دعای مجرب مجرب برای رد کردن مزاحم از خانه(خودم امتحانش کردم ردخور نداره)

داستانش یکم طولانیه اگه حوصلتون نمیگیره فقط دعا رو استفاده کنید

اول بگم طرف کی بود .یه زنه فامیل داریم که خیلی شوهر شری داره این زن از فامیلهای دورمونه خانواده و فامیل نزدیکشون شهر دیگن تقریبا اینجا غریبن و فقط ما رو میشناسن ولی این آشنایی برامون دردسر شده .شوهر این خانم بیمار روانیه اولا که بد دهن و شکاک و بداخلاق و حرف های رکیک فحش های زشت و نا مو سی زیاد میزنه حتی چند دفعه با همسایه هامون دعوا کرده سر اختلاف عقیده. به این خانم پول نمیده میگه هر وقت خودم تشخیص دادم براتون خرج میکنم حقوق این آقا ده میلیونه ولی یه خونه پکیده و ماشین قراضه داره و حاظر نیست وضع زندگیش رو بهتر کنه زن بدبختش باکلی دعوا و جنگ میتونه چیزی برای خونه یا بچه هاش تهیه کنه و مدام به زنش تهمت نا مو سی میزنه جدیدا به تمام مغازه دارهای محلمون گفته حق ندارید به زنم چیزی بفروشید من پول ندارم و تهدیدشون کرده چون زنه از مغازه ها قرضی جنس میاره تا شوهرش مجبور بشه پول بده .دکتر به مرده گفته نباید گوشت بخوره و به خاطر بیماری تو رژیمه اونم گفته حالا که من نمیتونم این چیزها رو بخورم شما هم نباید بخورید.ولی اگه مادرش یا خواهراش پول بخواد میلیون میلیون خرجشون میکنه.این چیزا رو گفتم تا مرده رو بشناسید این خانم هم مدام قهر میکنه و وقتی قهر میکنه میاد خونه ما چون هممون دختریم دیگه شوهرش نمیتونه تهمت بزنه ولی تاساعت دوازده که این خانم تو خونمون میمونه بچه هاش و شوهرش مدام میان دم خونمون یا زنگ میزن زنه هم التماسمون میکنه که در رو وانکنیم و جواب ندیم.دیشب هم همین برنامه شد ولی شوهرش تهدید کرد پلیس میاره آقا ما نمیترسیم ولی ما دختریم پس فردا خاستگار اومد برامون تحقیق کرد بد میشه. اینا زمانی که مادرشون میاد خونه ما در خونه مون رو از جا درمیارن انگار طلبکار پشته دره.      به زنه هم گفتیم برو قهر خونه مامانت تکلیفت رو روشن کن میگه نمیخوام بفهمن شکست خوردم چون ظاهرا خانمه خیلی اصرار کرده به خانوادش که با شوهرش ازدواج کنه همه هم منعش کرده بودن و گفته بودن آدم درستی نیست زنه قبول نمیکرده.خلاصه دیشب باز زنه اومد قهر میگفت رفته دکتر مرده با دکتر دعوا کرده حق نداری زنم رو ویزیت کنی و درمان کنی من پولی ندارم که بهت بدم و به دکتره فحش داده حالا دکترگفته میره شکایت کنه  .من دیدم دیگه امشب احتمالا شر بدی بشه این موندن خانم اینجا مخصوصا که شوهرش گفته اگه زنم اینجاست و شما نزارید من ببینمش پلیس میارم .منم خیلی نگران شدم یادم افتاد یه دعایی تو یه کانال تل گرام خونده بودم برای رد کردن مزاحم گفتم بد نیست امتحانش کنم زنه با پای خودش بره .خدا روشکر که عمل کرد دعا رو سه دفعه خوندم بعد که هواسش نبود طرفش فوت کردم به ربع ساعت نکشید اینی که تا دوازده شب میموند تقریبا چهار پنج ساعت میشد ،بلند شد گفت میرم بیرون قدم بزنم که شرش شما رو نگیره