2777
2789
عنوان

عزیزم رفتنت هنوز برایم غیر قابل باور است

| مشاهده متن کامل بحث + 12190 بازدید | 83 پست
همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود…همراهتان از سفر ماند سیلی سهمگین باور شاید نه ..سختی راه را مینماید که بایستی تنها رفت صبری باید تا آرامشی زاید

ترک یارتان بر شما تسلیت باد

نازنین عزیز واقعا متاسفم حتی تصور کردنش هم برام سخته( من دیروز با همسرم دعوام شد الان که اومدم اینجا را خوندم یک هو تمام بدنم لرزید اصلا هیچ کس از فرداش حتی از یک دقیقه بعدش خبر نداره) و نمیدونم چی بگم واقعا نمیدونم ان شاء الله خدا بهت یک صبر طولانی بده و توان و قدرتی بده که بتونی دختر نازت را بزرگ کنی
بازم تسلیت میگم ان شاء الله دیگه تو زندگیت غم نبینی
عزیز دل مادر بعد از نه ماه انتظار و سختی الان تو بغلمی
خدا را صد هزار مرتبه شکر
خدا جونم عاشقتم
دوست خوبم از پارسال که تاپیک زدی تا الان همیشه در فکرت هستم .همش با خودم میگم چی می کشی.بازم خدارو شکر که دخترت رو داری.
پسر یکی از دوستان ما پارسال تصادف کرد و بچه اش 2 سالش بود ولی پدر بزرگه اجازه نداد بچه بعداز فوت پدرش بره با مادرش زندگی کنه والان نوه شون نه پدر داره نه مادر. باز هم خوبه که تو دختر عزیزت رو داری.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سوگند جون نمی دونم چه جوری این پدر بزرگ ها دلشون می یاد انقدر بعداز فوت پسرشون بد برخورد می کنن ولی طبق قانون بعد از فوت یکی از والدین حضانت با والدی است که در قید حیات است مگر اینکه آن والد خودش نخواهد فرزند را نگه دارد من این رو گفتم که اگه دسترسی داری به اون خانم بگو شایدم خودش نخواسته که دیگه دنبالش نرفته آخه دیگه همچنین قانونی نیست تو ایران که بعد از فوت پدر بچه رو از مادر بگیرن . خدا از این جور آدما نگذره . اگه این قانون وجود داشت که تا حالا صد بار پدر همسرم اومده بود ستایشو برده بود به خاطر اینکه منو دق بده که خدا رو شکر این چنین قانونی نیست ...
دلم می خواهد با همه واقعیت ها خداحافظی کنم بگویم بروید من با خیالم تنها می مانم...
می دونم که حرف من تو رو آروم نمی کنه...از خدا می خوام که بهت صبر و آرامش بده....خیلی غمگین شدم....اما عزیزم مطمئنم که خدا خیلی مواظبت هست...هر وقت چیزی یا کسی رو از ما می گیره خودش ما رو توی بغلش حفظ می کنه.....مطمئنم که همسرت هم شاهد شماست و براتون آرزو های خیر می کنه.....من در این حالت های دلتنگی فقط به دنیای باقی فکر می کنم و از خدا می خوام که باز هم اونجا با هم باشیم........برای آرامشت دعا می کنم عزیزم....قوی باش
هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند مطمئن باش که این دنیا فانی و گذراست و سختی هاش و غماش هم زود میگذره فقط از خدا میخوام که از این امتحان سر بلند بیرون بیای که این سربلند بیرونن اومدن که باقی و ماندگاره منم مادردم و پارسال از دست دادم و فقط به گذرا بودن دنیا فکر میکنم و که دائمی نیست و همین منو کمی اروم میکنه
نازنین جون به خدا توکل کن.تو تنها نیستی که توی ای شرایط سخت قرار گرفتی.دوست من سال گذشته اسفند ماه ازدواج کرد و شهریور ماه وقتی که 4 ماهه حامله بود همسرش که عاشقانه دوستش داشت توی یه تصادف تنهاش گذاشت و رفت.الان پسرش دنیا اومده ولی نه پدرش اونو دییو نه اون پدرشو.تازه دوست من خیلی مریضه یه دفعه فشارش می افته پایین و غش میکنه حاملگی سختی هم داشت.اینم بگم که دوستم نه پدر داره و نه مادر فقط یه خواهر داره که اونم خودش دو تا بچخ داره و گرفتاره.عزیز دلم خیلی سخته.خدا رو شکر کن که خودت و دختر گلت سالمین.همین که حالت خوب باشه و بتونی با دخترت بازی کنی و سر خودتو دخترتو گرم کنی خیلی بایر شاکر خداوند باشی.ولی دوست من همین کارم نمیتونه بکنه.خدا به همه داغدارها صبر بده.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز