2777
2789
عنوان

هر کی دلش از مادر شوهر پره بیاد با هم درد دل کنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 203747 بازدید | 439 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من از پدر شوهرم متنفرمممممممممممممم انگار آسمون باز شده فقط این آقا افتاده پایین همه رو ازبالا نگاه میکنه و با اعتقادات داهاتی که داره فکر میکنه همه باید حساب ببرنو به حرفاش و اعتقادات مسخرش احترام بزارن البته تو فامیل برا خودش کسیه همه باهاش همون جوری رفتار میکنن که حال میکنه یه جورایی همه از همسر گرفته تا بچه ها و بقیه ازش حساب میبرن ولی با این حال که تو یه ساختمون با هم زندگی میکنیم من تنها کسی هستم که اصلا به حساب نمیارمش و همیشه وقتی میبینمش تو دلم میگم واسه هر کسی بالایی ولی واسه من سوسکی اینو یه جوراییم خودش فهمیده و میدونم همونطوری که من رو سیاست باهاش سلام و احوال دارم اونم با من درونن همینجوریه که بهتر مثلا این آدما اسم خودشونم مومن میذارن و نماز اول وقتشون ترک نمیشه فقط بهشتو تو همین چندتا واجبات میبینن دل دیگرانو شکودنو چیزای دیگه هم که اصلا گناه محسوب نمیشه خلاصه اینکه با دنیای مسخره درون خودش کلی حال میکنه و فکر میکنه جاش اول بهشته بنده خدا تو خواب خرگوشیببببببببببببب
سلام عزیزان
به جای اینکه از مادر شوهرمون بد بگیم یه ذره خودمونو بذاریم جاشون.
خوب اون بچه نوه اشه دوست داره تجربه هاشو در اختیارت بذاره تو هم تازه زایمان کردی حساس شدی.اعصاب خودتو خورد نکن.بخدا این روزا میگذره.
ملیسا جان

اگر واقعا تجربشون بی شیله پیله بگن خوبه و اینکه خودشون بچه شون رو درست بزرگ کرده باشن من موقعیتهایی دیدم که طرف ساده ترین مسئله بچه اش رو رعایت نکرده حالا زبونش مثلا به من باز شده و دخالت میکنه یکی نیست به اینها بگه اگر تو طبیب بودی اول طبابت برای بچه هایت میکردی که اینطوری نشه..
سلام
کامبلا جون درست میگه
من یه مدتیه سعی کردم روابطم رو کم کنم هفته ای یک بار واسه شام یا ناهار میرم و دیگه فقط وسط هفته مادر شوشو تلفنی با ما احوال پرسی میکنه (من اینجا فقط خونواده همسری رو دارم و فقط یه خیابون فاصله داریم اما دیگه هفته ای چند بار نمیرم!)
وقتی هم که میرم همش کنار شوشو نشستم اونم وقتی پسرش رو میبینه از ترس پسرش هم که شده منو اذیت نمیکنه
تمام سعیم اینه که باهاش تنها نباشم و همیشه رسمی باشم .نه اینکه هی بگم اینم مثل مامانمه
واقعا هم زندگیم راحت تر شده
توروخدا هرکی نفسش حقه بیاد

http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=20620&ChatDate=22-2-1392&PostID=38092126#38092126
هوالرزاق***رایانه صهبا***خدمات رایانه ای درمحل شما،با پرسنل مجرب،کمترین هزینه،بهترین خدمات...http://rayaneh-sahba.persianblog.ir نگران فردایت نباش،چرا که خدای امروزودیروز خدای فردایت هم هستLilypie Second Birthday tickers
منم موافقم هر چی کمتر برید بهتره اونم به عنوان 1 مهمون .مادر شوهر یعنی طنابی که دور گردن ادم میپیچه تا خفت نکنه ولت نمیکنه !!!!!!!!!!!!!!
در بهبودی ابوالفضل ، سهیم می شوم؛ و دوست ندارم مادری شاهد زجر کشیدن فرزند دلبندش باشد. شماره کارت6104337079246631 به نام زهرا انصاریhttp://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=749256&PageNumber=1
تو رو خدا ول کنید این مامان شوشو ها رو...یعنی خودتون برادر ندارید که یه روز خواهر شوهر بشید یا مامانتون مادر شوهر؟والا ما عروسمون رو میزاشتیم رو سرمون اخه همین یه برادر و داریم ولی....بگزریم....همیشه اشکال از مادر شوهر نیست...به نظرم این دوره عروسا خطری تر هستن.خودمم یکیشون
خدایا ممنونم به خاطر زندگیم...به خاطر خوشبختیم...
خونواده شوهر من خیلی اذیت کردن من سپردم بخدا خواهرشوهرم هرچی دلش خواست بم گفت .دلم شکست اما فقط خودشونو ضایع کردن چون منو همسرم دیوانه وار عاشق همیم و خوشبختانه فقط ضایع شدن و شخصیت واقعیشون برا همه نمایان شد
من از مادرشوهرم متنفرممممممم
با هم تو یه ساختمون زندگی میکنم و. حالم ازش به هم میخوره
وقتایی که خوبه خوبیش نهایت نداره ولی وقتایی که احمق میشه حرفاش تا مغز استخونتو میسوزونه
واسه همین محبت کردناشم نمیخوام اصلا تحملش واسم زجر آوره
واسه شفای همه نی نی کوچولوهای نی نی سایت صلوات
آرشاویر خواهر درست مثله مادر شوهر من واقعا دیگه خسته شدم به پسرش زنگ میزنه میگه چرا بچه روپایین نمیارید من یه پسر 1ساله دارم .تازشم من موقعی که باردار بودم کل 9 ماه حتی یه زنگ هم نزد بااینکه توی یه ساخت‌مونیم...حالا من چی بگم
هرچه که دل خواست نه آن شد*****هرچه خداخواست همان شد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز