2777
2789
عنوان

خسته شدم چکار کنم

1646 بازدید | 14 پست
شوهرم وقتی میاد خونه همه اش با کامپیوتر بازی میکنه هر کاری که فکر کنین کردم آرایش زیاد میکنم . حرف میزنم .خونه رو تمیز میکنم . کثیف میکنم . غذای خوش مزه درست مینکم. دعوا میکنم .آروم حرف میزنم . خیلی قربون صدقه اش میرم بازم سرش توی کامپیوتر و بازی میکنه منم الان 54 روزه که دخترم بدنیا اومده و خیلی دست تنهام به نظر شما چش شده؟ آخه قبلا خیلی با من صحبت میکرد نسبت به من خیلی گرم بود ولی میتونم بگم توی 4 ماهه گذشته 1 بار به من نزدیک شده حتی مثل قبل حوصله حرف زدن هم نداره و یه کارهای عجیب با بچه میکنه که من خیلی ناراحت میشم مثلا وقتی میخواد بخوابونش با صدای بلند شعر میخونه و همه اش اونو محکم بالا و پایین میندازه چکار کنم؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ببخشید اینو میگم ولی بعضی آقایون با اینکه ممکنه کم سن و سال هم نباشن ولی بعضی کاراشون مثل بچه ها هست من فکر میکنم شوهرت میخواد جلب توجه کنه چون بعد از آمدن بچه احساس میکنه تو عوض شدی همونطور که بهت هم گفته واحساس میکنه رقیب پیدا کرده
هر مردی یه قلقی داره که تو باید اونو بلد باشی مثلا در مورد شوهر من بی محلی جواب نمیده چون اعصابش از این لحاظا مثل فولاده و من کم میارم و اعصابم خورد میشه همونطور که چند وقت پیش اینطوری شد و من بی محلی کردم و خودم داغون شدم
شاید داره با اینکاراش جلب توجه میکنه.............

از لحاظ روحی بهش برس ...........بهش ثابت کن که اومدن بچه نباید بین شما فاصله بندازه.
Lilypie First Birthday tickers

روی هر پله ای که باشی خدا یک پله بالا ترست نه به خاطر این که خداست به خاطر این که دست تو را بگیرد.


سلام
به نظر من مامی سارا راست میگه کیانا جون
منم مشکل تو رو داشتم . الان پسرم سه ماه و نیمشه. ببین مردا ناخوداگاه حس میکنن رقیب جدید پیدا کردن و میخوان توی میدون رقابت کم نیارن . البته ناخوداگاهه ها . شوهر من شده بود عین یه پسر دبیرستانی. هر وقت میومد خونه میرفت روی تخت میخوابید و کامپیوترو جلوش باز می کرد. به ندرت به بچه دست میزد . منم دست تنها بودم با یک بچه بهانه گیر. دوبار دعوای ناجور کردیم تا حدی که احساس کرم اگه نجنبم زندگیم از دست میره.اخرش نشستم همه این حرفا رو وقتی که با هم خوب بودیم و دعوا نداشتیم بهش زدم . غرورمو گذاشتم کنار و ازش کمک خواستم . سعی کردم کمتر غر بزنم ( البته اینکه من غر میزنم نظر اونه نه نظر خودم !! ) و کمی بهش توجه کنم . خداروشکر الان خیلی بهتر شده . ایشالا زندگی تو هم درست میشه
البنه در اینکه باید مردا رو مدتی به حال خودشون گذاشت شکی نیست ولی نباید زیاد طول بکشه چون اون به این قضیه عادت میکنه و خدای نکرده ممکنه عواقب خوبی نداشته باشه.به هر حال ما خانمها دریای محبت و گذشت هستیم و اکثر مواقع ما هستیم که باید برای آرامش زندگیمون بجنگیم پس کیانا جون صبر و حوصله داشته باش همه این دورانو گذروندن .من که این موضوع رو قبول کردم که همه کارا با منه اگر هم همسرم منتی بزاره و کمکی هم بکنه لطف فرموده
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز