2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981112 بازدید | 11748 پست
فرناز جانم
گرسنگی خستگی بی خوابی مصرف بیش از حد انرژی هیجان مهمونی هر چند غریبه نباشن
بخدا اینا برای یه ادم بزرگ هم سخته تحملش چه رسد به بچه
کاش قبل از مهمونی میبردیش حمام
اب ارومش میکرد حتی ممکن بود کمی چرت بزنه
ببین
ما که میدونیم فسقلیامون چقدر نسبت به محرکهای محیطی حساسن باید خیلی مواظب باشیم
الان هم گریه نکن دوست عزیزم
اتفاقه و افتاده و گذشته هرچند که وحشتناک گذشته میدونم:(
دفعه دیگه یادت باشه
نزار روزی که شبش مهمون هستی خیلی خسته بشه یا بی غذا و گشنه بمونه
حمام و آب کلا موثره در آرامش
ضمنا میتونی یکمی عرقیات گیاهی قبل مهمونی به دخمل بدی
یه نصفه استکان بهار نارنج یا بیدمشک یا گلاب هر 3 باهم هم خوبه
امیدوارم بیای . از یه مهمونی که فوق العده بهت خوش گذشته برامون تعریف کنی
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

نازی جانم
ماشالا حافظه تو که خیلی خوبه
من کمی باید فکر کنم تا پسر و دختر بودن ها یادم بیاد://
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
سومیسو جون خوشابی بم گفت چهار روز اول یک چهارم بده بعد نصفشو بده ولی اشرفی گفت یک چهارم بده حالا من میخوام همون یک چهارمو بدم
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
برای آذر باید پسرمو صالح پور دوباره ببرم .حتما دوباره از خوشابی وقت میگیرم به خاطر دوز داروهاش
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
برای آذر باید پسرمو صالح پور دوباره ببرم .حتما دوباره از خوشابی وقت میگیرم به خاطر دوز داروهاش
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
بهاره جون

خواهرم کلا پنهانکاره نمیدونم دارو میخوره یا نه ولی از دو سال پیش خیلی پیش مشاور میبرتش

سومیسو جان پسرم تازگیها دوباره توی جمع اذیت میکنه به یه چیز گیر میده و ول کن معامله نیست ...درسها رو به زور و گریه میشینه تا مرور کنه به فکرم رسید بعداز ظهرها اون نصف قرصی رو که دکتر میگفت بهش بدم ...متاسفانه بازیهای کامپیوتری مربوط به 18 ساله ها رو دوست داره اینقدر حرفه ای شده که بازیهای مختص سن خودش یا چند سال بیشتر راضیش نمیکنه

خلاصه اینکه خدا به خیر کنه از اول مهر
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
پروین جدیدا نبردم دکتر این سریم که تهران بردم خوشابی ایران نبود.اینجام روانپزشک خوب سراغ ندارم .به نظرت اگه طبق تجویز دوسال پیش که خوشابی بردم بش دارو یدم کارم درسته؟
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
وای...بچه ها...من قبلا از عوارض ریتالین برای همسرم گفتم..امروز تا اسمشو آوردم که دارم بهش فکر میکنم گفت که اصلا اجازه نمیده که ریتالین بدم..
ولی شاید ریسپریدو ن رو شبها استفاده کنم که بموقع بخوابه و باعث بشه یه غذای حسابی هم بخوره..شایدم اگه بعدازطهر استراحت نکنه سرشب بتونم خودم بخوابونمش..نمیدونم..فکر کنم باید بذارم مدارس باز بشه..هیچی هم نمیخوام بگم..توکل بخدا..
یه دوستی دارم که بچش بیشفعاله و تو شهرستان هست..میگه پسرش فوقالعاده تو مدرسه ازش راضی هستن و هیچ مشکلی نداره ولی تو خونه اذیت میکنه..یعنی ممکنه بچه منم اینجوری بشه..
شماها از روز اول ریتالین رو دادین؟حتی روز شکوفه ها؟شده بود گاهی یادتون بره...بعد اونروز اتفاق خاصی میفتاد؟
ما شاید فردا بریم سفر..شمال...وای که چقدر طاها دریا رو دوست داره..خودم فقط دوست دارم لب ساحل بشینم ولی برای اون خوشحالم..
میخوام نذر کنم که بدون قرص و دارو مدرسه رو بره بیاد...خدایا...
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
نازی جون شما که به بچت ریتالین ندادی..درسش هیچی...من خودم میرسم بهش...ولی با مشکلات رفتاریش تو مدرسه چیکار کردی؟کم صبری..کمالگرایی..و گاهی آزار دیگران..قاطی کردن و داد و بیداد.. .اینا چیزایی هست که من ازشون میترسم...پسرت از این مشکلات نداشت تومدرسه؟
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
سلام به همه دوستان شما از بچه های بیش فعالی گفتید که به علت نخوردن دارو در بچگی الان در سن نو جوانی و جوانی دچار مشکل شدند ما یکی از فامیل های دورمون یه دختری داشت که فوق العاده شیطون بود ما زیاد نمیدیدیمش ولی کاراش رو زیاد میشنیدیم در جریان بودم که از همون بچگی مامانش پیش روانپزشک مبردش وبهش دارو میدادند باور میکنید چند تا سالهای ابتداییش رو به صورت جهشی خوند و همیشه ما از موفقیت های درسی اون میشنیدیم وتو کنکور هم رتبه دو رقمی اورد
من خودم وقتی از 5 سالگی مجبور شدم به پسرم ریتالین بدم چند ماه اول خیلی سر در گم بودم و همش به خودم میگفتم بدم ندم ولی این تصمیم رو گرفتم که تا وقتی دکترش بگه میدم من حتی تو تابستون هم موقع هایی رو که نیاز بببینم میدم مخصوصا مهمونی هادوست ندارم وقتی یه مهمونی میرم همه چشمشون به پسر من باشه به قول دوستان با چشماشون بهش فحش بدن فقط میخواستم بگم منم از اینکه دارو میدم خیلی خوشحالم مخصوصا وقتی از زبونشون هم میشنوم که میگن ماشالله پسرت خیلی اقا شده حالا نمیدونند اگه دارو نخوره چه زلزله ای راه میوفته
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792