مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خانوما حرف از انباشتگی خونه اقوام اومد یاد یکی از اقوام نزدیکم شدم

ایشون تو خونشون هیچ تابلویی ندارن فقط یه ساعت به دیوار نصبه

همه ی و سیله هاش ماه جهیزیه تقریبا ۱۵ سال پیشه ولی آنقدر منظم و وسیله هاش ساده و شیک هستن که اصلا قدیمی بودنشون به چشم نمیخوره

قبلا بوفه و کمد و کابینت و اینجور چیزا رو رد کردن هر لباس و وسیله ای که یه مدت استفاده نکنه بی چون و چرا رد میکنه تو خونش یک وسیله ی بدون استفاده پیدا نمیشه بنظرم بیشتر بخاطر همین عدم انباشتگی وسیله هاشه که همیشه و مرتبه با این که خودشم سرکار میره ولی هیچوقت خونشونو به هم ریخته ندیدم 

کلا اقوام ما بیشتر مینیمالیست هستن خدا رو شکر

یکی از آشناهای نزدیک همسرم همینطور که گیلدیح جان گفتن ایشون تو خونشون تقریبا ۷ تا ظرف دیزی سفالی دارن که یکی رو استفاده میکنه ولی بقیه رو گذاشته دکور 

تو خونه سه تا بوفه داره که بیشتر ظرفای لب پر که نمیشه دم دست استفاده کنه گذاشته تو ویترین

کل خونه کیپ تا کیپ پر از فرشه یعنی یجور که فرشای اتاق تا نصف روی هم رفتن

گل خواستگاریش که کلا از رنگ و رو رفته مال ۲۰ سال پیشه هنوز داره، کل دیوارای خونه یه جای خالی پیدا نمیکنی فقط سه تا ساعت برنز تو دیوار بافاصله به هر قسمت از خونه زده 

قبلا هم راجب این خانوم گفتم با این که خونشون بالای ۲۰۰ متره ولی همش از نبود جا می‌ناله همیشه سردرد داره میگه کارای خونم هیچوقت تمومی نداره

من چند بار مفصل باهاش در مورد مینیمالیست بودن حرف زدم ولی اصلا تاثیری روش نداره خودشم وقتی میاد خونمون میبینه وسیله رد کردم ناراحت میشه دیگه سعی میکنم هیچی بهشون نگم فقط خودمو با این متقاعد میکنم که با وسیله هاش خوشه و اینجوری راحت تره

پاکسازی کردم 🫡😁

دقیقا حرفای این خانوم و میزنن،،،ایشونم همیشه میگه خوابم میاد اصلا حوصله ندارم هیچ کاری انجام بدم بدنم کشش نداره همیشه میگه خستم،یا میخوابه کلا یا پای ظرفشوییه ظرفاشم تموم نمیشه.من بهشون گفتم برن پیش مشاور ولی خب مهم نیس براشون این وضعیت

😭😭😭

من همیشه میگم مزه خاک میدن این سماقا😁

هیچوقتم استفاده نمیشه میریزم دور

عزیــــــــــزم ❤

صحبت از پلوپز شد من یاد مادر خودم افتادم که چهار تا پلوپز داره

یادمه اول دوتا از اون قدیمی ها بود چهار نفره و هشت نفره که بعد مامانم یدونه شش نفره از این جدیدا خرید مدت طولانیم ازش استفاده میکرد و اون دوتای دیگه تو کمد بودن که بعد رفت یدونه دونفره دیگه خرید (اون زمان خونوادمون شش نفره بود واقعا نمیدونم چرا مادرم پلوپز دونفره خریده بود) 

تو خونواده ما مادرم خیلی اهل خرید های هیجانی و غیر ضروریه و از اون طرف هم پدرم اصلا نمیذاره هیچ خروجی ای داشته باشن و به خاطر همین الان خونشون پر وسیله س 

مثلا مادرم پلوپز جدید که خرید می خواست اون دوتای دیگه رو رد کنه که پدرم نذاشت

 سلام خونم بشدت کثیف بود دخترم کلی. شکلات ریخته بود روفرش خداروشکر وسایل اضافه زیاد نداشتم و بخاطر اینکه  دوماه دیگ اساس کشی دارم و نوشهر غریبم رفتم دوتاکارتن  آوردم برای وسایل اشپزخونم کلا زیاد وسیله ندارم ولی خب تاحد امکان پاکسازیش میکنم  دوتا ملاحفه  تشک قدیمی داشتم گذاشتم خروجی س تاشلوار ک شوهرم از همکارش گرفته بود دادم خروجی  و بهش گفتم. دفعه آخرش باشع لباس یکی دیگ رو میپوشه مخصوصا شلوار ک این همه مریضی اومده جدیدا و با دعوا و زورگویی شوت کردم بیرون خخخ.    بالشتهاروهم صب زود گذاشتم آفتابی بشن و رویه هاشون رو شستم دعاکنین. خونمو با حال خوب بتونم مرتب کنم تاالان ی پلاستیک زباله کامل و نصفه پزکزدم اشغال

فقط خانما ی راهکار بدین دخترم س سالشع چجور یادش بدم نریزع خسته شدم بشدت. ریخت و پاشش زیاده هرجا برم معروفه ب شبختگی و کثیفی نمی‌دونم چجور یادش بدم و بهش برسم راهنمایی میکنین لطفا

کلا پدرم یه احساس وابستگی داره انگار نسبت به خیلی از وسایل خونه مثلا یادمه یه زمانی یه سری وسیله اضافه رو داشت رد میکرد و کاملا حس میکردم ناراحته که داره اینارو رد میکنه برن

یا مثلا یه بار دیگه یادمه مامانم چهار تا شیشه جا ادویه ای می خواست بده بهم لازم داشتم بعد پدرم استندشون رو هم آورد گفت اینم ببر پس منم دیدم استنده شش تاییه ولی جا ادویه ای ها چهارتان و دوتاش خالی میمونه به خاطر همون گفتم نمیبرمش بعد پدرم گفت من اینو این همه سال نگه داشتم بعد تو نمی خوای استفاده ش کنی؟🥲

عزیزم یه راهکارش اینه وسیله و اسباب بازی های اطرافشو کم کنی 

بصورت چرخی بهش بدی گلم 

اگه وسایل آشپزخونه رو هم میاره وسط دیگه باید باهاش مداراکنی یه مرحله از رشدش رو داره میگذرونه

فقط باید موقع جمع کردن یادش بدی با کمک شما وسایلشو جمع کنه که بعدش به یه چیز خوب مثه رفتن به پارک یا خونه مادربزرگها یا... برسه

😊❤😊

خروجی های امروز من 

✅تعدادی مجسمه قدیمی مال بیست سال پیش 

من کلا از این نوع دکوری ها خوشم نمیاد 

✅یک جفت کفش شوهرم که سالم بود ولی من مدلش رو دوست نداشتم گذاشتم خروجی مال زمان مجردیش بوده از این کفش های نوک تیز براق 🤢🤕 

از وقتی ازدواج کردیم همیشه با سلیقه خودم براش لباس و کفش گرفتم اینقدری متفاوته سلیقمون که همه متوجه شدن که زنش خوش سلیقه بوده اینقدر تغییر کرده و استایلش به روز شده 😁 

بازهم خروجی خواهم داشت امروز منتظر باشید بیام گزارش طوفانی بدم بهتون 

دوستان یه مدت شاید نباشم 

میخوام یه مدت خودمو به چالش بکشم ببینم تا کی میتونم نت نداشته باشم و از گوشی دور باشم 

دوستون دارم ❤