2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043817 بازدید | 88183 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام روزتون قشنگ

دیشب دوتا قورباغه خوردیم😎😁. 

گاز رو ارسال کردیم،  مبل رو هم تحویل گرفتیم. 

رفتیم اتو بخریم که واقعا گیج شدیم و نتونستم تصمیم بگیرم

هر فروشگاهی که میرفتم فروشنده یچیزی میگفت که کلا اطلاعات ما رو تغییر میداد

باز بعدی کلا یچیز دیگه میگفت. 

و چون کلا یه ساعت وقت داشتیم برای خرید اتو نتونستیم تصمیم بگیریم و دست خالی برگشتیم

باید یکم راجبش سرچ کنم. 

امروز صبح اومدم سرکار، احتمالا اخرین روز کاریم تو این مجموعه باشه🥰. بعدش باید با قدرت کار جدیدم رو پیگیری کنم انشالله. 

فردا شب تولد علی جون هست

امشب باید برم یکم خرید کنم. همسرم دیر میاد و قبلش میره فوتبال. وقتی بیاد خسته هست. احتمالا تنهایی برم وسایل تزیین تولد بخرم.


راستی دیروز استارت خونه تکونی رو زدم، از اتاق بچه ها و کمد پسرا شروع کردم

بخش لباسها کاملا پاکسازی شد و مرتب شد،  دیگه تا عید هیییییچ لباشی براشون نمیخرم، قول میدم، کمدشون داشت میترکید مخصوصا اقای مهدی. باید کم کم لیست لباسهای عید رو هم تکمیل کنم و شروع کنم به خرید. 

فرش حال هم باید شامپو فرش بشه. 

ببینم امشب اگه خسته نباشم لباسهای خودم و همسرم رو هم پاکسازی و مرتب کنم تا لیستم کاملتر بشه.  احتنالا یسری لباسها باید جایگزین بشه یسری هم خروجی باشه. 

البته فعلا بخاطر هزینه های زیاد این ماه،  بحث جایگزینی بمونه واسه ماه اینده😁



نه دخترم شیر خشک میخوره امتحان میکنم  متاسفانه اشتهام خیلی زیاد شده


چندوقت که حواس آدم پرت موضوع دیگه میشه، رژ یم از دستش در میره.

شما هم فکرت مشغول عمل و شرایطت بود،ولی الان میتونی.

لباسی که مدنظرته رو بپوش، بعد تو این دوهفته انرژی بذار و کم بخور یا با چیزهای پرحجم مثل گل کلم،ذرت، بروکلی و لوبیاسبز بخارپز معدتو پرکن.

سوپ بپز اونو بخور بجای پلو و نون و ...

این نیز بگذرد...                                                       
سلام ی شیر دارم  یک روز از تاریخ انقضاء گذشته ولی نه تغییر رنگ داده نه مزه بعد از جوشونده شدن ه ...

استفاده کن .برای منم چندبار پیش اومده

این نیز بگذرد...                                                       

سلام به همه 

من دیروز روز وحشتناکی داشتم سردردم همچنان ادامه داشت همسرمم براش کار پیش اومد دیر تر اومد 

یهو چند نفر از فامیل شوهرم زنگ زدن گه میخوان بیان بچه رو ببینن منم تا اومدم خونه تمیز کنم نشد ناهار بخورم اوناهم نرفتن نشستن 

حلاصه شب جنازه بودم نی نی هم نمیخوابید دیگه مجبکر شدم قرص خوروم  الان بهترم 

از صبح فقط زمانم رو با نی نی بودم و صبحانه خوردم 

کار هایی که باید تا شب بکنم 


۳۰ صفحه درس 

ناهار بزارم 

ظرف ها رو بشورم 

لباس های نی نی که ۳ روزه جنع شده بشورم 

حمام برم 

شام بپزم 

اگه شد پربا درست کنم


سلام عزیزای دل 

امیدوارم خوش باشه دلهاتون عشقا 

من که این ایام مفقود الاثریم  باز دوباره  درگیر مریضی بودم و هم بچها هم خودم داااااغان 🥴


و باز هم همون داستان قبلی و تکراری ِ  کوه لباس و ظرف ، 

هی انجام میدادم با وجود حال دگرگونم اما خب  سرعت تولیدشون از سرعت منِ لاکپشت با یه نی نی چسبون 

 خیییلی بیشتره 🥴


برم ببینم چه میکنم 




" اللهم عجل لولیک الفرج " 
سلام عزیزای دل  امیدوارم خوش باشه دلهاتون عشقا  من که این ایام مفقود الاثریم  باز د ...

سرماخوردی؟

عسل و آبلیمو

شلغم پیاز با نمک و آبلیمو یادت نره.

بچه ها نمیخورن، میکس کن بریز تو سوپ

این نیز بگذرد...                                                       
سلام به همه  من دیروز روز وحشتناکی داشتم سردردم همچنان ادامه داشت همسرمم براش کار پیش اومد دیر ...

اتفاقا دیروز میخواستم بهت بگم،یه قرص بخور.خودتو نجات بده.

واقعا با بچه و دغدغه درس و خانه داری ،،،سردرد خیلی سخته.


این نیز بگذرد...                                                       
سرماخوردی؟ عسل و آبلیمو شلغم پیاز با نمک و آبلیمو یادت نره. بچه ها نمیخورن، میکس کن بریز تو سوپ

چشم عزیزم

عسل آبلیمو یه پارچ جلومه الان 

اما موارد بعدی رو چشم مرسی عزیزم باید برم تو کارش 

" اللهم عجل لولیک الفرج " 

سلام شبتون قشنگ


خب امروز وقتی رسیدم خونه نهار خوردیم، مهدی ازذقبلش خواب بود و همینکه میخواستیم مهیای خواب بشیم ایشون بیدار شد،  علی هم از خدا خواسته پرونده خواب عصر رو بست و بیدار موندن،  ولی من حسابی خسته بودم یه ساعتی خوابیدم

بیدار شدم ککد لیاسهای خودم رو تخلیه کردم،  لباسهای روی رگال رو مرتب کردم

یکم جابجایی داشتم ولی دیگه نشد تمومش کنم، همسرم اومد دنبالمون رفتیم یکم وسایل تزیینی برای تولد علی جون خریدیم،  همسرم رفتن به پدرشون سر بزنن من اومدم خونه و شام درست کردم


فردا صبح فایزه میاد پیش بچه ها،  باید بانک برم.  برای پاسپورتم اقدام کنم،  دفتر ثبت اسناد برم،  اداره بیمه برم و احتمالا برای پیگیری بیمه یه سر هم محل کارم برم. 

عصر کیک تولد علی جون رو اماده کنم و خمیر پیتزا

همون عصر خونه رو هم مرتب کنم برای شب

غروب پیتزاها رو درست کنم

و شب انشالله همسرم علی جون رو ببره بیرون برگشتنی سورپرایز تولدش رو داشته باشیم( چن وقت پیش گفت دلش میخواد تولدش سورپرایز بشه🥰😁). 

امیدوارم فردا انرژی کم نیارم،  به نظر خیلی شلوغ میرسه



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز