بچه ها یه بحثی با شوهرم شد البته با خنده و شوخی الان همش فکرم مشغول دارم حرص میخورم نمیدونم حق دارم یا حساس شدم بیخودی
داشت میگفت پسرم بزرگتر شه میخواد بفرستتش فوتبال که پول توشه و وضعش خوب بشه منم داشتم حرص میخوردم گفتم من متنفرم از این ورزش بیخودی اینارو جلو بجه نگو هم ورزش سالمی نیست هم قدو از بین میبره هم ما هر دو تحصیلکرده ایم پسرمم باید درس بخونه و پیشرفت کنه مثل پدر و مادرش و در کنارش یه ورزشی مثل والیبال بره خلاصه اونم هی با خنده سوخی رو حرفش پافشاری میکرد پسرم سه سالشه الانم باردارم منم با حرص گفتم اصلا راجع به این بچه من فقط خودمم تصمیم میگیرم هر نقشه ای داری با دومی هر کار خاصی بکن حالا نمیدونم جدی میگفت یا من داشتم حرص میخوردم سر به سرم میذاشت الان اعصابم خورده میترسم بعدا این حرفارو به بچم بگه روش تاثیر بذاره