2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981262 بازدید | 11748 پست
یه تاپیک مشاوره در این باره زدم اگر خواستی بیا رشته خودم اوتیسم شناسی و اختلال رفتاری و بیش فعالی بوده
خدایا کمکم کن یه بار دیگه خانوادمو ببینم !!! (اینجا قبلا مال ندا بوده - حالا درگیر بچه شده)
نی نی جون پسرم از وقتی رفت پیش دبستانی به حرفم گوش داد.قبلش بیرون میرفتم همش باید مواظبش بودم تا توی خیابون نره.در مورد دارویی هم که گفتید پسرم استفاده نکرده.داروی پسرم رو به دستور پزشکش توی تابستان قطع کردم.تا ببینم با شروع مدارس چطور پیش میره.پسرم دیر شروع به حرف زدن کرد و الان هم مثل هم سناش خیلی خوب حرف نمیزنه.ولی خدارو شکر خیلی بهتر شده.الان که دارو رو قطع کردم فرقی با زمانی که دارو رو مصرف میکرد نداره.هر روز هم دارم باهاش درسهای سال گذشتش رو کار میکنم و خدارو شکر مشکلی نداشته.
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بهاره جون خدارو شکر که تونستی تفریح خوبی رو با دختر گلت داشته باشی.پسرم از همون اول که پارک میبردمش کاری به کسی نداشت و خودش بازی میکنه.البته الان دیگه خودش دوست داره با کسی توی پارک دوست بشه و بیشتر هم تمایل داره با دخترها بازی کنه!!!!!
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سومیسو جون
من تواین 3 سال که ووروجکم خودش راه میره تا حالا تو پارک نتنسته بودم سر یه جا وایستم چه رسد به نشستن!!
پسرت آینده نگره ها:))



مرجان جون
سر میزنم اغلب روزا ولیسعی میکنم روزی که خوبیم پست بزارم!
اینطوری کمتر غر میزنم:))
منم که میدونی غر غرووووووووو

شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
آره بهاره جون.سری قبل که بردمش با یه دختره حسابی دوست شده بود!!!!کلا با دخترها راحتتره!!!فکر میکنم چون بیشتر با دخترم همبازیه،با دخترها راحت ارتباط برقرار میکنه یا شایدم به قول شما آینده نگره
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سلام
شعله جون انشااله عمل پسرت به سلامتی انجام میشه نگران نباش عمل لوزه خیلی راحته
سومیسو جون پسرمنم یه روزایی حرف گوش کن میشه یه روزاییم نه واقعا رفتا متغیر ه
منم از فروردین ریسپریدونش و قطع کردم تاقبل از ماه خوب بود ولی الان یه هفته اس واقعا شلوغ شده و شدیدا لجباز وخرابکار همه ماشیناشو جمع میکنه بعد یه دفعه همو رو میکوبونه به درو دیوار میگه تصادف میکنن
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
بهاره جان منم هر سری پسرمو میبرم باغ کلی با خاک بازی میکنه شاید 2ساعت ولی کلا خودشو خاکی میکنه حتی صورت و مو هاشو
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
ولی برای کارای فکری و آموزشی هنوز تمرکز کلفی رو پیدا نکرده فقط با بازیهای موبایل سرگرم میشه شاید 1ساعت یه جا بشینه با موبایل بازی کنه
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار
سلام به همگی
سومیسو چقدر عکس کاربریت قشنگه
بعد از مدتها فراغت حاصل شد سر فرصت بیام و پست ها رو بخونم
درگیر اسباب کشی بودم و ....
دوست دارم وقتی می یام این تاپیک یک فرصت درست و حسابی داشته باشم
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........


آیلار جان در صفحات قبل راجع به تست وکسلر نوشته بودی
می خواستم بدونم آخرش چی شد؟
من از دکتر امیری در مورد تست ها که سئوال کردم ایشون گفتند چون انواع هوش ها بررسی میشه بیشتر از اعداد اون نمودار برای ما مهم هستش یعنی انواع هوش ها در سطح نرمال یا بالاتر از نرمال باشند و وقتی که مثلا هوش عاطفی یا هیجانی پایین تر از سطوح دیگه هستش یعنی یک مشکل بزرگ.
اگه اطلاعات بیشتری داری لطفا برامون بذار

آْیلار اگر بچه های به نقاشی علاقمند نباشه دلیل بر عدم تمرکز نیست فقط علاقمند نیستش

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

خانم آبرنگ
پسرتان واقعا شخصیت جالبی داره
تا توصیفات دقیقی که کردید به نظر من شما فقط نگران و مضطرب هستید و گرنه من که فکر نمی کنم اشکال خاصی در رفتار پسر شما باشه . فقط کمی لجبازه که اون هم شاید بخاطر نوع برخورد شما و پدرش هست و قسمتی هم بخاطر اقتضای سنش هست
و نوع رفتارش با دیگران به نظرم فقط در جهت جلب توجه هستش
بعضی از بچه ها نسبت به بعضی مسائل هیجان بالاتری نشون می دهند و این هیجان بیشتر دلیل بر بیش فعالی نیست.
نوع برخوردش با دیگران می تونه هم در جهت جلب توجه باشه و هم کنجکاوی.
اینکه برای بچه ها احترام بیشتری قائله هم می تونه به جهت نوع تربیتش باشه و یا به جهت رقت قلب.
خیلی آروم و غیر مستقیم مخصوصا با خواندن کتابهای متعدد و بازی می تونید احترام به بزرگسالان رو بهش آموزش بدهید.
این طبیعی هستش که مادر بهتر از هر کس دیگه ای می تونه نسبت به رفتارهای بچه اش درک و کنترل داشته باشه
اگر معتقد هستید که تاب و تحمل مهمانی بیش از چهارساعت رو نداره می تونید امتحان کنید. اگر شرایط برایش مهیا باشه و خسته نشه حتما تحمل بیشتر هم داره. احتمالا این صبر و تحمل شما هستش که بعد از سه چهار ساعت کم و کمتر میشه
پسر شما چون روابط عمومی خوبی داره فکر می کنید مشکل ساز میشه در حالی که اگر این روابط عمومی خوب رو کم کم و به مرور با چاشنی های دیگه مثل احترام و رعایت حدود اخلاقی همراه کنید متوجه می شوید که رفتارهای پسرتان نه تنها ناراحت کننده و آزار دهنده نیست بلکه بسیار هم شیرین و دوست داشتنی و با وقار خواهد بود.
در این مورد خاص دختر من هم دقیقا اینطوری هست. دختر من الان شش سالش هست و مهرماه باید بره کلاس اول
از بچگی خیلی زود با همه اخت میشه و با کسی که صمیمی می شد اصلا دیگه متوجه نبود چیکار می کنه
بعضی مواقع کارهایی می کرد که واقعا خجالت زده می شدم
خب به مرور بهتر شد و تقریبا الان این جور برخوردهاش کنترل شده هست.
براش از مخاطرات صمیمی شدن با افراد ناشناس صحبت کنید. و براش توضیح بدهید که مثلا بعضی از افراد از رفتارهایی خوششون نمی یادش.
سعی کنید اسم از کسی نبرید که بعدا بخواد در قبال همان شخص رفتار نامربوطی انجام بده.
کلی گویی کنید.
در مورد ماجرای عینک فروشی اصلا احتیاجی نبود که اینطور پرتنش باشه. خب با اجازه صاحب مغازه و کنترل دقیق خودتون اجازه می داد به عینک ها دست بزنه . این حس کنجکاوی باعث میشه که چنین تقاضایی داشته باشه. اگر هم صاحب عینک فروشی اجازه نمی داد می تونستید از مغازه بیاید بیرون و خرید رو موکول به وقت دیگری بدون پسرتان بکنید.
باور کنید ما توقع زیادی از بچه هامون داریم
توصیه هایی که مدیر مهد کرده بسیار عالی هستند و خیلی استفاده کردم و همینطور کتابهایی رو که معرفی کردید
واقعا ممنونم
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

روشن و مریمی عزیز به جمع ما خوش آمدید

ای کاش توضیحات بیشتری راجع به بچه ها می دادید تا بیشتر با هم آشنا بشیم
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز