدم کارها رو و طول می کشه. 

مثلا همین گنجه ی اتاق دخترم :

گردگیری

شستن کفپوش طبقات

شستن باکس های قابل شستشو 

مرتب کردن محتویات باکس ها

خارج کردن لباسها و وسایل بلا استفاده از باکس و از منزل 


برای من هر طبقه اش حداقل یکی دو روزی زمان می بره🙄🙄🙄🙄 


و

@الهام1397 ممنونم از محبتتون. 🌹🌹🌹




برنامه ی امروزم 

لباس خشک ها تا زده بشه بره سرجاش ✅

صبحانه و نهار رو با هم بخورم ✅

تخت و اتاقم مرتب بشه ✅

با پسرم درساش کار کنم ✅

نهار درست کنم برا اهل خونه ✅

ظرفای نهار بشورم ✅

نمازام بخونم ✅

داروها خورده شه ✅

بعد از ظهر برم بیرون.  نمی دونم کجا ولی یه جا میرم ✅

شام درست کنم ✅

نهار فردا ی همسرم رو درست کنم❌

ظرفای شام بشورم ❌

جانبی 

مامان سبزی خرید برام بدون اینکه به من بگه دیگه رفتم خونه ی مامان بزرگم سبزی ها رو شستم  ریز کردم با دستگاه  زیاد بودن 

موند اونجا تا فردا بریم بسته بزنیم 

فرتی پختم 

دسر پختم 

رفتم دنبال پسرم ظهر 



من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
ممنونم زهرا جان ❤️ و اختیار داری عزیزم. ماشالا خودت و بقیه ی دوستان، همه کدبانوهای قابلی هستین.&nbs ...

خیلی عالیه همینطوری با ریز جزئیات بگید برامون  ،خیلی کیف داره 😅

کلی انگیزه میگیریم و ما هم شروع میکنیم 🤩

سلام دوستان عزیزم🥰🥰🥰. 


امروز صبح فایزه اومد پیش پسرا موند، منم نشستم پای لپتاپ

تا ساعت ۲ فقط چند بار به مدت کم بلند شدم، یبار رفتم دوش گرفتم که سرحال بشم

یبارم نماز خوندم

یکی دو بارم مختصر به پسرا سر زدم

چون روزه بودم کار زیادی نداشتم که از پای سیستم بلند شم

دوتا مبحث رو تکمیل کردم و یه مبحث رو هم نصفه نگاه کردم

فایزه نهار پسرا رو. داد و مهدی رو. خوابوند و رفت. 

من و علی هم خوابیدیم

نزدیک اذان بلند شدم و افطار خوردم و نماز خوندم، دیدم پسرا خوابن نشستم پای لپتاپ و مبحث سوم رو هم تکمیل کردم. 

برای خودم کافی میکس اماده کردم که پسرا دیگه بیدار شدن،  دیدم دیگه تمرکز ندارم،  یکم استراحت کردم و بعدش رفتم سراغ شومیز قرمز😁. 

الگوی استینش رو کشیدم و برش زدم،  یه مقداری از دوختش رو انجام دادم،  هنوز خیلیش موند،  چون قدم به قدم با اموزش چک میکنم و اموزشم روی لپتاپ هست یکم زمان میبره دوختش. ولی در کل خوب پیش رفت. 

همسرم اومد دیگه همه رو گذاشتم کنار،  شام اماده کردم سفره پهن کردم

شام صرف شد و. جمع شد

بعدش ظرفا رو شستم، خونه رو. مرتب کردیم همگی با هم ولی جارو. نزدم،  باشه فردا. 


تکالیف علی جون که کامل شده بود رو برای مربی ش فرستادم

چند تا اپیزود از اموزش خیاطی دیدم.(۱۴۴ تا اپیزود بود،  ۸٠ تاشو تا حالا دیدم اکثرش رو هم زمانهایی که دیگه خسته بودم،  سرعتم خوب بود😁🥰). 


دیگه رفتم بخوابم


سلام بر همگی

☘️استفاده از یک واژه ی دلگرم کننده در مورد کسی که غمگین است می تواند باعث پیشرفت وی شود و کمک کند که فرد در طول روز سرزنده بماند.


🔹قرآن +ذکر روز یکشنبه(یا ذالجلال والاکرام، موجب فتح ونصرت)

🔹7تا4سرکار+زبان

🔹دمنوش گل محمدی

🔹کمی درس

🔹نماز+نهار +همزمان برنامه انارستان دیدم (در مورد تقویت معده میگفت چند خوردنی را با هم نخورین مثل غذا با سالاد و... چون برای هضم هر نوع ماده غذایی معده باید آنزیم  خاصی ترشح کنه و در هم خوری معده را سرگردان میکنه و باعث سوءهاضمه میشه، چقدر جالب بود یاد امام علی افتادم که چند غذا را باهم نمی‌خورد، قطعا یکی از دلایلش همین بوده، باشد که ما بیشتر فکر کنیم) +استراحت.

🔹رسیدگی‌ به مینا

🔹نهار فردا

🔹نرمش+43تاشنا

🔹آخرای فوتبال را دیدیم هیجان انگیز بود

🔹رسیدگی‌های شخصی

🔹دعای 25صحیفه سجادیه

🔹دستمال خیس و زباله ها رفت حیاط

🔹کارهای قبل از خواب

☘️الهی...!

فرزندان مرا از نیکوکاران ومتقیان عالم،شنوای سخن حق و مطیع فرمان خود قرار ده...(امام سجاد)

                      شاد باشید

        🍀با خودت قهر نکن بانو! 🍀هرروز صبح مقابل آینه به فکر زندگی که باید میداشتی و نداری،کارهایی که باید میکردی و نکردی،و روزهایی که از عمرت گذشت و به سن و سالت افزود نباش🍀یک روز هم برای خودت باش... آزاد و رها...🍀فکر کن قرار نیست هیچ مردی برایت مردی کند🍀خودت مرد خودت باش...🍀 تو هنوز هم در اعماق وجودت،آنجا که پر از دلشوره و تشویش است، آنجا که سرشار از اندوه است،هزاران آغوش پنهان کرده ای که جان می بخشد🍀زندگی از تو جریان خواهد گرفت🍀 نگاهت هنوز هم آرامش را در هر دلی می ریزد🍀هنوز هزار هزار دل،در پیچ موهای مجعدت سرگردانند🍀با خودت قهر نکن بانو!🌸تو هنوز زیباترینی🌸                                                        💞خودت را دوست بدار💞

سلام‌ شب خوش

کاراهای من از بعد از ظهر تا الان

ظهر یکم خوابیدم بیدار شدم بقیه ریخت و پاش خونه رو جمع کردم آشپزخونه رو مرتب کردم آبچکون خالی شد و ظرفای مهمونی برگشت سرجاش دوباره چند تیکه ظرف شستم،آن شرلی دیدم😅

نمازمو خوندم

هال ،پذیرایی ،دوتا اتاقا و آشپزخونه جارو شد 

شام حاضری داشتم

همسرم حالش بدشد و پسرم بردش دکتر گفتن آنفولانزاس براش  اویشن دم کردم آب پرتقال گرفتم و شلغم پختم و به تبع همه اینها باز هم ظرف کثیف شد و شستم

میوه شستم ظرفای شامو شستم در این بین فوتبالم جسته گریخته دیدم و با پسرم کل کل کردم و تیمی که من طرفدارش بودم برد😂

چندتا کار کوچیک دیگه کردم کردم و باز هم ظرف شستم 😑یعنی سرعت تکثیر و تولید مثل ظرف کثیف تو خونه من بی نظیر و مثال زدنیه و باید تو گینس ثبت بشه

لباسشویی خالی شد و لباسا پهن

الانم منتظرم دخترم بخوابه و تمام (البته اگه کار دیگه ایی پیش نیاد)


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز