دو شب پیش میخواستیم بریم خونه خواهر شوهرم منم دو دست لباس شیک برا پسرم با دو دست شورت و رکابی و بهترین جوراب پسرم و کلاهش که کلی هم گرون خریده بودم گذاشتم تو یه پلاستیک که ببرم اونجا . گفتم بچس دیگه یهو دیدی لباس لازم شد . خواستیم سوار شیم گذاشتم تهِ صندوق عقب . یه پلاستیک آشغالم بود که گذاشتم جلو دم دست که شوهرم سر راه بنداره
اوه اوه
ما از این اتفاقا زیاد افتاده برامون
نگو که به جا اشغال پرت دادی
وای
انداختش دور 😭😭😭
خداصبرت بده،دیگه چی میشه گفت
نکنه انداختی لباس بیرون
مثل شوهر گیج من😤
توپلاستیک چرا..صندوق عقب چرا.........
نگو که اشتباه شده پلاستیک ها
حالا امشب یادم اومده بش میگم راسی لباسا امیرعلیو میاوردی . میگه از کجا ؟؟ میگم از صندوق دیگه .. میگه تو صندوق که چیزی نیس . حتما حواست نبوده نیورده بودی .. قسم و آیه که چرا خودم گذاشتمش تو صندوق ...
بعد از یه رب بحث و جدل آخر سر کاشف به عمل اومد که آقا دو پلاستیک زباله انداخته بیرون .. یعنی لباسایه بچمم ... 😭😭
انداختی بیرون
اسی حیف این همه خرید لاکچری و گرون گذاشتی تو پلاستیک😂😂😂😂😂
حیف بشه تو این گرونی.....
یه بار دوستم میخواستن برن عروسی شهرستان
تو یه پلاستیک بزرگ یه عالمه کفش مجلسی گذاشته بودن آخه سه تا خواهر بودن هر کدوم حداقل دو حفت کفش
باباشون استباهی گذاشته بود دم در به عنوان آشغال!!
بااجازه استارتریه مورددرگیرم کرده امشب....اگه تویه موردبه شوهرتون شک کنید...اونم دست روقرآن بذاره وحرف بزنه...حرفشوصددرصدقبول میکنید؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز