دوست دارم یلدا خونه ی پدرم باشم.پدرم مریضه. صبح هنوز از خواب بیدار نشده بودیم مادر شوهر زنگ زد به شوهرم که یلدا بیاید اینجا. اونم گفت باشه. بعدش به من گفت منم گفتم بابام مریضه دوست دارم دورش جمع شیم.گفت خودت میدونی من میرم خونه ی بابام تو هم برو خونه ی بابات. تازه مادر شوهرم شش ساله به ما نگفته که یلدا بیاید اینجا. چون با دختراش قهر بودیم. ولی امسال چون آشتی کردیم ما رو هم دعوت کرد
از صبح تا شب برو خونه بابات شب برو خونه پدرشوهرت
به جهنم برو پیش بابات خوش بگذرون مطمئن باش به شوهرت بدون تو هم خوش نمیگذره
برو خونه بابات
مادرشوهرم مارو دعوت کرد با مامانم اینا
ولی اگه شوهرت اینجوری گفته بگو باشه 6 ساله نمیشناسنت حالا امسال که عزیز شدن برو اونجا من میرم خونه بابام
خب هردوجا رو برو من که خانواده شوهرم دورن ولی اگه بودن دوساعت میرفتم اونجا دوساعتم خونه مامانم
منو خواهرم میریم خونه بابام..شوهرا میرن خونه ی بابای خودشون.....امسال فقط اینطوریه.گفتیم سخت نگیریم.همش خونه بابام اینان یه بارم برن پیش ننه شون
پنج شنبه شب رو برید خونه بابات جمعه خونه پدرشوهر
برو خونه بابات
یه تایمی این ور باشید یه تایمی خونه مادرشوهرتون جدا جدا رفتن به نظرم قشنگ نیست
منم مامانم تنهاست ولی میرم خونه مادرشوهرم چون اون اول گفت
خیلی بده هرکدوم برید یجا... یعنی زنوشوهر باهم اتحاد ندارن...
حتی دوست نداری باید باشوهرت بری...
فردا میگن زنش نیامد ولی پسرمون نرفت باهاش آمد خونه ما...
هیچ کدوم.
مریضیم تو خونه استراحت میکنیم
خونه خواهرم😍😍
منو خواهرم تو یه شهریم خانواده خودم و همسرم یه شهر دیگه هستن
سخت نگیر هرجا ک دلت خوشه برو اونجا ولی ب نظرم صب تا شب خونه پدرت آخرشبم خونه مادرشوهر
ما میریم خونه مادر شوهرم چون هیچ کس پیششون نمیاد و دختراش میرن خونه پدر شوهر.. مامانم اینا هر سال میرن خونه مادربزرگم خونه نیستن.. آخر شب اگر بتونیم یه سر میریم ۴تا تخمه هم با اونا میخوریم..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز