سلام به دوستان گلم منم به صورت آهسته و تنبلانه به کمد ها و وسایلم سر و سامون میدم. آخه بخاطر درس و مشق دخترم و کارهای فوق برنامه که معلمشون میخواد خیلی وقتم پره
توی این چند روز اخیر دو تا اتاق هارو چیدمانشو تغییر دادم .
جا برای بند رخت و میز اتو توی اتاق خودمون باز کردم چون دیگه شهر ما سرد شده . و جلوی رادیاتور لباسهارو سریع خشک میکنم .
یه سبد گذاشتم که هر وقت فرصت تا کردن لباس نداشتم توی اون جمع بشن تا سر فرصت برم سراغشون .
موکتهای اتاق رو که مدتی جمع کرده بودم دیدم چقدر نبودنشون اذیتم میکنه برای همین دوباره پهن کردم .
یه پارچه ملافه ای داشتم که طرحشو خیلی دوست داشتم اما چون قسمتیش لکه داشت قابل استفاده به عنوان ملافه نبود . باهاش برای میز اتو یه روکش کشدار دوختم . چون کاور قبلیش جدا نمیشد و حالت شوره زده بود . گفتم اینجوری خوبه راحت میشه دربیارم و بشورم . مقداری کش تیکه تیکه داشتم با همونا دوختم و کشها هم تموم شدن
اتاق دخترام تخت جابجا شد تا نزدیک میز تحریر باشه و موقع مشق گفتن بهش نزدیک باشم . وسایل پشت تخت و زیر تخت هم جابجا یا خلوت سازی شد و اتاق کامل جارو شد .
شوهرم برای دو دخترم عروسک سوغات آورده بود اما دختر بزرگم مدام میگفت چرا عروسک من لباسش قرمزه مال خواهرم صورتی منم به فکر بودم یه لباس صورتی برای عروسکش بدوزم . بعد که توی کمد لباسش چرخی زدم دیدم دخترم یه لباس عروس خوشگل گلبهی داره که خیلی پوشیده و دیگه از چند قسمت خراب شده و قابل استفاده و حتی بخشیدن نیست . برای همین اون لباس رو برداشتم قسمتهای پارگی و خراب رو قیچی کردم کوچیکش کردم برای عروسک . با اضافه های تورش هم برای سرش تور درست کردم . البته اول ازهمه رضایت دخترم رو،هم برای قیچی لباسش، هم برای لباس عروسک شدنش گرفتم. و در آخر از نتیجه راضی بود شکر خدا