2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981083 بازدید | 11748 پست
سلام دوستان منم درمورد دخترم مشکوکم دیروز پیش دکتر خوشابی بردیمش ولی به نظرم اصلا وقت نذاشت گفت به نظرم بیش فعال نیست ولی فعلا شبی یک چهارم ریسپریدون بخوره تا شهریورم مهد بره بعد بیارش ببینیم چی شده سه سال و سه ماهشم هست کسی پیش خوشابی میره؟ دکتر نسرین امیری چی؟بیشتر وقت نمیذاره؟
منم 2تیربهم نوبت داده دکتر خوشابی بنظرتون چیکارکنم چون من از کاشان میام شوهرمم سختشه خیلی تازه ازالان کفته من به ماملنم میگم اگه دک خوشابیم بخوعد سرسری باشه چه فایده

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ببخشید چون من اکثرا اخرشب میام خستم نمیبینم چی نوشتم نانی جون ازپسرت بیشتربگو منم دارم پسرمو ازجیش میگیرم ولی اونم نمیفهمه جیش چیه خیلیدناراحتم میبینم پسرم حرف نمیزنه 2روز میبرمش تست ای بی ار برا شنواییش باید خواب باشه ولی فوری بیدارشده امروز بردمش یجا دیگه تست بگیرن تاحدودی خوب بود ولی بخاطر عدم توجهش نتونست تااخربگیره بنظرم شنواییش خوبه ولی دکتربراش نو شته وقتی بقیه بچه هارو میبینم خیلی غصه میخورم میبینم پسرمن نمیتونه درست بااونا ارتباط بگیره وصحبت کنه عصبی میشه بدترازاون بعضی مواقع وقتی ینفرغریبه رو میبینه میخوادبهش بزنه خدایا کمکم کن پسرمنم بتونه مثل بقیه بچه ها بشه ..ایگل جون من خیلی ناراحت شدم نوشته هاتو خوندم پیش خودم گفتم یعنی پسر منم دراینده مشکلات تورو خواهد داشت چقدرسخت میفهمم کاربد میکته میخواد بهش محبتم بکنی تنبیه مبکنم لجوج ترمیشه واقعا موندم
من امروز پسرمو بردم یک مهمونی اولین دفعه بود که خودم تنهو میبردمش اولش خوب بود ولی بعدش پدرمو دراورد گریه کنون زدم بیرون به همه بچه ها مبزد به کوچیک و بزرگ هرکی میومد جلو ش بهش میزد هل میداد تازه چون صاحبخونه بچه کوچیک داست تمام چیاشو جمع کرده بود ولب یک تلفن بود گوشه خونش به تون گیرداده بود فقط پیش خودم گفتم انی مع العسریسری امیدوارم اینده بچم خوب باشه چدن خیلی اذیت شدم بابت کتک زدنش نمیدونم واقعا چکنم
مامانی عزیز با توجه به حرفای شما چند نکته خیلی مهم میگم اول اینکه پسر من ۲ ساله هست 'چند کلمه بیشتر حرف نمیزنه و از در و دیوار به معنای واقعی بالا میره' ولی کسی بگه این بچه بیش فعاله 'فقط میخندم چون خودم ا تمام وجودم حسش کردم و میدونم اسم این فقط شیطنت و شلوغی و لجبازیه واقعا توصیه میکنم به راحتی دارو به خورد بچه های کوچیک که هنوز مغزشون در حال رشده ندید و روشهای آرامش بخشی دیگه رو هم امتحان کنید و نکته مهم اینکه بچه های بیش فعال معمولا هوش بالایی دارن و با کمک شما آینده درخشانی در انتظارشونه خیلی از نوابغ رو زندگیشون رو بخونید' میبینید مشکل یادگیری و عدم تمرکز داشتند خیلی مهمه به بچه چه جوری نگاه کنید مثلا من در دیکته نمره کمی میگرفتم و فقط بخاطر اینکه کلمات یا صداها رو جا می انداختم و علتش هم این بود احساس میکردم چقدر مدرسه خسته کننده است توی رویاهای خودم غرق میشدم به حدی که صدای معلم رو نمیشنیدم ببینید ! تنها راهش اینکه به بچه فرصت رویاپردازی بدید و بگذارید دیکته ۱۰ دقیق ۳۰ دقیق طول بکشه و دایم نگید حواست کجاست و بگید به چی فکر میکنی توی دبستان از ما تست هوش گرفتن و به من گفته شد باید برم تیزهوشان ولی چون نمرهام کم بود برگه ام رو امضا نکردن اگه من الان به جای خاصی نرسیدم 'علت مهمش خانواده ام بود ' مادر پدرم فقط میگفتن برو درس بخون و کسی با من کار نمیکرد 'در حالی که تصاویر و شماره صفحات یادم میموند 'ولی با نوشته ها بخوبی ارتباط برقرار نمیکردم وقتی معادله های ریاضی و فیزیک رو دیدم 'درکش برام خیلی راحت بود چون شکلی بودند نه کلمه ولی همیشه احتیاج داشتم کسی درس و بهم توضیح بده و خوندنش برام خیلی سخت بود به تفاوت بچه ها احترام بگذارید محیط رو براشون شاد و راحت کنید قوانین درست نکنید' مغز این بچه ها درگیر قانون نیست من جشن تولد ۲ سالگیم رو با خیلی از جزییات یادمه حتی خاطراتی از قبل اون هم دارم ' خاطرات و با جزیییات زیاد با بوها و صداها ها یادمه 'ولی بهم بگو اسم فلانی چی بود? تا چند سال پیش هرچقدر درس میخوندم یادم نمیموند تا اینکه خودم تحقیق کردم و با روش تندخوانی آشنا شدم' و دیدم که با عملکرد مغز من هماهنگه یعنی میگه فلانی اسمش مریمه و ۴۵ سالشه '' حالا برای یادگیری با خودم میگفتم اون خانمه چمشش شبیه گل مریمه و توی خونشون ۴۵ تا گل مریم داره و روی دیوارش هم نوشته ۴۵ میدونم روش عجیبیه ولی باور کنید' تصویر سازی جواب میده و فکر نکنید همیشه باید این روش وقتگیر رو انجام بدید' کافیه موتور رو روشن کنید و بعد یه مدت مغز این روش و میپذیره و خودش با سرعت میره جلو اونهایی هم مشکل توالت بچه دارن هم' به نظرم باید با تصویر و صدا کار کنند و مثلا عروسک جیش کن بخرن یا عروسک بچه رو هی جیش بگیرن و یواشکی کنارش آب بریزن و با صدای بلند و مسخره بگن جیش ببخشید زیاد درد و دل کردم ولی خودم خیلی عذاب کشیدم ' خدایی حقم تو زندگی خیلی بیشتر اینا بود ولی خوب چی بگم مادرم با تمام محبتش همیشه به من میگفت تو با این وضع درس خوندنت سعی کن یه دیپلم بگیری که یه شوهر گیرت بیاد' والا یادم نمیاد توی درسا حتی یه کمک کوچیک کرده باشه دایما در حال ایراد گرفتن و غر زدن بود 'بیشتر خاطراتی که از مادرم دارم در حا دعوا کردنه خدایی شما اینجوری نباشید راستی تمرینات آرامش بخشی همراه با رویاپردازی خیلی خیلی کمک میکنه''منظورم ریکسشن هست''
سلام دوستان شهره جان پسر شما کلامش در چه حده؟ دختر منم دیر بحرف اومد..البته پسرفت در گفتار داشت..کارتهای دیدآموز و سومیسو جون بهم معرفی کرد ک خیلیی به دخترم کمک کرد. و همینطور نقاشی کشیدن زیاد... حتی استارت جمله گفتنش هم با نوشتن اون جمله بود... شما خودتون هم با پسرتون کار می کنید؟
پیج هنری من در اینستاگرام narvanceram
سلام من پسرم دو ماه هست واسه حرف زدنش میبرم گفتار درمانی گروهی خوب بوده موثر بوده ولی چیزی که نگرانم خوده گفتار درمانه گفت که پرخاشگری داره نمیدونم چه کار کنم توی خونه لج میکنه ولی پرخاشگری زیاد نه.خیلی توی فکرشم نمیدونم چه کار کنم که بیرون از خونه این رفتارش کنترل بشه.
پسر من اصلا حاضر نیست بشینه تا من نشونش بدم باهرترفندی میرم جلو خودش کارت رو برمیداره قایم میکنه ولی دیروز رفته بود خودش با لگو ها واسباب بازیاش ورمیرفت.صحبت کردنشم بیشتر نامفهوم حرف میزنه ولی شده که بهش بگم اینو بگو تایک حدی بگه مثلا به سفید بگه دفید به شیر مبگه تیر ولی حس میکنم بعضی از حروف رو مثل ب اصلا نمیتونه دربیاره صداشو .دکتر زراش نوار ای بی ار نوشت ولی بردمش 2بار بیدارشد شماها هم داشتید این نوار را
دوستان به کمک و همفکری شما نیاز دارم دوست من یک دختر هفت ساله بیش فعال دارد ، این دختر بانمک هوش شنیداری بالایی دارد ، هر چیزی را که میشنود به خوبی به یاد دارد و اگر بعد از یکسال یکی تلفن بزند صداش را می شناسد و قدرت بیان خوبی دارد حرفهاش خیلی بزرگتر از سنش هست ، جزئیات آنچه را که قبلا دیده خوب به خاطر می آورد ، ولی به هیچ وجه حاضر نیست سرکلاس بنشیند و تکالیف نوشتنیش را انجام نمیدهد دیکته را نمینویسد ، سر کلاس راه می رود ، معلم مشغول درس دادن است یکدفعه می پرسد خانم رنگ موهاتون را عوض کردید ؟ با بچه ها گاهی دعوا میکند ودستوری حرف میزند و گاهی ازشون حمایتهای عجیب میکند، در حالزحاضر قادر به نوشتن نیست و خلاصه دوست من طفلک بسیار عذاب میکشد ، الان مشکل این است که این دختر را باید کجا بفرستد در حال حاضر مدرسه غیرانتفاعی میرود ، آیا مدارس مخصوصی برای این بچه ها هست یا اینکه مدارس دولتی بهتر هستند ؟ به قول خودش چندین مشاور بردش که فایده ندارد هر کدوم فقط درسهایی را که خواندن بازگو میکنند ،معلم هم که خودش نمیداند چه باید بکند فقط تحملش میکند ولی چاره ای براش ندارد ، خواهش میکنم اگر پیشنهاد و راه حلی دارید کمک کنید ، در ضمن کرج زندگی میکند .
زندگی خالی نیست ، مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست ، آری تا شقایق هست ،زندگی باید کرد...🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
راشین جون این حرفا رو زدی یاد خودم افتادم .منم سر کلاس همش راه میرفتم چون واقعا برام خسته کننده بود . من خوندن رو 5 سالگی یادگرفته بودم ولی نوشتن رو تا سوم دبستان کامل بلد نبودم علتش هم این بود که خوندن رو از یکی از بچه های فامیل که اول دبستان میرفت یادگرفتم و همش هم در حین بازی بود ولی روش مدرسه و بزرگتر این بود که میگفتن بیا اینجا بشین که درس بخونیم و همین یکجا نشستن بزرگترین مشکل من بود سوم دبستان هم بجای خوندن کتاب و حفظ کردن کلمات با کمک دوستی یادگرفتم که کلمات رو در ذهنم نقاشی کنم و تصاویر رنگی و صفحات رنگی تصور میکردم با این روش توی چند روز نوشتن رو هم یادگرفتم هنوز هم برای آموختن از این روشا استفاده میکنم و حفظ کردن برام واقعا سخته یا برای حفظ شعر ، آهنگ کلمات رو بخاطر میسپارم و معنی اش رو . و درگیر خود کلمات نمیشم در خارجه تا جایی که شنیدم ، مدارس به سمتی میره که بچه راحت باشن و دورتا دور کلاس بشینن و باهم حرف بزنن و دیگه معلم فقط جلوی تخته یکسره حرف نزنه راستی اینو بگم که همیشه رنگهای تند خیلی من رو آشفته میکرده و قتی طولانی مدت جایی باشم که همش رنگ زرد و قرمز باشه احساس خفگی میکنم مامان من رنگ قرمز رو دوست داره و همیشه خونم پر از رنگهای گرم بود و ببینید که چی میکشیدم ولی الان خونه خودم همش رنگ آبی و سبز روشنه و واقعا آرامش بخشه وقتی لباسای سبز و آبی هم میپوشم آرامش بیشتری پیدا میکنم و اینکه چون من همیشه مملو از انرژی بودم ، همیشه باید بالا پایین میپریدم که انرژیم کم بشه که آروم بشم و برای همین پیشنهاد میکنم که بچه ها رو کلاس ورزش بگذرید و توی خونه هم روزی چند ساعت آهنگ شاد بگذارید که بچه برقصه و شیطونی کنه که آروم بشه که تازه بعدش بتونه ذهنش رو متمرکز آموختن کنه بیش فعالی فقط در دوران کودکی احتیاج به کمک داره وگرنه من از دبیرستان که خودم رو پذیرفتم همش در مسابقات ورزشی و هنری مقام میاوردم من الان هم برای یادگیری زبان انگلیسی : توی دفتر های رنگی مینوسم و البته با خودکارهای رنگی و تمام کتابها رو هم با ماژیک شب رنگ خط میکشم من اینم خیلی هم خوشحالم چون برعکس هم سن و سالهای دیگم الان هم سرشار از انرژی هستم و تمام کارهام رو به تنهایی انجام میدم و بیشتر از پسر 2 سالم خودم بالا پایین میپرم وای خیلی نوشتم
ایگل جون مرسی ، این هم خیلی باهوشه و هم خیلی بازیگوش و خرابکار ، مسئله این هست که در محیط اجتماعی ما چنین بچه هایی پذیرفته نمی شوند و برخوردها بعضی وقتها آزاردهنده است ، خیلی دختر مهربون و بامزه ای است البته خرابکاری هم میکند و از در ودیوار بالا می رود و کنجکاوی می کند، اگر یک شعر یا دستور غذایی را از تلویزیون بشنود بطور کامل و دقیق آن را بازگو میکند ولی دریغ از یک خط مشق نوشتن ، خلاصه خیلی سخت هست .
زندگی خالی نیست ، مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست ، آری تا شقایق هست ،زندگی باید کرد...🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
ایگل جون حرفاتو خوندم و خیلی امیدوار شدم.امیدوار به اینکه پسر من و همه بچه هایی که مشکل رفتاری دارند بالاخره یه روزی مشکلاتشون تموم میشه.پسرمنم یه زمانی بود که کاراش قابل تحمل نبود.ولی حالا خدارو هزار مرتبه شکر خیلی خوب شده.جز بچه های خیلی خوب کلاسشون هست. دوستانی که فرزندانتون مشکل گفتاری دارند.نگران نباشید.گفتار درمانی و در کنارش کلاسهای آموزش ذهنی خیلی براشون خوبه.خودتون هم باید پابه پای مربیش باهاش کار کنید.من وقتی پسرم رو میبردم گفتار و آموزش ذهنی خیلی براش وقت گذاشتم.زیاد میبردمش بیرون.باهم زیاد حرف میزدیم.ازش میخواستم برام قصه بگه.تا جایی که میتونستم ذهنش رو درگیر میکردم.بیشتر با بازی باهاش کار میکردم.شما هم مطمئن باشید با تلاش و ار همه مهم تر کمک خداوند شرایط خیلی خوب میشه.فقط باید امیدوار بود و صبر داشت...
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز