2777
2789
عنوان

به مادرشوهرم چی بگم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 9055 بازدید | 178 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کم مونده بودسکته کنم.دستموبردم طرف تلفن به شوهرم زنگ بزنم مادرشوهرم گوشی روقطع کردگفت به پسرم چیکارداری؟مشکل خودته.چرااونوناراحت میکنی؟یه باردیگه تواون اوضاع زنگ زدم ازشانسم شوهرم گوشیوبرداشت گفتم به دادم برس.اونم سریع خودشورسوند.پدرشوهرم که تااون لحظه داشت منومیکشت تاشوهرم رسیدخودشوانداخت زمین وقلبشوگرف وهزا ادادرآورد که یعنی من مقصرم
انصاف نیست …

دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی …

و آنقدر بزرگ باشد …

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی …

کم مونده بودسکته کنم.دستموبردم طرف تلفن به شوهرم زنگ بزنم مادرشوهرم گوشی روقطع کردگفت به پسرم چیکارداری؟مشکل خودته.چرااونوناراحت میکنی؟یه باردیگه تواون اوضاع زنگ زدم ازشانسم شوهرم گوشیوبرداشت گفتم به دادم برس.اونم سریع خودشورسوند.پدرشوهرم که تااون لحظه داشت منومیکشت تاشوهرم رسیدخودشوانداخت زمین وقلبشوگرف وهزا ادادرآورد که یعنی من مقصرم
انصاف نیست …

دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی …

و آنقدر بزرگ باشد …

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی …

ای خدا ذلیلشون کنه....
دختر مردمو غریب گیر میارن هر غلطی بخوان میکنن.... البته خودت هم پپه ای....
من جات بودم لباس می پوشیدم میرفتم شهر خودم. میرفتم خونه بابام بست می نشستم تا شوهرم یه خونه جداگانه بگیره برام.
خیر ندیده ها....
گر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
کم مونده بودسکته کنم.دستموبردم طرف تلفن به شوهرم زنگ بزنم مادرشوهرم گوشی روقطع کردگفت به پسرم چیکارداری؟مشکل خودته.چرااونوناراحت میکنی؟یه باردیگه تواون اوضاع زنگ زدم ازشانسم شوهرم گوشیوبرداشت گفتم به دادم برس.اونم سریع خودشورسوند.پدرشوهرم که تااون لحظه داشت منومیکشت تاشوهرم رسیدخودشوانداخت زمین وقلبشوگرف وهزا ادادرآورد که یعنی من مقصرم
انصاف نیست …

دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی …

و آنقدر بزرگ باشد …

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی …

چه دو روهای متظاهر دیو سیرتی هستن دیگه اینا....!!!!
مثل پدر شوهر من... وقتی تو راه پله و اینور اونور تنها ببینتم جواب سلاممو نمیده ولی شوهرم که باشه یه چاق سلامتی میکنه که بیا و ببین....
گر نگهدار من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز