2777
2789
عنوان

هر کی دلش از مادر شوهر پره بیاد با هم درد دل کنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 203747 بازدید | 439 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مادر شوهر من یه آدم قدر نشناس به تمام معناس
کاش بجاى من یه عروس پر توقعه وقیح پر رو گیرش میومد
همیشه میگم کاش یه برادر شوهر داشتم که زن میگرفت اونوقت میفهمید که من چقدر خانومى کردم که اینقدر احترامشو نگه میدارم
خدایا دوستت دارم
نه بابا خداتون شکر کنید که جاری ندارید اونم یه مصیبته.اون وقت اون مادرشوهرتون از طریق اون حرصتون میداد مثل مادر شوهر من که اینم بگما خودشم ار ته دل از اون عروسه متنفره اما...
مامان قند عسل ،عزیزم آدم قدر نشناس فکر نکنم بتونه خوبرو با بد تشخیص بده. اگه جاری پررو و وقیح داشتی الان مادر شوهرت ازش میترسید بهش بیشتر احترام میذاشت اونم میشد یه مشکل دیگه.
دوستای من این چند روز که نبودم اتفاقای بدتری برام بیش اوردن.
یادتونه گفتم بعد یک سال و نیم جادوگره و بچه هاش گفتن میخوان بیان برا عقد من و همسرم هم باور کرده بودیم تا هفته پیش که قرار عقد گذاشتیم روز یک شنبه.تا یک هفته قبل همه چی رو به راه بود و ما هم داشتیم حاضر میشدیم به همه فامیلای نزدیکم گفته بودیم که بیان.همسرم هم میگفت مادرم پشیمونه و میخواد جبران کنه اونم خبر نداشت تا یک روز مونده یعنی روز شنبه که زنگ زد به همسرم و گفت که نمیاد و الکی بهونه اورد که چون منو صمیمی دعوت نکردی منم نمیام و مریضم ولی دو ماه بیش گفته بود میام.خلاصه نیومد و همسرم هم گفت مراسم برگزار کنیم بدون حضور اون.اما خونوادم قبول نکردن و کلا بهم خورد و فعلا موندیم که چیکار کنیم. الان میفهمیم دلیل آشتی کردنش این بود که ما رو جلو فامیلام ضایع کنه و آبرومون ببره.داغونمممممممممم بچه ها.نمیدونید همسرم بیچاره به خواهر و برادرش چه اصرار میکرد که بیان اما نیومدن.
تا میخوایم به یه آرامش نسبی برسیم بهمش میزنن.انقد گریه کردم که چشام کم سو شدن.آخه چیکار کنم دیگه.همه چیو حاضر کرده بودم برا اومدنشون که راضی باشننننننننننننننننننننننننن.خدا از اون زنه نگذرهههههههههههههههه
سلام بچه ها مادر شوهر من یه فرشته است تا حالا به من محبت هایی کرده که برای خودم هم غیر قابل باوره من شاغلم و واحد پایین مادر شوهرم زندگی می کنم مادر شوهرم کلید خونه منو داره از سر کار که میام غذای گرم روی گاز آماده و گهگاهی هم اگر ببینه تو خونه کاری هست انجام میده من به خاطر این که اون کارامو نکنه قبل از سر کار رفتن تند تند کارامو میکنم پدر شوهرم ولی آدم خوبی نیست بچه های خودشم دوستش ندارن من عقد بودم اصلا بهم عیدی نمیداد الانم نمیده همیشه مادر شوهرم یواشکی بهم عید یمیده چون پدر شوهرم خیلی خسیسه موقع عقدمون مادر شوهرم یه دونه از النگوهاشو یواشکی فرخت و واسه من یه گوشواره گرفت به عنوان اولین عیدی بعدش هم همش استرس داشت که شوهرش نفهمه النگوهاش کم شده من 6 ساله ازدواج کردم و به خاطر تحصیل تو مقطع فوق لیسانس ، شاغل بودن تا حالا بچه دار نشدیم ولی حتی یه بار به من چیزی نگفته واقعا زن مهربون و خوش قلبیه یک ساله متوجه شدیم که سرطان داره الان حالش زیاد خوب نیست واسش دعا کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792